مصاحبه و مقالات
تحمیل تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران و تناقض آن با اعلام مذاکرات از سوی آمریکا

آیا مذاکره با ایالات متحده، پس از تحریمهای شدید و ترور شهید سلیمانی، یک راهحل منطقی برای ایران است؟ استاد دانشکده اقتصاد آمریکا هشدار میدهد: «اعتماد به واشنگتن یک اشتباه بزرگ است.»
مایکل ییتس، استاد دانشکده اقتصاد از دانشگاه پیتسبرگ، در مصاحبهای با خبرنگار مسلم پرس، گفت:
«تحریمهای آمریکا علیه ایران یک جنایت جنگی است، و واشنگتن و اسرائیل به دنبال تغییر رژیم در ایران هستند.»
متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:
**ایالات متحده از یک سو تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرده و از سوی دیگر تمایل به مذاکره نشان داده است. چگونه این تناقض را توجیه میکنید؟ آیا این رویکرد بخشی از استراتژی فشار حداکثری برای وادار کردن ایران به مذاکره است؟**
من هیچ اعتمادی به حرفها یا اقدامات دولت ترامپ ندارم. این افراد فاشیست هستند و ایران را دشمن خود میدانند. مذاکره با این دولت یک بازی خطرناک است، چون ترامپ از نظر روانی ثبات ندارد و حتی اگر هم داشته باشد، هر زمان که به نفعش باشد، توافقها را نادیده میگیرد.
**تحریمهای اخیر آمریکا علیه ایران، به ویژه در بخشهای انرژی و نظامی، چگونه بر فضای مذاکرات بین دو کشور تأثیر میگذارد؟ آیا این تحریمها اعتماد ایران به واشنگتن را بیشتر کاهش میدهد؟**
تحریمهای علیه ایران هم از نظر بینالمللی غیرقانونی هستند و هم از نظر اخلاقی نادرست. رنجهایی که این تحریمها به مردم تحمیل میکنند، آنها را به جنایت جنگی تبدیل میکند. هرگونه مذاکره باید مشروط به پایان یافتن این تحریمها باشد، و باید زمانی برای اطمینان از پایبندی به این تعهد در نظر گرفته شود. باز هم تأکید میکنم که هیچ دلیلی برای اعتماد به واشنگتن وجود ندارد. ایالات متحده سابقهای طولانی از خشونت، فریب و تخریب دارد. امروز ایران به عنوان دشمن اصلی آمریکا و اسرائیل در منطقه دیده میشود. نابودی ایران هرگز از دستور کار آنها خارج نخواهد شد.
**نقش اروپا در کاهش تنشها و تسهیل مذاکرات چیست؟ یا اینکه خود اروپا بخشی از مشکل است؟**
همانطور که در مورد فلسطین و اوکراین دیدیم، اروپا به وضوح بخشی از مشکل است. خصومت ترامپ نسبت به اروپا و ناتو باید کشورهای اروپایی را تشویق کند تا موضع مستقلتری بگیرند. اما بعید است که چنین کاری انجام دهند. امروز این کشورها از نظر اقتصادی آسیب دیدهاند، نیروی نظامی قدرتمندی ندارند و با مشکلات داخلی جدی مانند رشد گروههای فاشیست مواجه هستند. در نهایت، بعید است که آنها فراتر از حرفهای زیبا، در مقابل اقدامات ایالات متحده بایستند.
**ایران بارها اعلام کرده است که تحت فشار تحریمها مذاکره نخواهد کرد. به نظر شما آیا ایران میتواند راهی برای کاهش تنشها در حالی که مواضع خود را حفظ میکند، پیدا کند؟ یا اینکه تحریمها ایران را به سمت تقویت برنامههای نظامی و هستهای سوق خواهد داد؟**
من نمیتوانم از موضع ایران مبنی بر عدم مذاکره تحت فشار تحریمها انتقاد کنم. ممکن است ایران بتواند تنشها را کاهش دهد اگر کشورهایی مانند چین و روسیه در این فرآیند دخیل باشند، و همچنین حداقل برخی از کشورهای عرب منطقه. اما در شرایطی که ایران با دشمنان خشونتطلبی مانند اسرائیل و نیروهای آمریکایی در منطقه روبرو است، که آمادهاند تا مرگ و ویرانی به بار آورند، تقویت توان نظامی ایران قابل درک است. مشکل این است که اسرائیل، که به یک دولت فاشیست تبدیل شده است، آماده حمله به ایران است. خطرات از هر طرف، از جمله جنگ هستهای، کاملاً محسوس است.
**کشورهایی مانند روسیه و چین چگونه میتوانند بر روند تحریمها و مذاکرات بین ایران و ایالات متحده تأثیر بگذارند؟ آیا همکاری ایران با روسیه میتواند به عنوان اهرمی در مقابل آمریکا عمل کند؟**
هرگونه اتحاد ایران با کشورهایی مانند روسیه و چین میتواند مفید باشد. دولت چین در مانورهای سیاسی بسیار ماهر است. به عنوان مثال، راهحلهایی برای خروج از جنگ اوکراین ارائه کرده است. همچنین در مهار آمریکا در مورد تایوان موفق عمل کرده است. روسیه نیز هوش سیاسی قابل توجهی از خود نشان داده و در عین حال، توان دفاعی خود را تقویت کرده است. آمریکا و ناتو (و همچنین اسرائیل) به سرعت تواناییهای نظامی خود را تحلیل بردهاند، که از دیدگاه جهانی چیز خوبی است. در نهایت، بعید است که هیچ یک از دشمنان ایران خواهان یک جنگ تمامعیار زمینی باشند. این عوامل میتواند به ایران اهرمهایی بدهد و امیدوار باشد که از فاجعه جلوگیری کند.
**به نظر شما استراتژی بلندمدت ایالات متحده در قبال ایران چیست؟ آیا هدف نهایی واشنگتن تغییر رژیم در ایران است، یا صرفاً محدود کردن تواناییهای هستهای و نظامی ایران؟**
هم ایالات متحده و هم اسرائیل بدون شک خواهان تغییر رژیم در ایران هستند. تأثیر واقعی و بالقوه ایران بر منطقه بسیار زیاد است. بعید است که قدرتهای اروپایی، ژاپن، استرالیا و نیوزیلند با اهداف آمریکا و اسرائیل همسو نباشند. در حالی که آرزو میکنم رهبران ایران توجه بیشتری به اقشار کمتوان، از جمله کارگران، داشته باشند و این گروهها قدرت بیشتری داشته باشند، ایران باید از توانایی آمریکا و متحدانش برای تضعیف دولت از درون، همانطور که در بسیاری از کشورها از طریق انقلابهای رنگینکمانی اتفاق افتاده است، هوشیار باشد. ایران نمیخواهد مانند لیبی پایان یابد. به نظر من، کاهش نابرابری در هر جنبهای از زندگی در سراسر جهان، از جمله ایران، میتواند به انسجام بیشتر جامعه و شادی مردم کمک کند. با وجود مشکلات فراوان، اتحاد جماهیر شوروی زندگی اکثریت مردم خود را با برابری بیشتر، از جمله بین مردان و زنان، بهبود بخشید، و این قطعاً یکی از دلایلی بود که مردم حاضر بودند سختیهای غیرقابل تصوری را برای شکست نازیها در جنگ جهانی دوم تحمل کنند.
**تحریمهای اخیر آمریکا چگونه بر اقتصاد ایران تأثیر گذاشته است؟ آیا این تحریمها میتوانند ایران را به سمت مذاکره سوق دهند، یا منجر به افزایش مقاومت و خودکفایی در کشور خواهند شد؟**
هر مطالعه صادقانهای نشان میدهد که تحریمهای آمریکا تأثیرات وحشتناکی بر سلامت و رفاه مردم یک کشور دارد. به عنوان مثال، به مطالعاتی نگاه کنید که نشان میدهند تحریمها چه بر سر ونزوئلا آوردهاند. یا به صدها هزار مرگ کودک در عراق که نتیجه تحریمها بود. با این حال، مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، زمانی که از او پرسیده شد: «شنیدهایم که نیم میلیون کودک عراقی جان خود را از دست دادهاند. این تعداد بیشتر از کودکانی است که در هیروشیما کشته شدند. آیا این هزینه ارزشش را داشت؟» با بیتفاوتی پاسخ داد: «فکر میکنم این یک انتخاب بسیار دشوار بود، اما به نظر ما این هزینه ارزشش را داشت.» مقاومت و خودکفایی تا حد امکان در برابر چنین جنایاتی قطعاً ضروری است. کشورهای شمال جهانی، مردم جنوب جهانی را پستتر از خود میدانند. همانطور که ژنرال وستمورلند در مورد ویتنامیها گفت: «شرقیها به زندگی ارزشی که غربیها میدهند، نمیدهند. زندگی در شرق ارزان است.» مطمئنم بسیاری از ایرانیها به خوبی از نگرشی که بسیاری در کشورهای ثروتمند نسبت به آنها دارند، آگاه هستند.
**برخی تحلیلگران معتقدند که اظهارات متناقض ترامپ بخشی از یک استراتژی جنگ روانی برای ایجاد تفرقه در داخل ایران است. نظر شما در این مورد چیست؟ آیا این استراتژی میتواند مؤثر باشد؟**
جنگ روانی بخش مهمی از تلاشهای ایالات متحده برای حفظ سلطه جهانی خود بوده است. این جنگ اشکال مختلفی دارد، از جمله استفاده از سازمانهای فرهنگی، پخش رادیویی، استراتژیهای تفرقهانداز و حتی هنر، موسیقی و ادبیات. هدف همیشه شکست هرگونه دولتی است که به هر نحوی هژمونی آمریکا را به چالش بکشد. ترامپ به نظر میرسد بیشتر تمایل دارد از نیروی مستقیم برای رسیدن به خواستههایش استفاده کند، اما او همیشه سعی کرده است مخالفانش (واقعی یا خیالی) را حتی در داخل دولت خودش تقسیم کند. در حال حاضر، در آمریکا، دستورات و سخنان دمدمیمزاج و همیشه در حال تغییر او باعث سردرگمی و تفرقه میشود. هیچ چیز را نمیتوان از او دور از انتظار دانست. او یک خودشیفته است، از نظر عاطفی به شدت آسیب دیده است، و هر کاری که لازم باشد انجام میدهد تا به خواستههایش برسد. برخورد با او میتواند کاری دشوار باشد.
**با توجه به تحولات اخیر، آیا فکر میکنید روابط ایران و آمریکا در آینده نزدیک بهبود خواهد یافت، یا شاهد تشدید تنشها و احتمالاً درگیریهای نظامی خواهیم بود؟**
من یک بدبین مادامالعمر هستم که سعی میکنم حداقل امیدی برای دنیایی بهتر حفظ کنم. اما این امید به طور فزایندهای حفظش دشوار شده است. بنابراین، شرط من بر تشدید تنشها و احتمال درگیری نظامی است. در هر حال، برای هر کشوری که مجبور است مستقیماً با ایالات متحده روبرو شود، بهترین کار این است که برای بدترین حالت آماده شود و امیدوار باشد که اتفاق نیفتد. اخیراً خواندم که آمریکا سندی تهیه کرده است که اعلام میکند این کشور علیه ۷ کشور جنگ خواهد کرد. این چیزی است که الجزیره نوشته است: «یک فرمانده سابق نیروهای ناتو در اروپا، [وزلی] کلارک ادعا میکند که در نوامبر ۲۰۰۱ با یک افسر ارشد نظامی در واشنگتن ملاقات کرده است که به او گفت دولت بوش قصد دارد ابتدا به عراق حمله کند و سپس اقداماتی علیه سوریه، لبنان، لیبی، ایران، سومالی و سودان انجام دهد.» تاکنون، ایران تنها کشوری از این ۷ کشور است که توسط جنگها و اختلالات تحریکشده توسط ایالات متحده و اسرائیل از هم نپاشیده است. این احتمالاً به ما چیزی درباره آینده میگوید.

شاید دوست داشته باشید
-
ویژگیها و خصوصیات رهبر شهید حزبا… لبنان
-
مراسم تشییع سید حسن نصر الله (ره)
-
پیام به مناسبت مراسم تشییع مجاهد کبیر شهید سیدحسن نصرالله و شهید سیدهاشم صفیالدین
-
دروغ و تحریف واقعیت غزه و جنگ اسرائیل بعد از ۷ اکتبر در رسانه های آمریکایی و اروپایی
-
فیلم/ رهبر انقلاب: کار درخشان نیروهای مسلح ما کاملا قانونی بود
-
فیلم/ عطوان: سیدعلی خامنهای در اوج قدرت و ابتکار ظاهر شد
مصاحبه و مقالات
دروغ و تحریف واقعیت غزه و جنگ اسرائیل بعد از ۷ اکتبر در رسانه های آمریکایی و اروپایی

متیو آلفورد، نویسنده بریتانیایی در مصاحبه با سایت مسلم پرس؛ معتقد است که رسانههای اصلی غرب در پوشش جنگ اسرائیل علیه غزه نه تنها بیطرف نیستند، بلکه مسئولانه نیز عمل نمیکنند. او به تحقیقات کمی استناد میکند که نشان میدهد رسانهها بهوضوح جانب اسرائیل را گرفتهاند.
آلفورد در مصاحبهای با مسلم پرس گفت: «وقتی سازمانهایی مانند FAIR، Media Lens و گروه رسانهای گلاسکو رسانهها را بهصورت سیستماتیک و با استفاده از تحلیلهای کمی بررسی میکنند، مشخص میشود که رسانهها نه بیطرف و نه مسئولیتپذیر هستند.»
وی به تحقیقی اخیر اشاره کرد که نشان میدهد شبکههای خبری بزرگ آمریکا ۱۰۵ گزارش درباره غزه پخش کردهاند، اما تنها در تعداد محدودی از آنها از واژگانی چون «آتشبس» یا «کاهش تنش» استفاده شده است. او افزود: «فاکس نیوز دو برابر بیشتر از دیگران از کلمه “آتشبس” استفاده کرد، اما تنها برای تمسخر کسانی که خواستار آن بودند.»
آلفورد همچنین نمونههای واضحی از این تعصب رسانهای را مطرح کرد و گفت: «مجریان خبری اغلب در آغاز مصاحبهها از فلسطینیها میخواهند که حماس را محکوم کنند، حتی در مواردی که چند ساعت قبل از آن، اسرائیل خانواده مصاحبهشونده را بهطور کامل از بین برده است.»
جنگ اسرائیل علیه غزه از ۷ اکتبر آغاز شد، زمانی که جنبش مقاومت فلسطینی حماس عملیات «طوفان الاقصی» را در پاسخ به جنایات رژیم اشغالگر علیه فلسطینیها انجام داد.
این جنگ تاکنون دهها هزار کشته و زخمی برجای گذاشته که بیشتر آنها زنان و کودکان در سرزمین محاصرهشده غزه بودهاند. همچنین بیش از نیمی از واحدهای مسکونی غزه تخریب یا به شدت آسیب دیدهاند.
همزمان، در ۷ اکتبر حدود ۱۲۰۰ شهرکنشین اسرائیلی نیز کشته شدند و گزارشهای اخیر نشان میدهد که ارتش اسرائیل خود مسئول بخش عمدهای از این تلفات بوده است.
آلفورد در اینباره گفت: «سایت خبری مستقل The Grayzone گزارشی مفصل منتشر کرده که نشان میدهد واکنش نظامی پیشرفته اسرائیل در ۷ اکتبر خود موجب تلفات زیادی، از جمله در میان اسرائیلیها، شده است. این تلفات تحت دستورالعمل معروف به “دستور هانیبال” رخ داده است که هدف آن جلوگیری از اسارت گروگانها توسط دشمن است. شدت این واکنش همچنان بهطور کامل مشخص نشده است.»
آلفورد، که از تهیهکنندگان مستند «سالنهای جنگ: چگونه پنتاگون و سیا هالیوود را تسخیر کردند» است، به نقش هالیوود در ساخت اسطوره برای اسرائیل اشاره کرد و گفت که این روند از سال ۱۹۶۰ با فیلم حماسی خروج آغاز شده است؛ فیلمی که با بازی پل نیومن و اوا ماری سنت، به ترویج تصویری مثبت از اسرائیل پرداخت.
او همچنین به فیلم مستقل گولدا با بازی هلن میرن (۲۰۲۳) که بهتازگی در سینماها به نمایش درآمده، اشاره کرد و گفت که این فیلم نیز در همان مسیر حرکت میکند.
آلفورد افزود: «در کتاب “سینمای امنیت ملی” که با همکاری تام سکر نوشتهام، به بررسی فیلمهای پرفروشی چون مونیخ (۲۰۰۵) ساخته استیون اسپیلبرگ و تو با زوهان شوخی نکن (۲۰۰۷) ساخته آدام سندلر پرداختهایم که در آنها مبارزه فلسطینیها به شکلی تحقیرآمیز به تصویر کشیده شده است.»
او همچنین به نقش برخی از چهرههای مشهور اشاره کرد؛ مانند کمدین ایمی شومر که از حمله اسرائیل به غزه دفاع کرده و سوزان ساراندون که به دلیل حمایت از فلسطین توسط آژانس خود کنار گذاشته شده است. به گفته آلفورد، این الگو از دههها پیش ادامه داشته است.
آلفورد همچنین به اهمیت اعتراضات خیابانی به رهبری فلسطینیها در سراسر جهان، بهویژه در کشورهای غربی، اشاره کرد و گفت که با وجود حضور میلیونی مردم در خیابانها، پیشبینی نتیجه این اعتراضات دشوار است.
وی هشدار داد که برخی از اظهارات از سوی اسرائیل «بسیار نگرانکننده» است. او گفت: «چند روز پیش یک گروه کر کودکان اسرائیلی را دیدم که بهآرامی آهنگی با عنوان “همه را در غزه نابود خواهیم کرد” میخواندند. اما این هنوز سیاست رسمی نیست. اگر چنین بود، شاهد یک جنگ منطقهای میبودیم.»
در پاسخ به این پرسش که چرا کشورهای غربی که مدعی دفاع از حقوق بشر در سراسر جهان هستند، از پاکسازی قومی اسرائیل علیه فلسطینیها در غزه حمایت میکنند، آلفورد گفت که بازیگران کلیدی در لندن و واشنگتن «بزرگترین مدعیان اخلاقگرایی» در جهان هستند.
او افزود: «این کشورها همیشه آمادهاند که این مواضع اخلاقی را کنار بگذارند، وقتی که حمایت عمومی یا سیاسی از بین میرود، همانطور که در افغانستان نیز شاهد بودیم.»
آلفورد در پایان خاطرنشان کرد: «دولتهای غربی در فوریه ۲۰۲۲ حمایت گستردهای از اوکراین به راه انداختند و بهطور آشکار فرصتهای واقعی برای صلح را رد کردند که این امر باعث میلیونها تلفات شد، بدون اینکه هیچ چشماندازی برای بهبود وضعیت منطقه وجود داشته باشد.»
مصاحبه و مقالات
فروپاشی ساختمان انگارهای اسرائیل بعد از هفتم اکتبر
انگاره شکستناپذیری، یکی از عناصر اصلی مفصلبندی گفتمانی رژیم اشغالگر است که حزبالله در سال ۲۰۰۶ آن را به چالش گرفت. در آن جنگ برای اولین بار توان زرهی رژیم صهیونیستی، زیر سؤال رفت، شهروندان سرزمینهای اشغالی به صورت میلیونی آواره شدند؛ زیرساختهای رژیم هدف قرار گرفت، برتری آن در دریا متزلزل شد و حزبالله توانست آسمان سرزمینهای اشغالی را نیز هدف نفوذ هوایی قرار دهد

طوفانالاقصی از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ برخی از انگارههای اساسی رژیم صهیونیستی را که تا قبل از آن غیر قابل خدشه به نظر میرسید زیر سؤال برد. با اینکه رژیم صهیونیستی که در حدود دودهه بعد از جنگ ۳۳ روزه با حزبالله در سال ۲۰۰۶ سعی در بازسازی روحیه و سازمان نظامی خود داشت، اما حمله برقآسای حماس شرایط را طوری رقم زد که توان این رژیم در اذهان مردم و دولتهای منطقه زیر سؤال برود. در درون جامعه صهیونیستی از ابتدای تأسیس، چند انگاره از جمله قوم برگزیده، سرزمین مقدس و کتاب مقدس وجود داشته که سازهذهنی سیاستمداران و گفتمان این رژیم را قوام میبخشد. این انگارهها در طیفهای مختلف مذهبی و سیاسی- اجتماعی در این رژیم بازتاب داشته است. صهیونیستهای راستگرا که در حال حاضر تحت رهبری بنیامین نتانیاهو در قدرت قرار دارند، قدس را پایتخت ابدی رژیم و غیرقابل مذاکره میدانند و توسعه شهرکها در اراضی فلسطینی و برنگشتن به مرزهای ۱۹۶۷ م را از اصول سیاسی خود تلقی میکنند. مطابق با آموزههای صهیونیستی طیف راست که بر ایستارهای تلمود و تورات بنیان نهاده شده، یهودیان نزد خداوند یک قوم مقدس هستند و خداوند آنها را از بین تمام اقوام روی زمین برگزید تا قوم خاص او باشند. بر اساس این آموزهها، هرگونه تسلطی و سلطهای بر یهودیان ناپذیرفتنی است و باید همه یهودیان حتی شهرکهای یهودینشین کرانه باختری، تحت حکومت اسرائیل بزرگ باشند.
انگاره محور امنیت منطقه
علاوه بر انگارههای سنتی مذکور، در دو دهه اخیر چندین انگاره در بین صهیونیستها رواج یافته است که یکی از آنها تبدیل شدن به محور امنیت منطقه است. رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر، تلاش کرد با عادیسازی روابط با کشورهای عربی و حضور در طرحهای ژئوپلیتیکی خود را به محور امنیت منطقه تبدیل کند. پس از میانجیگری ترامپ در توافق ابراهیم بین تلآویو با امارات و بحرین در سال ۲۰۲۰، امریکا عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و عربستان را نیز در دستور کار قرار داد. همچنین دو هفته قبل از طوفانالاقصی، نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل درباره خاورمیانه جدید سخنرانی کرد و با نشان دادن مسیر کریدور IMEC که از هند شروع و پس از عبور از امارات، عربستان و اردن به بندر حیفا میرسد و به اروپا ختم میشود، از اسرائیل به عنوان محور امنیت منطقه نام برد. هدف این تصمیمها ارتقای جایگاه این رژیم به عنوان هژمون منطقهای بود. اما حمله حماس این طرح را ناکام گذاشت. در عوض این شکست، رهبران این رژیم از جمله نتانیاهو برای بازسازی تصویر شکست خورده خود با راهاندازی نسلکشی در غزه، سعی کردند این منطقه را غیرقابل سکونت کنند. تعداد ویرانیها و کشتار در این منطقه بعد از جنگ جهانی دوم، بیسابقه بوده است. این موضوع بیش از همه روایتهای صهیونیستی از هفتم اکتبر را که در ابتدای جنگ، بر اغلب رسانهها سایه انداخته بود از میان برد و چهره واقعی آن را نشان داد.
انگاره شکستناپذیری
انگاره شکستناپذیری، یکی از عناصر اصلی مفصلبندی گفتمانی رژیم اشغالگر است که حزبالله در سال ۲۰۰۶ آن را به چالش گرفت. در آن جنگ برای اولین بار توان زرهی رژیم صهیونیستی، زیر سؤال رفت، شهروندان سرزمینهای اشغالی به صورت میلیونی آواره شدند؛ زیرساختهای رژیم هدف قرار گرفت، برتری آن در دریا متزلزل شد و حزبالله توانست آسمان سرزمینهای اشغالی را نیز هدف نفوذ هوایی قرار دهد. با این حال سران رژیم، طی سالهای بعد سعی کردند با بازسازی روحیه و سازمان نظامی، قدرت نظامی خود را بازگردانند. یکی از مهمترین تلاشهای ارتش رژیم، روزآمدکردن سیستمهای پدافند هوایی آرو، فلاخن داوود و گنبد آهنین بود. این در حالی است که در جنگ اخیر، حماس به ضعف این سیستمهای پدافندی با شلیک هم زمان تعداد زیادی راکت و موشک پی برد.
میدل ایستای در گزارشی در جولای ۲۰۲۴ م به فرسایش دکترین نظامی تلآویو پرداخته است. دکترین نظامی رژیم اشغالگر، بر شش اصل استوار است که عبارتند از حملات پیشگیرانه، سیستمهای هشدار اولیه، بازدارندگی مؤثر، دفاع قوی، حلوفصل سریع و تسلط بر تشدید تنشها. میتوان گفت تمام این عناصر بعد از هفتم اکتبر دچار تضعیف شدند. حیاتیترین عنصر دکترین نظامی این رژیم، بازدارندگی فعال علیه دشمنان بود. رژیم صهیونیستی تاکنون نه تنها نتوانسته به هیچ یک از اهداف اعلامی خود در غزه مانند ریشهکنی گروههای مقاومت، آزادی اسرا و نابودی حماس دست یابد، بلکه همچنین نتوانسته است شروط خود را برای پایان دادن به جنگ به طرف مقابل دیکته کند. در واقع گروههای مقاومت از جمله حزبالله لبنان و ارتش ملی یمن به رغم دریافت ضرباتی از رژیم، همچنان به حملات خود ادامه میدهند؛ چه اینکه نتانیاهو نیز اذعان نمود، ارتش این رژیم در هفت جبهه در حال جنگ است. تعداد بالای کشتههای این رژیم در جنگ غزه روی دیگر از بین رفتن انگاره شکستناپذیری و قدرت نظامی است. هر چند ارتش صهیونیستی تنها به کشته شدن کمتر از ۶۰۰ سرباز این رژیم و از کار افتادگی حدود ۹ هزار سرباز خود اذعان کرده است، اما اظهارنظرهای برخی از مقامات این رژیم حاکی از چیز دیگری است. از جمله لیبرمن، وزیر خارجه اسبق رژیم صهیونیستی در اظهار نظری گفت، این رژیم یک تیپ کامل را در غزه از دست داده است. معنای این حرف کشتهشدن ۲ تا ۵ هزار سرباز است.
انگاره امنیت در مرزها
دیگر انگاره نظامی رژیم اشغالگر که یکی از ارکان اصلی دکترین امنیت ملی آن محسوب میشود، مرزهای امن است. اسرائیل همواره تلاش کرده با ایجاد مناطق حائل در اطراف مرزهای خود، اطمینان حاصل نماید که دولتهای پیرامونی ضعیف و در خدمت منافع این رژیم باشند. جنگ۱۹۵۶ م با مصر، منطقه سینا در مصر را به یک منطقه حائل تبدیل کرد. جنگ ۱۹۶۷ م با سوریه نیز بلندیهای جولان سوریه را به منطقه حائل تبدیل کرد. در سالهای اخیر نیز اصرار این رژیم برای کنترل بردره اردن به همین منظور است. اما هفتم اکتبر و با حملات حوثیها و حزبالله لبنان، ساختگی بودن مرزهای امن رژیم اشغالگر نشان دادهشد.
انگاره نابودی
در نهایت باید به انگاره فناناپذیری و مانایی رژیم صهیونیستی اشاره کرد. تا قبل از هفتم اکتبر تنها ایران و محور مقاومت بودند که از نابودی این رژیم سخن میگفتند، اما بعد از هفتم اکتبر، انگاره نابودی از سوی برخی مقامات امریکایی و حتی مقامات داخلی خود رژیم نیز رواج یافته است. ترامپ در اظهارنظری در رقابتهای انتخاباتی امریکا گفت که «بیثباتی در خاورمیانه به بالاترین سطح در پنج دهه اخیر رسیده و اگر او انتخاب نشود، اسرائیل ظرف دو سال آینده از بین خواهد رفت.» بعد از هفتم اکتبر بیش از نیم میلیون نفر که با اطمینان نداشتن از بهبودی شرایط امنیتی روبهرو بودند، سرزمینهای اشغالی را ترک کردند. این در حالی بود که از زمان تأسیس این رژیم در سال ۱۹۴۸ م قانون بازگشت به سرزمین فلسطینی با این انگاره مذهبی شکل گرفته بود که بر یهودیان به عنوان قوم تورات واجب است که مالکیت سرزمینهای تورات را به دست بگیرند. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی برای نخستین بار درگیر مشکل آوارگان داخلی است. چه اینکه صدهاهزار شهرکنشین، برای حدود یک سال مجبور به تخلیه از شمال و جنوب و نقل مکان به مرکز سرزمینهای اشغالی شدهاند. در مجموع انگارههای مذکور قبل از هفتم اکتبر نه تنها مورد استقبال شهروندان سرزمینهای اشغالی قرار داشت، بلکه در بسیاری از کشورهای جهان نیز مطرح بود. اما حملات حماس در هفتم اکتبر تمام این انگارهها را با ضعف و سستی روبهرو کرد.
مصاحبه و مقالات
جنگها با هوش مصنوعی متحول شدهاست
خوشحالم که این بحث مهم مطرح شدهاست. هوش مصنوعی یک ابزار است که تواناییهای انسان را توسعه میدهد. همانطور که بشر یک روز سنگ را با دست خود پرتاب میکرد، بعدتر توانست با اختراع دستگاهی به نام منجنیق سنگهای بزرگ را به مسافتهای دورتری پرتاب کند. قرنها پس از آن نیز با اختراع باروت و ساخت گلولههای انفجاری، توپخانهها پدید آمد که مقیاس پرتاب را عوض کرد.

در طول تاریخ، همزمان با پیشرفت فناوری، سلاحهای جنگی نیز پیشرفت کرده و در سالهای اخیر هوش مصنوعی جنگافزارها را تحتتأثیر قرار دادهاست. بدون شک در آیندهای نزدیک، هوش مصنوعی در رابطه با تشخیص و شناسایی اهداف و مدیریت جنگها، نقش کلیدی و مهمی را ایفا خواهد کرد. امروزه امریکا و چین از قابلیتهای هوش مصنوعی برای توسعه سلاحهایشان کمک میگیرند که این مسئله تهدید بزرگی به شمار میرود و ضرورت توجه به هوش مصنوعی در جنگافزارها را بیش از پیش به ما هشدار میدهد. کارشناسان فناوریهای نوین بر این باورند که هوش مصنوعی میتواند در رهبری جنگ به کمک فرماندهان بیاید، چراکه توانایی ایجاد تحول در حوزه هدایت و کنترل جنگ را دارد. در این زمینه، اما برخی نگرانند که مبادا جنگافزارهای مجهز به هوش مصنوعی به سطحی برسند که دیگر فرماندهان انسان را تحت فرمان و تسلط خود قرار بدهند، آن وقت دیگر کنترل کار از دست میرود و همه در مقابل آنها تسلیم میشوند. البته بدون شک استفاده از این فناوری، علاوه بر تهدیدها و نگرانیهایی که به دنبال دارد، فرصتهایی را نیز ایجاد خواهد کرد که باید هر چه سریعتر به آنها دست پیدا کنیم، چراکه امروزه، سلاحهای هوشمصنوعی دیگر نه فقط بهصورت آزمایشی، بلکه در میدانهای جنگ اوکراین و غزه نیز مورد استفاده قرار میگیرند. «جوان» در رابطه با اهمیت توجه به هوش مصنوعی و همچنین توسعه این فناوری در جنگافزارهای کشور با محمدرضا قاسمی، دبیر ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه گفتگو کردهاست.
بارها و بارها به ضرورت استفاده از هوش مصنوعی و توسعه آن در کشور تأکید شده و دیگر اهمیت این موضوع بر کسی پوشیده نیست. به نظر شما نقش هوش مصنوعی در جنگهای آینده چیست و ما چگونه باید عمل کنیم؟
خوشحالم که این بحث مهم مطرح شدهاست. هوش مصنوعی یک ابزار است که تواناییهای انسان را توسعه میدهد. همانطور که بشر یک روز سنگ را با دست خود پرتاب میکرد، بعدتر توانست با اختراع دستگاهی به نام منجنیق سنگهای بزرگ را به مسافتهای دورتری پرتاب کند. قرنها پس از آن نیز با اختراع باروت و ساخت گلولههای انفجاری، توپخانهها پدید آمد که مقیاس پرتاب را عوض کرد.
هوش مصنوعی نیز به عنوان یک ابزار در خدمت توسعه و ارتقای توانمندیهای ذهن انسان است. همان فعالیتهایی که با ذهن خود انجام میدهیم، مانند یادگیری، محاسبه، حافظه، طراحی نقشه و تصمیمگیری، همین کارها را با کیفیتی بالاتر و با سرعت و دقتی بیشتر میتوانیم بر عهده هوش مصنوعی بگذاریم. از این زاویه که بنگریم، هوش مصنوعی در جنگهای آینده میتواند نقش کلیدی ایفا کند. از تحلیل دادههای بزرگ تا بهینهسازی تصمیمگیری در میدان نبرد، استفاده از این فناوری میتواند به افزایش دقت و سرعت عملیاتها کمک کند. با توجه به این موضوع، ما باید روی پژوهش و توسعه فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی سرمایهگذاری کنیم و زمینه همکاریهای تمامی مراکز و نهادهای پژوهشی و آموزشی را فراهم نماییم.
به نظر شما، بهرهمندی از هوش مصنوعی در نبردهای نظامی فرصت محسوب میشود یا تهدید؟
این موضوع دو وجه دارد. از یک طرف، هوش مصنوعی میتواند باعث افزایش کارایی و دقت در عملیاتها شود؛ چه عملیاتهای دفاعی و چه در حمله به اهداف نظامی دشمن، که البته یک فرصت بزرگ است، اما از طرف دیگر، خطرات ناشی از تصمیمگیریهای خودکار و عدم شفافیت در عملکرد این سیستمها نیز وجود دارد. هوش مصنوعی خصوصاً در نوعی که مبتنی بر یادگیری عمیق است، مانند یک جعبه سیاه و تاریک میماند که نمیتوان از شیوه و روش محاسباتی آن سر در آورد. بنابراین باید به دقت به مسائل اخلاقی و قانونی این فناوریها توجه و ضوابطی تنظیم کنیم که مانع بروز حوادث ناخواسته شود.
برای اینکه در این زمینه از سایر کشورها عقب نمانیم، باید از چه سطحی برای توسعه و استفاده از هوش مصنوعی استفاده کنیم؟ آیا باید از آموزش در مدارس و دانشگاهها آغاز کنیم یا اینکه توسعه این فناوری در صنعت را اولویت قرار دهیم؟
هر دو جنبه باید همزمان پیش بروند. آموزش در مدارس و دانشگاهها ضروری است که نسل جدید با مفاهیم و کاربردهای هوش مصنوعی آشنا شوند، تا از یک سو، آماده شوند در آینده بخشی از دانشمندان این عرصه باشند و از سوی دیگر، با درک درست از ماهیت هوش مصنوعی بتوانند آگاهانه با آن مواجه گردند و رفتار منفعلانه یا همراه با هراس نداشته باشند. همچنین، سرمایهگذاری در صنعت و توسعه فناوریهای پیادهسازی هوش مصنوعی نیز اهمیت زیادی دارد، بنابراین باید برنامههای آموزشی مناسب، آزمایشگاهها و تسهیلات تحقیقاتی را فراهم کنیم تا بتوانیم نیروی کار ماهر و فناوریهای پیشرفته تولید کنیم.
چقدر پتانسیل استفاده از هوش مصنوعی را در کشور داریم؟
پتانسیل استفاده از هوش مصنوعی در کشور ما بسیار بالا است. ما دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی قدرتمندی داریم که میتوانند در این زمینه فعالیت کنند. همچنین، وجود نیروی کار جوان و با استعداد و علاقهمند به فناوریهای نوین میتواند به توسعه این حوزه کمک کند.
بیشترین کاربرد هوش مصنوعی همین امروز چه میتواند باشد و زیرساخت لازم برای آن چیست؟
یکی از بیشترین کاربردها میتواند در حوزه تحلیل دادههای کلان، ابزارهای درک زبان طبیعی و پیشبینی پدیدهها باشد. برای این کار به زیرساختهای مناسب از جمله سختافزارهای قوی، نرمافزارهای پیشرفته و همچنین دسترسی به دادههای معتبر نیاز داریم. همچنین، آموزشهای لازم برای تحلیلگران داده و مهندسان هوش مصنوعی نیز ضروری است.
در پایان، اگر نکتهای وجود دارد که لازم است بیان شود، بگویید؟
مهم است که به اخلاقیات هوش مصنوعی بیشتر توجه کنیم. توسعه این فناوری باید با در نظر گرفتن ارزشهای اسلامی و انسانی باشد. باید دقت کنیم از این فناوری برای بهبود شرایط زندگی و امنیت مردم استفاده شود و نه برای افزایش فاصله طبقاتی و بیعدالتی.
از شما بابت وقت و اطلاعاتی که در اختیارمان گذاشتید، متشکرم.
خواهش میکنم، امیدوارم این گفتگو به افزایش آگاهی درباره هوش مصنوعی و کاربردهای آن کمک کند.
منبع جوان آنلاین


تحمیل تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران و تناقض آن با اعلام مذاکرات از سوی آمریکا

ویژگیها و خصوصیات رهبر شهید حزبا… لبنان

مراسم تشییع سید حسن نصر الله (ره)

پیام به مناسبت مراسم تشییع مجاهد کبیر شهید سیدحسن نصرالله و شهید سیدهاشم صفیالدین

ریاست جمهوری جولانی سوریه را به کدام سو میبرد؟

تحمیل تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران و تناقض آن با اعلام مذاکرات از سوی آمریکا

مراسم تشییع سید حسن نصر الله (ره)

ویژگیها و خصوصیات رهبر شهید حزبا… لبنان

دلایل سفر سراسیمه نتانیاهو به آمریکا چیست؟

ریاست جمهوری جولانی سوریه را به کدام سو میبرد؟

مراسم تشییع سید حسن نصر الله (ره)

پیام های قدردانی مردم یمن،لبنان و غزه از تیم شطرنج بازان ایرانی

فیلم/ نگاهی به آنچه از ۷ اکتبر اتفاق افتاد

فیلم/ اقامه نماز جمعه به امامت رهبر معظم انقلاب
