با ما همراه باشید

جهان اسلام

پیامی که تحولات این ‌روزهای سوریه برای همگان دارد

تحولات سوریه نشان می‌دهد که دیپلماسی با گرگها نه تنها به صلح نمی انجامد و سایه جنگ را از سر کشورها بر نمی‌دارد، بلکه زمینه ساز جنگ‌ها و اشغالگری‌ها می‌شود. دشمن آمریکایی- صهیونی فقط زبان زور را متوجه می شود و راه مقابله با آن نه دیپلماسی و سازش بلکه مقاومت مسلحانه است که می تواند برای بازدارندگی به صورت پیش دستانه علیه رژیم صهیونی و منافع غرب در منطقه اجرایی شود.

سوریه در روزهای اخیر از یک سو صحنه حملات نیروهای جولانی به مناطقی همچون سویداست که اکثریت جمعیت آن را دروزی‌ها تشکیل می‌دهد و از سوی دیگر رژیم صهیونی نیز به بهانه مقابله با آنچه قدرت یابی سوریه می‌نامد و نیز ادعای حمایت از دروزی‌ها، کشتارها و اشغالگری گسترده در این کشور را در پیش گرفته است. در کنار بمباران هوایی ارتش اشغالگر صهیونی با یورش به روستاهای استان قنیطره در جنوب سوریه، بیش از 70 غیرنظامی از جمله کودکان را ربود. این جنایت جدید، در ادامه سلسله تجاوزات روزانه این رژیم به خاک سوریه و با مشارکت لشکر 210 و گردان 7012 صورت گرفته است. در همین حال بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونی در توجیه کشتارها و اشغالگری‌ها اعلام کرد که ما در سوریه فعالیت کرده و به حفظ جنوب سوریه به عنوان یک منطقه عاری از سلاح پایبند هستیم. این سخنان نشان می‌دهد که در کنار آنکه نتانیاهو بقای سیاسی خود را در استمرار کشتارها و جنگ‌ها می بیند، طراحی صهیونیست‌ها استمرار تجاوز به سوریه و در ابعاد وسیع‌تر کل منطقه است.

وعده‌هایی که هرگز عملی نشد

سرکوب‌گری‌ها و جنایات جولانی از یک سو و اشغالگری و جنایات جنگی رژیم صهیونی در سوریه در حالی ادامه دارد که غرب سالها بود که سرنگونی نظام اسد و دست کشیدن مردم سوریه از مقاومت را راه خوشبختی این سرزمین می‌نامید. اکنون ماه‌هاست که نه از اسد خبری هست و نه مقاومت و سوریه بیش از گذشته در حال سوختن در آتش و بحران‌هاست، در حالی که غرب نیز صرفاً اقدامات ظاهری با ادعای برداشتن تحریم‌های سوریه و توسعه روابط با آن را سر می‌دهد، اما در عمل نابودی سوریه و البته غارت منابع آن در مناطقی خاص را دنبال می کند. نه بازسازی است و نه ثبات، بلکه آشوب، فرسایش ساختاری و تضعیف حاکمیت ملی است. در حالی‌ که افکار عمومی جهان انتظار بازگشت تدریجی آرامش و شکوفایی را داشتند، حملات پی‌درپی رژیم صهیونی به مواضع نظامی سوریه و بی تفاوتی غرب در برابر آن شکل‌گیری یک واقعیت ژئوپلیتیک تلخ را آشکار کرده است: سوریه باید ضعیف بماند تا تهدیدی برای نظم مطلوب رژیم صهیونی نباشد و در این میان نابود شدن تمام سوریه و قربانی شدن میلیون‌ها سوری هیچ اهمیتی ندارد.

 طراحی برای نابودی استقلال ابدی کشورها

روند تحولت سوریه و البته به تبع آن کل منطقه نشان می‌دهد که رژیم صهیونی بر آن است تا مدیریت تحولات را چنان پیش ببرد که دیگر هیچ کشوری در منطقه توان تصمیم گیری مستقل را نداشته و چنان تضعیف نظامی و اجتماعی شده باشد  که هر تصمیم خلاف خواست صهیونیست‌ها یا با حمله نظامی همراه شود و یا‌ آشوب داخلی.  رژیم صهیونی با چراغ سبز ایالات متحده، زیرساخت‌های نظامی سوریه را هدف قرار می‌دهد تا کنترل فضای امنیتی کشور از بیرون ممکن شود. این مداخله نظامی مستمر، تنها بخشی از پازلی است که در آن خطوط قرمز امنیتی به شکلی یک‌طرفه و تحمیلی ترسیم شده‌اند. اگر سوریه تصمیمی اتخاذ کند که با منافع رژیم صهیونی در تضاد باشد، باید منتظر اقدام نظامی باشد. این قاعده نانوشته، اکنون به یک رویه عملیاتی تبدیل شده که از منظر استراتژیک، می‌تواند به الگویی برای مواجهه با سایر کشورهای مستقل منطقه نیز تبدیل شود. نمود عینی این وضعیت را در لبنان می‌توان مشاهده کرد، چنانکه در حالی بر اساس آتش‌بس، لبنان اقدام نظامی علیه رژیم صهیونی صورت نمی‌دهد که در مقابل، این رژیم به بهانه های واهی به کشتارها ادامه می دهد، به طوری که رژیم صهیونی بار دیگر با بمباران منطقه وادی فعرا در بقاع شرقی لبنان، جنایتی تازه رقم زد. در این حمله هوایی سه‌گانه، دست‌کم 12 نفر از جمله هفت تبعه سوری به شهادت رسیدند. این حملات در حالی صورت می گیرد که همزمان آمریکا با اعمال فشار بر دولت لبنان به دنبال اجرای طرح خلع سلاح حزب الله است تا لبنان بی دفاع شده در برابر هر خواسته‌ای تسلیم گردد، همانگونه که امروز سوریه اینگونه است.

تسلیحات و حمایت‌های اطلاعاتی و سیاسی از تجاوزگری رژیم صهیونیستی رسما توسط آمریکا صورت می گیرد چنانکه پس از چند ساعت از تجاوز رژیم صهیونیستی به حریم ایران و جنایات گسترده‌اش آمریکا برخلاف ادعای قبلی خویش از نقش خود در این حملات خبر داد. از سوی دیگر چنانکه صدر اعظم آلمان گفته اسرائیل کارهای کثیف غرب در منطقه را انجام می دهد لذا بی اطلاعی از تحرکات و جنایاتش یک دروغ و فریب بزرگ است.

تکرار دروغ آمریکایی

جنایات صهیونیست‌ها در منطقه و بخصوص در سوریه در حالی ادامه دارد که آمریکایی‌ها به دنبال سفید سازی و تطهیر سازی خود هستند و سعی دارند تا خود را از این جنایات مبرا سازند. در همین راستا یک مقام دفاعی آمریکا ادعا‌های رسانه‌های رژیم صهیونی مبنی بر اینکه حملات هوایی اخیر اسرائیل علیه سوریه با هماهنگی آمریکا انجام شده است را رد کرد. این ادعا در حالیست که از یک سو تسلیحات و حمایت‌های اطلاعاتی و سیاسی از تجاوزگری رژیم صهیونی رسماً توسط آمریکا صورت می گیرد، چنانکه پس از چند ساعت از تجاوز رژیم صهیونی به حریم ایران و جنایات گسترده‌اش آمریکا برخلاف ادعای قبلی خویش از نقش خود در این حملات خبر داد. از سوی دیگر چنانکه صدر اعظم آلمان گفته اسرائیل کارهای کثیف غرب در منطقه را انجام می دهد لذا بی اطلاعی از تحرکات و جنایاتش یک دروغ و فریب بزرگ است.

 دیپلماسی با جنایتکاران جنگ می‌آورد نه صلح

تجاوز به سوریه در حالی صورت می گیرد که جولانی در هفته‌های اخیر بیشترین تحرکات را برای جلب نظر صهیونیست‌ها و سازش با آنها داشته و حتی گفته می شود که در سفرش به جمهوری آذربایجان با مقامات این رژیم دیدار نموده است. همزمان نیز آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها چنان ترویج می کنند که مذاکره با آنها و نیز سازش با رژیم صهیونی صلح و امنیت پایدار می‌آورد. تحولات سوریه نشان می‌دهد که دیپلماسی با گرگها نه تنها به صلح نمی انجامد و سایه جنگ را از سر کشورها بر نمی‌دارد، بلکه زمینه ساز جنگ‌ها و اشغالگری‌ها می‌شود. دشمن آمریکایی- صهیونی فقط زبان زور را متوجه می شود و راه مقابله با آن نه دیپلماسی و سازش، بلکه مقاومت مسلحانه است که می تواند برای بازدارندگی به صورت پیش دستانه علیه رژیم صهیونی و منافع غرب در منطقه اجرایی شود.

 جنگ از بیرون فروپاشی از درون

روند تحولات نشان می دهد، در حالی که حملات رژیم صهیونی نقش مهمی در ویرانی زیر ساخت‌های این کشور داشته، اما نباید از بحران‌های داخلی، چنددستگی‌های سیاسی و ضعف در بازسازی که ناشی از طراحی‌های سیاسی- امنیتی خاص می باشد غافل شد. دشمنان منطقه‌ای دقیقاً از همین نقاط ضعف بهره می‌برند تا سناریوی فشار چندلایه را به اجرا بگذارند: فشار بیرونی از طریق حملات و تحریم، و فشار درونی از طریق بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و قومیتی. این طراحی چنان است که از یک سو حملات نظامی از بیرون علیه کشور هدف صورت می‌گیرد تا توان نظامی آن تضعیف گردد و همزمان با تحریک گسل‌های قومی و عقیدتی و همزمان اقدام علیه نهادهای انتظامی و امنیتی، گرفتار سازی کشورها در آشوب داخلی پیگیری می‌شود تا در نهایت طرح تجزیه محقق شود. در سوریه نیز در حالی رژیم صهیونی عملا تمام توان نظامی این کشور را ویران کرده است که همزمان با تحریک ساختارهای قومی و قبیله‌ای و ایجاد درگیری‌های داخلی سناریوی تکه تکه کردن سوریه را اجرا می‌کند. در باب سوریه مسئله سرکوب دروزی‌ها در استان سویداء در جنوبی‌ترین نقطه سوریه توسط حکومت ابومحمد جولانی، بار دیگر تبدیل به یکی از رویدادهای برجسته این کشور شده است. سازمان دیده‌بان حقوق بشر اعلام کرد که تعداد تلفات درگیری‌های استان سویدا در جنوب سوریه از روز یک شنبه تاکنون بالغ بر ۲۰۳ نفر بوده است. این تحرکات با هر عنوانی که صورت گرفته باشد در نهایت بازی در زمین صهیونیست‌ها در سناریوی حمله بیرونی و بحرانی داخلی برای رسیدن به مرحله تجزیه است.

 

منبع سایت بصیرت

جهان اسلام

رسانه‌های غربی می‌خواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند

مصاحبه‌ اختصاصی مسلم پرس با کوین برت، مجری رادیو جهاد حقیقت، در مورد روز  حقیقت رسانه هایا غربی و الهام بخشی شیعه از آموزه های عاشورا و میراث امام حسین (ع) انجام داد.

دکتر برت گفت: «ما خود را در موقعیتی نه چندان متفاوت از پیروان امام حسین می‌یابیم: ایستادن برای حقیقت و عدالت در برابر ارتشی بسیار قدرتمندتر که توسط ظالمان و ستمگران فرماندهی می‌شود.»

او همچنین به نقش رسانه‌های غربی در به حاشیه راندن مسلمانان شیعه اشاره کرد و گفت: «رسانه‌ها به گونه‌ای درباره مسلمانان شیعه گزارش می‌دهند که برای به حاشیه راندن آنها و جلوگیری از شنیده شدن پیام آنها توسط سایر مسلمانان و به طور کلی مردم مظلوم طراحی شده است.»

متن کامل مصاحبه در اینجا آمده است:

دکتر برت، می‌توانید کمی در مورد وقایع روز عاشورا و آنچه می‌توان از آن وقایع آموخت، برای ما بگویید؟

کوین برت: عاشورا یادآور شهادت امام حسین، یکی از تراژدی‌های بزرگ تاریخ است. ما می‌توانیم چیزهای زیادی از وقایع کربلا بیاموزیم، از جمله: *ما باید سعی کنیم از امام حسین و دیگر پیامبران، اولیا و معلمان خرد که صرف نظر از همه موانع، ایستادگی در راه حق و عدالت را انتخاب کرده‌اند، الگوبرداری کنیم؛ *ما باید بپذیریم که تبدیل حکومت اولیه اسلامی از یک جامعه تحت هدایت الهی تحت رهبری حضرت محمد (ص) به یک امپراتوری به رهبری افراد فاسد و تشنه قدرت، این واقعیت تأسف‌بار را نشان می‌دهد که سازمان‌های سیاسی در مقیاس بزرگ همیشه به سمت فساد گرایش دارند. *ما مجبوریم این واقعیت دردناک را بپذیریم که برای پیروزی در جهان بعدی، گاهی اوقات ممکن است مجبور به شکست در نبردهای این دنیا شویم.

شما شخصاً چه احساسی نسبت به امام حسین (ع) و شهادت ایشان دارید؟

کوین برت: من کاملاً با وضعیت او همذات‌پنداری می‌کنم و سعی می‌کنم در مسیر او قدم بردارم، در حالی که سعی می‌کنم در مواجهه با سختی‌ها، اگر نگوییم سختی‌هایش، از حقیقت و عدالت دفاع کنم. من و همکارانم در جنبش حقیقت‌یاب ۱۱ سپتامبر سعی می‌کنیم مردم آمریکا را متقاعد کنیم که ۱۱ سپتامبر را به عنوان کودتایی توسط صهیونیست‌ها و امپریالیست‌ها به رسمیت بشناسند، خود را در موقعیتی می‌یابیم که بی‌شباهت به موقعیت پیروان امام حسین نیست: ایستادن برای حقیقت و عدالت در برابر ارتشی بسیار قدرتمندتر که توسط ظالمان و ستمگران فرماندهی می‌شود.

از روزی که امام حسین (ع) به شهادت رسید، شهادت ایشان چگونه افکار و اعمال مسلمانان شیعه را در طول نسل‌های مختلف شکل داده است؟

کوین برت: شهادت امام حسین، مسلمانان شیعه را به نوعی حزب مخالف دائمی در جامعه بزرگتر مسلمانان تبدیل کرده است. گاهی اوقات این مخالفت با دنیاگرایی و بی‌عدالتی به شکل فعالیت سیاسی در می‌آید، در حالی که گاهی اوقات خود را به صورت سکوت عرفانی ابراز می‌کند. در بهترین حالت، هر دو را در بر می‌گیرد، مانند مورد امام خمینی که هم عارف و هم فعال سیاسی در بالاترین سطح بود.

وقایع عاشورا چه نسبتی با زمان ما دارد؟ یزیدهای زمان ما چه کسانی هستند و عدالت خواهی مانند امام حسین (ع) و یارانش در آن زمان را دنبال می کنند؟

کوین برت: یزیدهای زمان ما به راحتی قابل شناسایی هستند. کسانی که برجسته هستند، متکبرترین و ستمگرترین افراد هستند، به ویژه صهیونیست‌ها. شخصیت‌هایی مانند آریل شارون و بنیامین نتانیاهو که از ستم به فلسطینی‌ها شکوه می‌کنند، یزیدهای آشکار هستند. به همین ترتیب، شیوخ میلیاردر نفتی خلیج فارس، و واضح‌تر از همه بن سلمان، که در حال ایجاد کربلای دیگری در یمن است. اما اکثر چهره‌های قدرتمند جهان، یزیدهایی از هر نوع هستند. ارتش ایالات متحده، با دکترین‌های دیوانه‌وار جنگ هسته‌ای خود، به نظر می‌رسد که قصد دارد کل سیاره را به کربلا تبدیل کند.

با وجود اینکه اکثر مسلمانان شیعه به شیوه‌های غیرخشونت‌آمیز برای شهادت امام حسین عزاداری می‌کنند، رسانه‌های غربی سعی می‌کنند مسلمانان شیعه را افرادی خشن نشان دهند. نظر شما در مورد نحوه به تصویر کشیدن مسلمانان شیعه در رسانه‌ها چیست؟

کوین برت: رسانه‌های غربی می‌خواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند. رهبران غربی می‌ترسند که مسلمانان از همه مکاتب فکری برای حقیقت و عدالت متحد شوند. بنابراین رسانه‌ها به گونه‌ای درباره مسلمانان شیعه گزارش می‌دهند که برای به حاشیه راندن آنها و جلوگیری از شنیده شدن پیام آنها توسط سایر مسلمانان و به طور کلی مردم مظلوم طراحی شده است. مسلمانان شیعه باید با کم‌اهمیت جلوه دادن فرقه‌گرایی، اتحاد با مسلمانان سنی و سایر گروه‌های غیرشیعه و قرار دادن «ترویج حقیقت و عدالت» به جای «ترویج اسلام شیعی» در اولویت اصلی خود، با این امر مقابله کنند.

 

دکتر کوین برت ، دارای مدرک دکترا در رشته عرب‌شناسی و اسلام‌شناسی، یکی از شناخته‌شده‌ترین منتقدان جنگ علیه تروریسم در آمریکا است. او مجری برنامه رادیویی «حقیقت جهاد» است؛ یک برنامه رادیویی هفتگی و زنده. او همچنین بارها در فاکس، سی‌ان‌ان، پی‌بی‌اس و دیگر رسانه‌های پخش برنامه داشته و الهام‌بخش داستان‌های بلند و سرمقاله‌هایی در نیویورک تایمز، کریستین ساینس مانیتور، شیکاگو تریبون و دیگر نشریات برجسته بوده است.

 

 

 

ادامه مطلب

جهان اسلام

امام حسین (ع) متعلق به همه بشریت است

نوشته دکتر کریس هیور

وقتی به امام حسین فکر می‌کنیم، باید جایگاه او را در نظم بزرگ جهانی به خاطر بسپاریم. فقط یک خدا، یک خانواده انسانی و بنابراین یک پروژه انسانی وجود دارد که عبارت است از زیستن کامل این زندگی در اطاعت از هدایت خداوند و در نتیجه پذیرفته شدن در بهشت در زندگی آینده. عنصر کلیدی در اینجا هدایت خداوند است. خداوند عادل است و بنابراین هدایت باید در اصل در همه نسل‌ها و مکان‌ها یکسان باشد. بنابراین هر چیزی که بیانگر آن هدایت باشد یا هر کسی که هدایت خداوند را نشان دهد، الگویی برای همه بشریت در تمام اعصار است. این به اهمیت حسین بن علی اشاره دارد.

قرآن خود را هدایت برای همه بشریت می‌نامد. حضرت محمد (ص) رحمتی برای همه جهانیان است. در فهم شیعه، امامانی که از سوی خداوند برای هدایت جامعه پس از رحلت پیامبر منصوب شده‌اند نیز از گناه و خطا مصون هستند. این بدان معناست که حسین (ع) که از جانب خدا منصوب شده است، الگویی الهام گرفته از جانب خداوند برای همه بشریت است. حسین (ع)، زندگی، اعمال و مرگ او، متعلق به همه بشریت است. همه انسان‌ها می‌توانند از الگوی او درس بگیرند.

یکی از احادیث منسوب به پیامبر می‌گوید: «بزرگترین جهاد ، گفتن کلمه حق در برابر ظالم است». این پیام غالبی است که باید از امام حسین (ع) بیاموزیم. او در موقعیتی قرار گرفت که چشم جامعه به او به عنوان الگو دوخته می‌شد: آیا تسلیم می‌شد و با یزید ظالم بیعت می‌کرد؟ استبداد در هر عصری وجود دارد. برخی از ظالمان از ارتش و زور، یا قدرت اقتصادی، یا دروغ و تحریف حقیقت برای اعمال فشار بر مردم استفاده می‌کنند. آیا باید تسلیم شد یا «کلمه حق» را به پیروی از امام حسین (ع) گفت؟

در عصری که ریختن خون بی‌گناهان، و در واقع «دشمن»، بی‌ارزش است، باید درس دیگری از امام حسین بگیریم. پیامبر در حدیبیه با مکیان پیمان بست تا از خونریزی جلوگیری شود. امام علی دستور داد که هیچ انتقامی علیه امت قاتل او گرفته نشود. به همین ترتیب، امام حسین از مدینه حرکت می‌کند تا شهر پیامبر محل درگیری با عوامل یزید نباشد. باز هم، او در روز عرفه مکه را ترک کرد تا اینکه شهر خدا غرق در خون بی‌گناهان شود. حتی در شب قبل از عاشورا، او به یارانش آزادی داد تا خود را نجات دهند و در تاریکی بروند: «این من هستم که آنها می‌خواهند. وقتی شمع را فوت کردم، بروید.» اما می‌دانیم که آنها ماندند و ترجیح دادند که با امام خود بمیرند تا اینکه او را ترک کنند. این میل به نجات جان انسان‌ها و ارزشمند دانستن جان هر انسان، درسی از امام است که به جهانی که به پناهندگان پشت می‌کند، کرامت آوارگان را انکار می‌کند و انسان‌های بی‌گناه را «خسارت جانبی» می‌داند، فریاد می‌زند.

ما می‌گوییم «کلمات بی‌ارزش هستند». خداوند ایمانی را می‌خواهد که در عمل بیان شود و نه فقط در کلمات. ایمان به خدا کافی نیست؛ ابلیس، شیطان، به وجود خدا ایمان دارد! آنچه خداوند می‌خواهد ایمانی است که در عمل بیان شود؛ انسان‌ها باید از اوامر خدا اطاعت کنند و نواهی خدا را رعایت کنند. آنچه در مثال امام حسین می‌بینیم، مجموعه‌ای از اعمال است که ایمان و توکل کامل او به خدا را نشان می‌دهد. حتی تا آخرین نفس در میدان کربلا. او با خانواده و یارانش به دل بلاتکلیفی بیابان می‌رود و تنها به این اعتماد دارد که خدا از آنها محافظت خواهد کرد. وقتی از کوفه خبر می‌رسد که از او استقبال نخواهد شد، او همچنان ادامه می‌دهد. وقتی حر و یارانش او را از کوفه به کربلا هدایت می‌کنند، ایمان او به خداست. وقتی آب به آنها نمی‌رسد و هوا پر از گریه کودکان می‌شود، وقتی احتمالات غیرممکن به نظر می‌رسد، وقتی آخرین درخواست «وفاداری کن یا همین جا بمیر» مطرح می‌شود، ایمان او به خدا در برابر هر چیزی است که او را وسوسه به تسلیم شدن می‌کند. تا آخرین لحظه، با دیدن قتل عام اعضای خانواده و یارانش در مقابل چشمانش و در آستانه مواجهه با همان سرنوشت، به خدا توکل می‌کند که تبرئه خواهد شد. قرن‌ها بعد، سرمشق او برای تمام بشریت طنین‌انداز می‌شود: همه چیز را به خدا بسپارید، کسی که شما را رها نخواهد کرد و می‌تواند از شکست‌های ظاهری، پیروزی‌های بزرگی به ارمغان بیاورد.

حسین، به عنوان امامی الهام گرفته از الهام الهی، به ما بینشی از کیفیت رحمت خداوند می‌دهد. در سفرشان در بیابان، حر و یارانش سایه به سایه او را دنبال می‌کردند. در نهایت، حر آنها را به سمت میدان کربلا و مرگشان هدایت می‌کرد. در طول سفر، ثبت شده است که حر و یارانش سوار بر اسب به اردوگاه امام حسین رسیدند. آنها کثیف، خسته و تشنه بودند و روزها در گرما و شن و ماسه سرگردان بودند. امام به جای سرزنش آنها، دستور داد که فوراً به مردان و اسب‌ها، آن گرانبهاترین کالای بیابان، یعنی آب، داده شود. این عمل نیک و مهربانی، قلب مردان را تحت تأثیر قرار داد، به طوری که آنها در صفوف پشت سر حسین صف کشیدند و به جماعت در نماز پیوستند. این عمل تأثیر بسیار عمیق‌تری بر حر گذاشت و در روزهای بعد در قلب او تأثیر گذاشت. در روز عاشورا، او صفوف را شکست و سوار بر اسب به سمت امام رفت تا از او طلب بخشش کند. باز هم، حسین او را سرزنش نمی‌کند. بلکه او بخشیده می‌شود، از خاک برمی‌خیزد و سپس بالاترین افتخار، یعنی تاج شهادت، به او عطا می‌شود؛ به حر اجازه داده می‌شود تا در کنار امام و در راه حق بمیرد. بخشش، انسان را فلج نمی‌کند، بلکه کرامت انسانی را بازمی‌گرداند. امام حسین بینش عمیقی از رحمت بی‌کران خداوند ارائه می‌دهد که در دسترس همه کسانی است که توبه می‌کنند و به دنبال آن هستند.

به سوی ابدیت اوج گرفت

اغلب، ما از ابدیت طوری صحبت می‌کنیم که انگار به معنای «زمان بسیار طولانی» است. این یک اشتباه است. ابدیت به معنای عدم محدودیت در زمان به هیچ وجه، فراتر از محدوده زمان است. وقتی می‌گوییم «خدا ابدی است»، منظورمان این است که خدا فراتر از محدودیت‌های زمان است. زمان چیزی است که توسط خدا خلق شده است، که تنها کسی است که قبل از خلقت هر چیزی وجود داشته است. به این ترتیب، می‌توانیم بگوییم که هر رویدادی در تجربه انسانی، آنچه ما «گذشته، حال و آینده» می‌نامیم، فراتر از زمان، در ابدیت، «اکنون» برای خدا حاضر است. به طور مشابه، خدا محدود به مکان نیست، خدا فراتر از محدودیت‌های مکان است. هیچ «مکانی» وجود ندارد که خدا در آن باشد و هیچ «مکانی» وجود ندارد که خدا در آن نباشد. بنابراین، خدا فراتر از همه زمان‌ها و مکان‌ها است.

رویدادی در تاریخ بشر، مانند روز عاشورا و میدان کربلا، از منظر خداوند «اینجا و اکنون» است. این رویداد به ابدیت ارتقا یافته و بنابراین دائماً حضور دارد. وقتی آن رویدادها را به یاد می‌آوریم، آنها را در زندگی خود، در جامعه خود، در زمان خود حضور می‌دهیم. منظور شیعیان از اینکه می‌گویند «هر روز عاشورا و هر مکانی کربلا است» همین است. مبارزه با بی‌عدالتی، دعوت به احترام به تمام زندگی بشر، مطالبه ایمان که در عمل بیان می‌شود و دعوت به ابراز رحمت الهی، همگی در هر مکان و زمانی جاری هستند. هر ساله، از آغاز محرم تا بزرگداشت اربعین، از پیروان امام حسین دعوت می‌شود تا بار دیگر فداکاری خود را برای پیروی از الگوی او و «حضور کربلا در قلب و زندگی خود» همین جا و اکنون اعلام کنند. از نظر چرخه سالانه «حضور داشتن»، رویدادهای محرم در میان مهمترین رویدادهای تقویم شیعه قرار دارند. اما آنها متعلق به شیعه نیستند و نباید در آنجا باقی بمانند. بخشی از «حضور داشتن» به اشتراک گذاشتن معنا و اهمیت آنها با تمام بشریت است که به حق به آنها تعلق دارند.

در روزهای منتهی به اربعین، میلیون‌ها مسلمان از سراسر جهان در کربلا گرد هم می‌آیند. در طول سفرشان، کسانی که از جوامع آنها عبور می‌کنند، از آنها حمایت خواهند کرد. به آنها غذا و آب، جای خواب، درخواست دعا، تشویق و پانسمان پاهای زخمی داده می‌شود. این اقدامات کسانی که حمایت خود را ابراز می‌کنند، نمونه‌هایی از آن «روحیه کربلا» است. میلیون‌ها نفر دیگر در سراسر جهان با افکار و دعاها به زائران خواهند پیوست. آیا این فقط یک رویداد «احساس خوب» برای کسانی است که از نظر جسمی یا روحی در این رویداد شرکت می‌کنند؟ حسین و یارانش جان خود را فدا نکردند تا پیروانشان بتوانند «احساس خوبی» داشته باشند و از یک تجربه نشاط‌آور لذت ببرند. کسانی که معنای عمیق‌تر این رویدادها را درک می‌کنند، وظیفه دارند از آنها الگو بگیرند و آنها را با همنوعان خود به اشتراک بگذارند. در بریتانیا، کمپین «حسین کیست؟» تلاش کرده است تا این کار را انجام دهد. مردم برای رفع تشنگی مسافران آب می‌دهند. مساجد جلسات اهدای خون برگزار می‌کنند تا مردم بتوانند به روشی عملی «خون خود را بریزند» تا رنج بشر را تسکین دهند. راه‌های جدیدی برای روشن کردن عناصر پیام برای نسلی دیگر و در فرهنگی بسیار متفاوت از عراق امروز یافت می‌شود.

همه اعمال انسانی بُعد سیاسی دارند. وقتی به مردم آب می‌دهیم، می‌پرسیم که چرا میلیون‌ها نفر در روی زمین امروزه بدون دسترسی به آب تمیز زندگی می‌کنند و از بیماری‌های ناشی از آن رنج می‌برند. وقتی به گرسنگان غذا می‌دهیم، می‌پرسیم که چگونه ممکن است جوامع و ملت‌های ثروتمند اجازه دهند گرسنگی و قحطی در کنار بیماری‌های ناشی از پرخوری در جاهای دیگر وجود داشته باشد. وقتی به بی‌خانمان‌ها پناه می‌دهیم، می‌پرسیم که چرا وضعیتی را تحمل می‌کنیم که در آن برخی سقفی بالای سر خود ندارند در حالی که برخی دیگر بیش از یک خانه و کاخ‌هایی با اتاق‌های خالی فراوان دارند. وقتی با قربانیان انواع جنگ و خشونت، کسانی که از خانه‌های خود رانده شده‌اند، کسانی که مانند سوسک توسط موشک‌ها، بمب‌ها و پهپادها قتل عام می‌شوند، گریه می‌کنیم، باید بپرسیم چه کسی از این سلاح‌های جنگی سود می‌برد، چه کسی در سایه پشت مهاجمان ایستاده است و چرا جهان در سکوت نظاره‌گر است در حالی که بی‌عدالتی و استبداد اجازه رشد دارند.

———

دکتر کریس هیور پیشینه‌ای در الهیات مسیحی، آموزش، مطالعات اسلامی و مطالعات بین ادیان دارد و از سال ۱۹۸۶ در زمینه مسلمانان در بریتانیا و روابط مسیحیان و مسلمانان فعالیت داشته است، ابتدا در مرکز مطالعات اسلام و روابط مسیحیان و مسلمانان در سلی اوک در بیرمنگام و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ به عنوان مشاور روابط بین ادیان اسقف بیرمنگام. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، او عضو سنت اتلبورگا در روابط مسیحیان و مسلمانان در لندن بود و دوره‌های آموزشی عمومی بزرگسالان، روزهای مطالعه و گفتگوهایی را در اطراف لندن بزرگ ارائه می‌داد. کار فعلی او تدریس روزهای مطالعه و دوره‌های اقامتی، توسعه منابع کتبی و الکترونیکی و در دسترس بودن برای مشاوره است. وب‌سایت او https://www.chrishewer.org/ است.

 

ادامه مطلب

جهان اسلام

اربعین نشان می‌دهد که مسلمانان هنوز سنت امام حسین را در یادها دارند

دمیر نظروف، یک تازه مسلمان شده شیعه می‌گوید: «اربعین هر ساله جهانی را نشان می‌دهد که توسط ظالمان و شیطان‌پرستان اداره می‌شود، جهانی که صفوف فشرده مسلمانان هنوز سنت امام حسین (ع) را به یاد دارند و تجسم می‌کنند.»

نظروف در مصاحبه‌ای با muslimpress درباره امام حسین (ع) و زیارت اربعین گفت: «زائران و هزاران مسلمان در سراسر جهان نماد ارادت به راه انقلابی امام حسین (ع) هستند و این حقیقت پیامی به نظام کفر است که مجموعه‌ای از نبردهای سرنوشت‌ساز هنوز در راه است.»

متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:

muslimpress: امام حسین (ع) به همراه ده‌ها نفر از یارانش بیش از سیزده قرن پیش در نبردی نفس‌گیر علیه یزید، حاکم ستمگر زمان، به شهادت رسیدند. شما شخصاً چه احساسی نسبت به امام حسین (ع) و نحوه شهادت ایشان دارید؟

دمیر نظروف: امام حسین (ع) پیرو سنت مسیر انقلابی مبارزه با دنیای کفر و استبداد است و با الگوی خود نشان می‌دهد که یک مسلمان واقعی، صرف نظر از مذهبش، باید همیشه از عدالت دفاع کند و با هرگونه بی‌عدالتی در این جهان مبارزه کند. در مورد مرگ ظالمانه سرور شهیدان، این لحظه جوهره سیستم شیطانی دیکتاتوری را منعکس می‌کند. زمان نشان داده است که شیطان‌پرستان و دیکتاتوری‌های شرور آنها همچنان از اقدامات هولناک مشابهی برای کشتن مسلمانان و رهبرانشان استفاده می‌کنند.

muslimpress: شهادت ایشان چگونه افکار و اعمال مسلمانان شیعه را در طول نسل‌های مختلف شکل داده است؟

دمیر نظروف: کاملاً واضح است که مسیر انقلابی و شهادت امام حسین (ع) راه شیعه را در مبارزه برای عدالت و ظهور امام مهدی (ع) تقویت و کامل کرد. دشمنان اغلب می‌پرسند که چرا نسل‌های بعدی شیعیان امامی مانند امام حسین عمل نکردند. پاسخ ساده است: این واقعیت که گروه کوچکی از امام حسین پیروی کردند، جامعه آن زمان را نشان داد که عمدتاً در کفر، ترس از مرگ و زوال فکری غرق بود. با نتیجه‌گیری و انجام رویکردی تحلیلی به آن وقایع، برای نسل‌های آینده انقلابیون شیعه، مشخص شد که برای هر دوره زمانی از حکومت امام محلی، باید مسیر خاصی مطابق با واقعیت‌های محلی وجود داشته باشد. نباید فراموش کنیم که روشنگری و دعوت شیعیان نسل‌های بعدی به نوعی انقلاب تبدیل شد، انقلابی از آگاهی برای بسیاری از مسلمانان. در این امر، ما همچنین شایستگی امام حسین (ع) را می‌بینیم.

muslimpress: زیارت اربعین، که بزرگترین گردهمایی عمومی سالانه جهان است، در حال حاضر در کربلا، عراق در حال برگزاری است. نظر شما در مورد اهمیت این رویداد مذهبی چیست؟

دمیر نظروف: هر ساله اربعین، جهانی را که توسط ظالمان و شیطان‌پرستان اداره می‌شود، نشان می‌دهد که صفوف فشرده مسلمانان هنوز سنت امام حسین (ع) را به یاد دارند و تجسم می‌کنند. زائران و هزاران مسلمان در سراسر جهان نماد ارادت به راه انقلابی امام حسین (ع) هستند و این واقعیت پیامی به نظام کفر است که هنوز سلسله نبردهای سرنوشت‌سازی در راه است.

muslimpress: زیارت اربعین امسال در حالی برگزار می‌شود که عراق در حال بهبودی از چندین روز اعتراضات خشونت‌آمیز است. برخی از مفسران معتقدند که زمان این تحریکات نشان می‌دهد که عناصر تحت حمایت خارج به دنبال تضعیف زیارت اربعین هستند. نظر شما چیست؟

دمیر نظروف: بله، من موافقم که در بیشتر موارد، اعتراضات نه تنها برای ایجاد اختلال در روند اربعین، بلکه برای نابودی عراق از درون برنامه‌ریزی شده بود. اما نمی‌توان این واقعیت را انکار کرد که هنوز یک سیستم فساد نسبتاً قوی در سراسر کشور وجود دارد که از حمله آمریکایی‌ها (۲۰۰۳) ناشی شده است. من این لحظه را با اعتراضات از دو طرف درک می‌کنم. از یک طرف، نیروهای خارجی می‌خواهند به مسلمانان نشان دهند که عراق کشوری است که اربعین در آن برگزار می‌شود و در عین حال عراق یکی از فاسدترین کشورهای جهان است، این یک تناقض با سنت اسلامی و کاملاً همدستی است، اما نیروهای خارجی حقیقت را به ما نمی‌گویند که علل مشکلات عراق در توطئه‌ای از سوی نیروهای شر در مقابل ایالات متحده، صهیونیسم، ایده‌های لیبرال، شرکت‌های مختلف و دست‌نشانده‌های آنها در مقابل صندوق بین‌المللی پول و دیگران نهفته است. از سوی دیگر، من ارتباط بین روند اربعین و اعتراضات را به عنوان یک مزیت برای مسلمانان، به ویژه عراقی‌ها، می‌بینم، زیرا الگوی مبارزه امامان باید توسط خود عراقی‌ها برای ساختن یک دولت اسلامی واقعی، به پیروی از الگوی ایران، اتخاذ شود و سپس آنها قادر خواهند بود به طور مشترک با نظام کفر جهانی مبارزه کنند.

 

ادامه مطلب
تبلیغات

برترین ها