جهان اسلام
اربعین، نقطه اوج انقلابی است که از عاشورا آغاز شد
نوشتهی شبیر حسنلی
اربعین نقطه اوج انقلابی است که در عاشورا آغاز شد. این روز، اوج پیروزی خون بر شمشیر است.
اما این اصلاً به چه معناست؟
چرا تقریباً ۱۴۰۰ سال پس از یک واقعه، دهها میلیون نفر – نه فقط مسلمان یا شیعه، بلکه از همه مذاهب – گرد هم میآیند، راهپیمایی میکنند، حرکت میکنند؟ چه چیزی این مردم را به حرکت وامیدارد؟ چه چیزی در شهر کربلا وجود دارد که این میلیونها نفر را به خود جذب میکند؟
کسانی که در این ایام نمیتوانند به کربلا بروند، در مساجد و حسینیههای خود گرد هم میآیند و وقایع کربلا را گرامی میدارند و از این وقایع درس میگیرند. اما چرا؟ پس از ۱۴۰۰ سال – چه چیزی این واقعه را تا این حد قدرتمند و جاودانه میکند؟
برای درک این موضوع، ابتدا باید یک ویژگی اساسی انسان را درک کنیم. به طور پیشفرض، انسان به سمت زیبایی، حقیقت و درستی جذب میشود – حتی اگر فردی که جذب میشود واقعاً نداند یا درک نکند که این چیزی است که به آن جذب میشود؛ او فقط میداند که جذب شده است.
در جهانی که غرق در فساد است، جهانی که فاقد هرگونه اخلاق است؛ جهانی که دروغ را راست و حقیقت را باطل اعلام میکند.
در چنین جهانی، میبینیم که سیاستمداران و دولتها، با زور و اجبار، با دروغ و فساد حکومت میکنند.
دولتهایی که تحت پوشش به اصطلاح دموکراسی[3] بر مردم کشورهای خود تسلط دارند، در ناز و نعمت زندگی میکنند؛ در حالی که مردم – که طبق تعریف دموکراسی در تئوری صاحب اختیار هستند[4] – در فقر و فلاکت مطلق زندگی میکنند.
جایی که ثروتمندان حقوق فقرا را غصب میکنند؛ و جایی که میدانیم گروه کوچکی که در محاوره به عنوان 1%[5] شناخته میشوند، 99% از ثروت و منابع جهان را کنترل میکنند. جایی که قوی، ضعیف را مورد آزار و اذیت قرار میدهد، و جایی که شیره مهربانی انسانی، جایی که کمک کردن یک شخص به برادر/خواهر خود در هنگام زمین خوردن، چیزی است که نظم اجتماعی را میشکند.
با این حال، در تمام این مدت، میبینیم که به مردم دروغ خورانده میشود – همانطور که گفتم – به آنها دروغی خورانده میشود که به آنها گفته میشود حقیقت است، و به آنها گفته میشود آنچه آنها حقیقت میدانند، در واقع یک دروغ است.
این وضعیتی که جهان در آن قرار دارد، همان وضعیتی است که امام حسین (ع) هنگام قیام برای انقلاب خود در کربلا، در سال ۶۸۰ میلادی، توصیف کرد. او فرمود:
«آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل پرهیز نمیشود؟»[6]
امام حسین (ع) در نامه خود به برادرش محمد بن حنفیه، به صراحت بیان میکند:
«من برای خوشگذرانی و تفریح و ایجاد فتنه و آشوب بیرون نیامدهام. من راه ستم را در پیش نگرفتهام. من برای اصلاح پیروان جدم بیرون آمدهام.»[7]
بنابراین، میبینیم که امام حسین (ع) مجبور به انقلاب خود شد و مجبور بود برای حق قیام کند و در مقابل استبداد، ظلم و بیعدالتی بایستد.
تنها ۵۰ سال پس از رحلت پیامبر اسلام، وضعیت مسلمانان وخیم و مشکلساز شده بود.
حکومت در دست یک مستبد و ظالم بود که به حال مردم اهمیتی نمیداد، تعالیم آسمانی اسلام را دستکاری و تحریف میکرد، حقوق مردم را غصب میکرد و با بیاعتنایی به تمام شئونات و اخلاقیات عمل میکرد.
در نتیجه، امام حسین چارهای جز قیام، اتخاذ موضع و اطمینان از این که حق همیشه حق و باطل همیشه باطل شناخته شود، نداشت.
این موضع امام حسین و یاران بسیار اندک او [8] در برابر قدرت نظامی عظیم خلیفه غیرقانونی اموی، یزید، موضعی پاک، درستکار، راستگو و نیک در برابر ظالم، ستمگر، مستبد و پلید بود.
این واقعیت که در سطح دنیوی، امام حسین و یارانش پس از سه روز تحمل تشنگی و گرسنگی شدید به دلیل مسدود شدن آبراهها توسط نیروهای یزید، به طرز وحشیانهای قتل عام شدند؛ این واقعیت که امام حسین حتی تا آخرین نفس به نصیحت و اصلاح دشمن و آموزش و تعلیم آنها ادامه داد؛ این یک رویداد بزرگ و قدرتمند و در واقع ابدی است.
رویدادی که پایه و اساس قیام و ایستادگی در برابر بیعدالتی و استبداد، و همیشه جانبداری از حقیقت، صرف نظر از عواقب آن را بنا نهاد.[9]
پس از آنکه تمام وصیتی که امام حسین به فرزندش امام علی بن الحسین زین العابدین کرد (و در واقع وصیتهای تمام اولیا، امامان و پیامبران به پسران و دخترانشان) همگی چنین گفتهاند:
«از حق دفاع کنید، هرچند تلخ باشد»[10]
این یک دستورالعمل واضح است که برای شخص شریف، حقیقت مهمترین عنصر است. حتی اگر آن حقیقت علیه خودشان شهادت دهد.
خداوند در قرآن کریم به صراحت میگوید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید، هرچند به زیان خودتان یا پدر و مادر یا خویشاوندانتان باشد. اگر ثروتمند باشید یا فقیر، خدا از هر دو مراقبت میکند. پس از هوس پیروی نکنید که منحرف شوید. اگر منحرف شوید یا روی برگردانید، خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است.»
– قرآن، سوره ۴ (نساء / نساء)، آیه ۱۳۵[11]
برای حقیقت ضرورتی وجود دارد[12].
این ضرورت فقط مختص زمان امام حسین و فقط در برابر حکومت استبدادی و نرون خلیفه اموی یزید نبود، به هیچ وجه.
حقیقت یک عنصر جهانی است و محدود به زمان و مکان نیست.
بلکه حقیقت چیزی است که برای همه زمانها و مکانها است. در مورد عدالت نیز همینطور است، که در واقع به حقیقت متصل است، زیرا بدون حقیقت، عدالت نمیتواند وجود داشته باشد؛ و بدون عدالت، حقیقت نمیتواند وجود داشته باشد.
در نتیجه؛ این پیام که توسط امام حسین و شهدای کربلا در سال ۶۸۰ میلادی ابلاغ شد، حتی در سال ۲۰۱۹ نیز طنینانداز است و تا زمانی که جهانها و زمان وجود دارند، در سراسر کیهان طنینانداز خواهد بود.
این موضع امام حسین و یاران اندک او در دشت کربلا، کاملترین و خالصترین موضع حق در برابر باطل بود و به عنوان نمونهای جاودان از چگونگی ایستادگی در برابر باطل و بیعدالتی باقی میماند.
با این حال، مشکلی وجود دارد.
با توجه به اینکه امام حسین و یاران اندک او همگی در دشت کربلا قتل عام شدند، چگونه میتوان این را نوعی پیروزی دانست؟
پیام این رویداد چگونه به جمعیت وسیعتر و در واقع به ما امروز رسید؟
چگونه است که مردم از این واقعه مطلع میشوند، و در واقع همانطور که گفته شد، دهها میلیون نفر به سمت کربلا راهپیمایی میکنند، به خصوص در این زمان چهل روز پس از قتل عام عاشورا، که به اربعین نیز معروف است؟
اینجاست که دومین و کلیدیترین مؤلفهی انقلاب امام حسین وارد معادله میشود.
جنبش حقیقتجویی دو مؤلفه اصلی دارد:
- مؤلفه حسینی؛ و
- مؤلفه زینبی
در حالی که عنصر حسینی در دهم محرم سال ۶۱ هجری (۶۸۰ میلادی) با قتل عام امام حسین و یارانش به اوج خود رسید؛ مسیر جاری، وظیفه جاری که عنصر زینبی بر عهده داشت، تا به امروز ادامه دارد.
اما مؤلفه زینبی چیست؟ این به چه معناست؟
مؤلفه حسینی را میتوان فهمید، این موضع امام حسین علیه نیروهای ترور و ستم به رهبری یزید خلیفه اموی بود، اما مؤلفه زینبی چیست؟
مؤلفه زینبی همان چیزی بود که تضمین میکرد پیام و فداکاری امام حسین و یارانش در کربلا هدر نرود؛ و اینکه پیام، علت وجودی[13] آن آشکار شود و حرکت به سوی حق و عدالت همواره فعال و قابل درک باشد.
مؤلفه زینبی تضمین میکرد که مستبدان و ظالمان بدانند که با آنها مخالفت و مقاومت خواهد شد و به مظلومان انگیزه و قدرت مقاومت میداد. این مؤلفه ثابت کرد که اگرچه در سطح دنیوی، کسانی که در برابر ظلم و ستم مقاومت میکنند ممکن است کشته شوند، اما پیروزی نهایی از آن حق است و همانطور که قرآن نیز به ما میگوید:
«کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده نپندارید، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.»
– قرآن، سوره 3 (آل عمران / آل عمران)، آیه 169[14]
پیام حضرت زینب، خواهر امام حسین (ع)، که به همراه اعضای خانوادهاش و پسر بیمارش، امام علی بن الحسین (ع)، اسیر، در زنجیر و در خیابانهای شهرهای مختلف بین کربلا (در عراق امروزی) تا دمشق (در سوریه امروزی) از طریق شهر کوفه (در عراق امروزی)[15] گردانده شدند، همان چیزی بود که پیروزی خون بر شمشیر در روز عاشورا را به واقعیت تبدیل کرد؛ و اینکه واقعه عاشورا، موضع امام حسین (ع) در گذر زمان از بین نرفت.
در طول این سفر طاقتفرسای بیش از دو هزار (۲۰۰۰) کیلومتری که خانواده امام شهید و یارانش مجبور به تحمل آن بودند، آنها را در خیابانهای تعدادی از شهرها و روستاهای مسیر متوقف و گرداندند. در هر یک از این مراحل، صرف نظر از اینکه این شخصیتهای قهرمان – به رهبری حضرت زینب (س) خواهر امام حسین (ع) و امام علی بن الحسین (ع) فرزند امام حسین (ع) – چقدر آسیب دیده و ناراحت و شکسته بودند، مردم از واقعیت مطلع میشدند؛ خبر آنچه اتفاق افتاده بود و مهمتر از آن، چرایی وقوع آن به مردم ابلاغ میشد.
این امر برای اطمینان از این بود که مردم فریب خورده و گول خورده، توسط ماشین رسانهای رژیم اموی، رژیمی که ادعا میکرد بر اساس اصول اسلامی عمل میکند، اما هیچ ارتباطی با اسلام نداشت، گمراه نشوند.
در این برهه، واقعه ای که در روز عاشورا (دهم محرم ۶۱ هجری قمری (۶۸۰ میلادی)) اتفاق افتاد، به یادم آمد که نقل آن در اینجا مناسب است؛ و واقعیت دروغ هایی را که رژیم اموی رواج می داد، نشان می دهد.
در بحبوحه نبرد روز عاشورا، وقت نماز عصر فرا رسید. صدای اذان از اردوگاه امام حسین (ع) به گوش رسید. کسانی که در بحبوحه نبرد از طرف امام حسین (ع) بودند، به فرماندهان دشمن فریاد زدند و گفتند:
«وقت نماز است. اگر موافق باشید، میتوانیم آتشبس کوتاهی داشته باشیم، در حالی که ما میرویم و نماز میخوانیم و شما میتوانید نفسی تازه کنید، و سپس اجازه دهید این نبرد را پس از نماز ادامه دهیم.»
نیروهای عمر بن سعد[16] با این امر موافقت کردند و آتشبس اعلام شد.
هنگامی که سربازان و فرماندهان لشکر یزید به سوی خود بازگشتند، یکی از فرماندهان ارشد آنها به نام شمر بن ذی الجوشن[17] نزد عمر بن سعد بازگشت و به او اطلاع داد که جنگ را شکستهاند و با آتشبس موافقت کردهاند تا کسانی که در اردوگاه امام حسین هستند نماز خود را تمام کنند.
عمر بن سعد در ابتدا با این آتشبس موافقت کرد، اما پسرش حفص (یا شاید یکی دیگر از سربازان یا مشاوران ارشدش[18]) نزد او آمد و از او پرسید:
«واقعاً به آنها اجازه نماز خواندن دادهای؟ اگر اینطور باشد، از قبل نبرد را باختهای!»
که عمر بن سعد در پاسخ گفت:
«نماز از واجبات دین اسلام است و شما نمیتوانید کسی را از خواندن نماز منع کنید.»
حفص در پاسخ به این سوال گفت:
«خب، پس تو کاملاً در این جنگ شکست خوردهای، زیرا تو تمام این سربازان را جمع کردی و آنها را متقاعد کردی که با حسین بجنگند، با گفتن اینکه حسین از اسلام خارج شده است؛ اگر آنها بفهمند که تو اکنون با حسین به آتشبس موافقت کردهای تا بتواند نماز بخواند، تو را ترک خواهند کرد، زیرا متوجه خواهند شد که دلیل استخدام آنها دروغ بوده است.»
عمر بن سعد و شمر بن ذی الجوشن به یکدیگر نگاه کردند و گفتند:
«چه ذهن بالغ و شگفتانگیزی دارد این مرد جوان، حق دارد، اگر بگذاریم نماز بخوانند، ارتش فرار میکند چون میفهمند که به آنها دروغ گفتهایم!»
سپس عمر بن سعد به شمر دستور میدهد که آتشبس را نپذیرد و به اردوگاه امام حسین حمله کند، حتی اگر آنها در حال نماز باشند؛ و البته، آنگاه متأسفانه اتفاقی که هرگز نباید میافتاد، افتاد.
حال، دلیل روایت این بخش از وقایع عاشورا نشان دادن قدرت دستگاه رسانهای بود؛ قدرت دروغ، وقتی اطلاعات یا در دسترس نیست یا غیرقابل دسترسی است؛ یا اینکه مردم تصمیم میگیرند که به دنبال اطلاعات نروند، تصمیم میگیرند که به دنبال حقیقت نروند.
در این مورد، نیروهایی که در مقابل امام حسین صفآرایی کردند – و روایتها در مورد تعداد آنها متفاوت است، اما به نظر میرسد که اجماع بر سر ارقام بین 10000 تا 60000 نفر است، و معتبرترین روایتها 30000 نفر است[19] – به خدمت گرفته شده بودند و بسیاری از آنها از مردم عادی شهر کوفه و مناطق اطراف آن تشکیل شده بودند.
به این افراد داستانی، یا به عبارت دیگر، تبلیغاتی، داده شد مبنی بر اینکه باید خود را در مقابل کسی قرار دهند که آشکارا علیه اسلام و علیه خلیفه یزید شورش کرده است، و همچنین به آنها گفته شد که در مقابل کسی ایستادهاند که از اسلام روی برگردانده و آن را ترک کرده است.
متأسفانه، بسیاری از این افراد اطلاعات را تأیید نکردند؛ و البته، اجبار زیادی از سوی کسانی که برای ارتشی که توسط عمر بن سعد تربیت شده بود، استخدام میشدند، وجود داشت، اما مردم روایتی را که به آنها داده شده بود پذیرفتند و هیچ گونه مقاومتی نکردند.
فرماندهان لشکر یزید از این میترسیدند که اگر مردم بفهمند امام حسین و یارانش از اسلام خارج نشدهاند، بلکه علیه رژیم مستبد و ظالم اموی قیام کردهاند، این احتمال وجود دارد که مردم – اکثراً – از جنگ با او خودداری کنند؛ و بدتر از آن، به آرمان امام حسین بپیوندند و علیه رژیم استبدادی یزید بجنگند.
این مورد مشابه چیزی است که در زمان ما وجود دارد، و مشابه چیزی است که در طول نسلها وجود داشته است.
امروزه، ما رسانهها را داریم که یک فرد یا گروه را «تروریست» اعلام میکنند، در حالی که دیگران را «مبارزان آزادی» مینامند. وقتی گروهی در خدمت منافع مستبدان است، آنها را «مبارزان آزادی» مینامند، اما وقتی گروهی در برابر بیعدالتیهای مستبدان میایستد و آنها را به پاسخگویی فرا میخواند و در برابر آنها مقاومت میکند، بلافاصله آنها را «تروریست» اعلام میکنند.
این وضعیت الان هم فرقی با آن زمان ندارد. این یک لاپوشانی عمدی حقیقت است؛ و دادن اطلاعات مبتنی بر منافع به مردم، اطلاعاتی که کاملاً از حقیقت و در واقع از واقعیت جداست.
حقیقت در این زمینه بسیار ناخوشایند است؛ زیرا مستبدان را به خاطر ماهیتشان رسوا میکند. بنابراین مردم فریب داده میشوند.
رسانههای جریان اصلی دائماً یا از پوشش جنایات مستبدان خودداری میکنند، یا آنها را لاپوشانی میکنند و تقصیر را به گردن دیگران میاندازند.
نمونههای اخیر را میتوان در نحوه پوشش وضعیت سوریه و جنایات مستبدان واشنگتن، لندن و تلآویو در سوریه توسط رسانههای جریان اصلی و در عین حال سرزنش دولت و مردم سوریه یافت.
در فلسطین اشغالی، وضعیت به همین منوال است، وقتی اشغالگران صهیونیست علیه مردم اشغالشده مرتکب جنایات میشوند – حتی اگر مردم فقط در اعتراض مسالمتآمیز به خیابانها بیایند – جنایات صهیونیستها نادیده گرفته میشود و دائماً تقصیر به گردن فلسطینیها و کسانی که از آرمان مشروع مقاومت فلسطین علیه اشغال غیرقانونی حمایت میکنند، انداخته میشود.
در مورد یمن، یک بار دیگر این سناریو تکرار میشود؛ وقتی مردم یمن قیام میکنند و در برابر تروریسم سعودی-آمریکایی که بر آنها تحمیل شده است، مقاومت میکنند، تقصیر به گردن مردم یمن و کسانی که از آنها حمایت میکنند، انداخته میشود، حتی اگر این کار صرفاً با روایت داستان آنها و صحبت از گرفتاریهایشان برای مردم جهان باشد؛ در این مورد، جمهوری اسلامی ایران.
در واقع، به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران دائماً برای هر چیزی که به رژیمهای استبدادی آسیب میرساند، سرزنش میشود، رژیمهایی که هیچ علاقهای به حقوق مردم ندارند؛ اگرچه آنها دائماً در مورد ایده حقوق بشر صحبت میکنند و از آن دم میزنند.
این جنگ رسانهای، این جنگ نرم، به تفصیل توسط امام خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی و در واقع حسین زمان ما، توضیح داده شده است. [20]
این همان سبک تبلیغات دروغینی است که توسط نیروها و متحدان یزید علیه امام حسین علیه السلام به راه افتاد. در واقع، این تبلیغات شبیه به تبلیغات دروغینی بود که توسط پدر یزید، معاویه بن ابی سفیان[21]، در زمان خلافت امام علی، چهارمین خلفای راشدین،[22] به راه انداخته شد.
اوضاع در آن زمان به گونهای شد که وقتی امام علی (ع) در کوفه بر روی سجاده توسط یک تروریست افراطی به نام ابن ملجم مرادی[23] از فرقه تروریستی خوارج (شبیه داعش در زمان ما)[24] به شهادت رسید، مردم دمشق، جایی که معاویه در آن قدرت داشت، وقتی به آنها گفته شد که امام علی (ع) بر روی سجاده در مسجد کوفه جان باخته است، اعلام کردند:
«آیا علی نماز خواند؟»[25]
این نشان میدهد که حقیقت، مانند یک واقعیت، وارونه و به باطل تبدیل شده است، و باطل غالب شده است. دلیل اصلی این امر این بود که مردم وقتی اطلاعاتی به آنها داده میشد، سؤال نمیپرسیدند، تحقیق نمیکردند – صرف نظر از منبع و اینکه آن منبع چه تعصباتی ممکن است داشته باشد یا نداشته باشد.
آنها انتقادی فکر نمیکردند و اطلاعاتی را که به آنها داده میشد، تجزیه و تحلیل نمیکردند، بلکه کورکورانه و بدون چون و چرا آن را میپذیرفتند؛ رفتاری که مورد علاقه مستبدان و منفور جویندگان حقیقت است.
امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) و در واقع حماسه عاشورا و اربعین این درس کلیدی را به ما میدهند که باید بدانیم حق کجاست و باطل کجاست تا فریب مستبدانی را نخوریم که با دروغ گفتن به عنوان حقیقت و دروغ گفتن به ما، به دنبال آسیب رساندن به ما هستند.
این یک وضعیت واضح در دنیای امروز است.
یک مثال مرتبط، اتفاقی است که امروز در بریتانیا، با موضوع شکست مفتضحانه برگزیت، در حال رخ دادن است. مردم تشویق شدند که در یک همهپرسی در مورد ماندن یا نماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا رأی دهند، اما کمپینهایی از اطلاعات نادرست وجود داشت که به مردم میگفتند خروج خوب است و هیچ آسیبی نخواهد داشت و ماندن مضر است و غیره [26].
نکته من این نیست که آیا برگزیت چیز خوبی است یا بد، این موضوع اینجا مطرح نیست؛ آنچه مطرح است این است که رهبران و نخبگان یک کشور، آشکارا دروغ گفتند و حقیقت را دستکاری کردند تا مردم را به انجام کاری خاص وادارند [27].
چیزی بسیار شبیه به کاری که نیروهای عمر بن سعد در کربلا با بسیج نیروهایش علیه امام حسین انجام دادند.
خب، برگردیم به مراسم اربعین، راهپیمایی و همچنین بزرگداشتهایی که در مراکز و مساجد مختلف در سراسر جهان برگزار میشود، و بخش زینبی نهضت عاشورا.
در یکی از مکانهایی که حضرت زینب و کاروان اسیران به آنجا برده شدند، در این مورد در کوفه، میبینیم که عبیدالله بن زیاد، فرماندار کوفه، از حامیان سرسخت یزید و مسئول ظلم و وحشت فراوان در کوفه،[28] با ایشان روبرو شد و از ایشان (حضرت زینب)[29] پرسید:
«آنچه خدا با برادرت کرده است، چگونه میبینی؟»
او شجاعانه و قاطعانه، با کلماتی که پیروزی او را در برابر استبداد و وحشت رژیم اموی و عمالش نشان میداد، پاسخ داد:
«جز زیبایی چیزی ندیدم…»[30]
زیرا او میدانست که صرف نظر از سختیها، حقیقت پیروز شده و آشکار گشته است، او میدانست و این را نه تنها به والی کوفه، به اربابش یزید، بلکه به جهانیان – حال و آینده – ابلاغ میکرد که ایستادگی در راه حق هرگز منجر به شکست نخواهد شد، زیرا حقیقت چیزی است که نمیتوان جلوی آن را گرفت یا آن را مسدود کرد.
——-
[1] زیارت به معنای دیدار و سلام (از نزدیک یا دور) است و وسیلهای برای درود فرستادن به شخصیتهای خاص – مانند پیامبران، اولیا، امامان، علمای صالح اسلامی و مانند آنها – میباشد.
[2] زیارت اربعین (سلام اربعین)، شیخ سلیم بهمجی – https://www.al-islam.org/arbaeen-imam-husayn-shaykh-saleem-bhimji/ziyarat-arbaeen
[3] برای تعریف کلاسیک دموکراسی به https://en.wikipedia.org/wiki/Democracy مراجعه کنید که نشان میدهد مرجع در یک سیستم دموکراتیک، مردم هستند.
[4] همانجا.
[5] فوربس، یک درصد نابرابری درآمد ایالتی https://www.forbes.com/sites/laurengensler/2016/06/16/one-percent-by-state-income-inequality/
[6] نک: عاشورا: تحقیق و تحلیل قیام امام حسین، شیخ محمد مهدی آصفی، ترجمه عمر کومو – https://www.al-islam.org/ashura-shaykh-muhammad-mahdi-al-asifi/imam-husayn-ass-portrayal-islamic-society-during-umayyad-rule
[7] تحقیقی در تاریخ عاشورا، دکتر ابراهیم آیتی، فصل ششم محمد بن حنفیه https://www.al-islam.org/probe-history-ashura-dr-ibrahim-ayati/chapter-6-muhammad-bin-hanafiya .
[8] شهدای کربلا، ویکی شیعه – http://en.wikishia.net/view/Martyrs_of_Karbala همچنین آمار یاران امام حسین، ویکی شیعه – http://en.wikishia.net/view/Statistics_of_the_Battle_of_%27Ashura%27#Statistics_for_Imam_al-Husayn.27s_.28a.29_Companions
[9] گفتمان صبر، امام خامنهای، فصل 2 – اهمیت صبر در پرتو روایات، روایت اول – https://www.al-islam.org/discourses-patience-ayatullah-sayyid-ali-khamenei/chapter-2-importance-patience-light-traditions
[10] همانجا.
[11] به ترجمه از ایتانی، تنزیل آنلاین قرآن مراجعه کنید – http://tanzil.net/#trans/en.itani/4:135
[12] ضرورت حقیقت، شبیر حسنلی – https://shabbir.hassanally.net/2017/05/01/the-necessity-of-truth/
[13] به تعریف آن از فرهنگ لغت رایگان مراجعه کنید – https://www.thefreedictionary.com/raison+d%27etre
[14] به ترجمه ایتانی از قرآن آنلاین تنزیل مراجعه کنید – http://tanzil.net/#trans/en.itani/3:169
[15] پژوهشی در تاریخ عاشورا، دکتر ابراهیم آیتی، فصل 25 سفر اهل بیت به کوفه و شام – https://www.al-islam.org/probe-history-ashura-dr-ibrahim-ayati/chapter-25-journey-ahlul-bayt-kufa-and-damascus
[16] سردار اموی که در نبرد کربلا، رهبری ارتش علیه امام حسین را بر عهده داشت. او پسر سعد بن ابی وقاص، صحابی سابق حضرت محمد بود و در فتح ایران در زمان خلیفه دوم، عمر بن خطاب، نقش مهمی داشت. اطلاعات بیشتر در مورد عمر بن سعد را میتوانید در ویکی شیعه بیابید – http://en.wikishia.net/view/%27Umar_b._Sa%27d
[17] فرماندهای از لشکر یزید که در روز عاشورا به ویژه علیه امام حسین و یارانش بیرحمانه رفتار کرد و متعاقباً نسبت به اسیران از جمله حضرت زینب و امام سجاد بسیار فحاشی و بدرفتاری نمود. اطلاعات بیشتر را میتوانید در ویکیشیعه بیابید – http://en.wikishia.net/view/Shimr_b._Dhi_l-Jawshan
[18] روایتهای تاریخی در مورد این جزئیات جزئی متفاوت است.
[19] ویکی شیعه، آمار نبرد عاشورا، آمار لشکر عمر بن سعد – http://en.wikishia.net/view/Statistics_of_the_Battle_of_%27Ashura%27#Statistics_for_.27Umar_b._Sa.27d.27s_Army
[20] جنگ نرم پدیدهای انکارناپذیر است، امام خامنهای، وبسایت رسمی امام خامنهای – http://english.khamenei.ir/news/6165/Poster-Soft-War-is-an-undiable-phenomenon
[21] معاویه بن ابی سفیان، ویکی شیعه – http://en.wikishia.net/view/Mu%27awiya_b._Abi_Sufyan
[22] خلفای راشدین، ویکی شیعه – http://en.wikishia.net/view/Rashidun_Caliphs
[23] ابن ملجم المرادی، ویکی شیعه – http://en.wikishia.net/view/Ibn_Muljam_al-Muradi
[24] فرقه خوارج اولیه و تکفیری های امروز، عبدالقادر بخش – https://lutonislamiccentre.com/wp-content/uploads/2017/06/ فرقه-خوارج-اولیه-تکفیریان-امروز-عبدالقادر.pdf-Abdul-Qaadir.
[25] من نمیتوانم مرجعی به زبان انگلیسی در این مورد پیدا کنم، اما در برخی از کتابهای تاریخ و کتب حدیث به زبانهای عربی و فارسی به آن اشاره شده است.
[26] در اینجا الفبای دروغهای برگزیت آمده است، مجله GQ، 15 فوریه 2019 – https://www.gq-magazine.co.uk/article/list-of-brexit-lies
[27] آنچه برگزیت باید در مورد دستکاری رأیدهندگان به ما میآموزد، گاردین، ۱۷ آوریل ۲۰۱۷ – https://www.theguardian.com/commentisfree/2017/apr/17/brexit-voter-manipulation-eu-referendum-social-media
[28] عبیدالله بن زیاد، ویکی شیعه – http://en.wikishia.net/view/%27Ubeyd_Allah_b._Ziyad
[29] بانو زینب، بدر شاهین، چاپ انتشارات انصاریان، قم، بانو زینب در اسارت، در محضر والی – https://www.al-islam.org/lady-zaynab-badr-shahin/lady-zaynab-captivity
[30] نظرات در مورد قیام عاشورا، «جز زیبایی ندیدم»: زینب کبری، سخنرانی امام خامنهای، 8 فوریه 2010، وبسایت رسمی امام خامنهای – http://english.khamenei.ir/Opinions/AshuraUprising
——-
شبیر حسنعلی مهندس نرمافزار و محقق اسلامی است که در حوزه علمیه قم تحصیل کرده است. او به عنوان تحلیلگر سیاسی با رسانههای مختلف همکاری میکند.
شاید دوست داشته باشید
جهان اسلام
رسانههای غربی میخواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند
مصاحبه اختصاصی مسلم پرس با کوین برت، مجری رادیو جهاد حقیقت، در مورد روز حقیقت رسانه هایا غربی و الهام بخشی شیعه از آموزه های عاشورا و میراث امام حسین (ع) انجام داد.
دکتر برت گفت: «ما خود را در موقعیتی نه چندان متفاوت از پیروان امام حسین مییابیم: ایستادن برای حقیقت و عدالت در برابر ارتشی بسیار قدرتمندتر که توسط ظالمان و ستمگران فرماندهی میشود.»
او همچنین به نقش رسانههای غربی در به حاشیه راندن مسلمانان شیعه اشاره کرد و گفت: «رسانهها به گونهای درباره مسلمانان شیعه گزارش میدهند که برای به حاشیه راندن آنها و جلوگیری از شنیده شدن پیام آنها توسط سایر مسلمانان و به طور کلی مردم مظلوم طراحی شده است.»
متن کامل مصاحبه در اینجا آمده است:
دکتر برت، میتوانید کمی در مورد وقایع روز عاشورا و آنچه میتوان از آن وقایع آموخت، برای ما بگویید؟
کوین برت: عاشورا یادآور شهادت امام حسین، یکی از تراژدیهای بزرگ تاریخ است. ما میتوانیم چیزهای زیادی از وقایع کربلا بیاموزیم، از جمله: *ما باید سعی کنیم از امام حسین و دیگر پیامبران، اولیا و معلمان خرد که صرف نظر از همه موانع، ایستادگی در راه حق و عدالت را انتخاب کردهاند، الگوبرداری کنیم؛ *ما باید بپذیریم که تبدیل حکومت اولیه اسلامی از یک جامعه تحت هدایت الهی تحت رهبری حضرت محمد (ص) به یک امپراتوری به رهبری افراد فاسد و تشنه قدرت، این واقعیت تأسفبار را نشان میدهد که سازمانهای سیاسی در مقیاس بزرگ همیشه به سمت فساد گرایش دارند. *ما مجبوریم این واقعیت دردناک را بپذیریم که برای پیروزی در جهان بعدی، گاهی اوقات ممکن است مجبور به شکست در نبردهای این دنیا شویم.
شما شخصاً چه احساسی نسبت به امام حسین (ع) و شهادت ایشان دارید؟
کوین برت: من کاملاً با وضعیت او همذاتپنداری میکنم و سعی میکنم در مسیر او قدم بردارم، در حالی که سعی میکنم در مواجهه با سختیها، اگر نگوییم سختیهایش، از حقیقت و عدالت دفاع کنم. من و همکارانم در جنبش حقیقتیاب ۱۱ سپتامبر سعی میکنیم مردم آمریکا را متقاعد کنیم که ۱۱ سپتامبر را به عنوان کودتایی توسط صهیونیستها و امپریالیستها به رسمیت بشناسند، خود را در موقعیتی مییابیم که بیشباهت به موقعیت پیروان امام حسین نیست: ایستادن برای حقیقت و عدالت در برابر ارتشی بسیار قدرتمندتر که توسط ظالمان و ستمگران فرماندهی میشود.
از روزی که امام حسین (ع) به شهادت رسید، شهادت ایشان چگونه افکار و اعمال مسلمانان شیعه را در طول نسلهای مختلف شکل داده است؟
کوین برت: شهادت امام حسین، مسلمانان شیعه را به نوعی حزب مخالف دائمی در جامعه بزرگتر مسلمانان تبدیل کرده است. گاهی اوقات این مخالفت با دنیاگرایی و بیعدالتی به شکل فعالیت سیاسی در میآید، در حالی که گاهی اوقات خود را به صورت سکوت عرفانی ابراز میکند. در بهترین حالت، هر دو را در بر میگیرد، مانند مورد امام خمینی که هم عارف و هم فعال سیاسی در بالاترین سطح بود.
وقایع عاشورا چه نسبتی با زمان ما دارد؟ یزیدهای زمان ما چه کسانی هستند و عدالت خواهی مانند امام حسین (ع) و یارانش در آن زمان را دنبال می کنند؟
کوین برت: یزیدهای زمان ما به راحتی قابل شناسایی هستند. کسانی که برجسته هستند، متکبرترین و ستمگرترین افراد هستند، به ویژه صهیونیستها. شخصیتهایی مانند آریل شارون و بنیامین نتانیاهو که از ستم به فلسطینیها شکوه میکنند، یزیدهای آشکار هستند. به همین ترتیب، شیوخ میلیاردر نفتی خلیج فارس، و واضحتر از همه بن سلمان، که در حال ایجاد کربلای دیگری در یمن است. اما اکثر چهرههای قدرتمند جهان، یزیدهایی از هر نوع هستند. ارتش ایالات متحده، با دکترینهای دیوانهوار جنگ هستهای خود، به نظر میرسد که قصد دارد کل سیاره را به کربلا تبدیل کند.
با وجود اینکه اکثر مسلمانان شیعه به شیوههای غیرخشونتآمیز برای شهادت امام حسین عزاداری میکنند، رسانههای غربی سعی میکنند مسلمانان شیعه را افرادی خشن نشان دهند. نظر شما در مورد نحوه به تصویر کشیدن مسلمانان شیعه در رسانهها چیست؟
کوین برت: رسانههای غربی میخواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند. رهبران غربی میترسند که مسلمانان از همه مکاتب فکری برای حقیقت و عدالت متحد شوند. بنابراین رسانهها به گونهای درباره مسلمانان شیعه گزارش میدهند که برای به حاشیه راندن آنها و جلوگیری از شنیده شدن پیام آنها توسط سایر مسلمانان و به طور کلی مردم مظلوم طراحی شده است. مسلمانان شیعه باید با کماهمیت جلوه دادن فرقهگرایی، اتحاد با مسلمانان سنی و سایر گروههای غیرشیعه و قرار دادن «ترویج حقیقت و عدالت» به جای «ترویج اسلام شیعی» در اولویت اصلی خود، با این امر مقابله کنند.
دکتر کوین برت ، دارای مدرک دکترا در رشته عربشناسی و اسلامشناسی، یکی از شناختهشدهترین منتقدان جنگ علیه تروریسم در آمریکا است. او مجری برنامه رادیویی «حقیقت جهاد» است؛ یک برنامه رادیویی هفتگی و زنده. او همچنین بارها در فاکس، سیانان، پیبیاس و دیگر رسانههای پخش برنامه داشته و الهامبخش داستانهای بلند و سرمقالههایی در نیویورک تایمز، کریستین ساینس مانیتور، شیکاگو تریبون و دیگر نشریات برجسته بوده است.
جهان اسلام
امام حسین (ع) متعلق به همه بشریت است
نوشته دکتر کریس هیور
وقتی به امام حسین فکر میکنیم، باید جایگاه او را در نظم بزرگ جهانی به خاطر بسپاریم. فقط یک خدا، یک خانواده انسانی و بنابراین یک پروژه انسانی وجود دارد که عبارت است از زیستن کامل این زندگی در اطاعت از هدایت خداوند و در نتیجه پذیرفته شدن در بهشت در زندگی آینده. عنصر کلیدی در اینجا هدایت خداوند است. خداوند عادل است و بنابراین هدایت باید در اصل در همه نسلها و مکانها یکسان باشد. بنابراین هر چیزی که بیانگر آن هدایت باشد یا هر کسی که هدایت خداوند را نشان دهد، الگویی برای همه بشریت در تمام اعصار است. این به اهمیت حسین بن علی اشاره دارد.
قرآن خود را هدایت برای همه بشریت مینامد. حضرت محمد (ص) رحمتی برای همه جهانیان است. در فهم شیعه، امامانی که از سوی خداوند برای هدایت جامعه پس از رحلت پیامبر منصوب شدهاند نیز از گناه و خطا مصون هستند. این بدان معناست که حسین (ع) که از جانب خدا منصوب شده است، الگویی الهام گرفته از جانب خداوند برای همه بشریت است. حسین (ع)، زندگی، اعمال و مرگ او، متعلق به همه بشریت است. همه انسانها میتوانند از الگوی او درس بگیرند.
یکی از احادیث منسوب به پیامبر میگوید: «بزرگترین جهاد ، گفتن کلمه حق در برابر ظالم است». این پیام غالبی است که باید از امام حسین (ع) بیاموزیم. او در موقعیتی قرار گرفت که چشم جامعه به او به عنوان الگو دوخته میشد: آیا تسلیم میشد و با یزید ظالم بیعت میکرد؟ استبداد در هر عصری وجود دارد. برخی از ظالمان از ارتش و زور، یا قدرت اقتصادی، یا دروغ و تحریف حقیقت برای اعمال فشار بر مردم استفاده میکنند. آیا باید تسلیم شد یا «کلمه حق» را به پیروی از امام حسین (ع) گفت؟
در عصری که ریختن خون بیگناهان، و در واقع «دشمن»، بیارزش است، باید درس دیگری از امام حسین بگیریم. پیامبر در حدیبیه با مکیان پیمان بست تا از خونریزی جلوگیری شود. امام علی دستور داد که هیچ انتقامی علیه امت قاتل او گرفته نشود. به همین ترتیب، امام حسین از مدینه حرکت میکند تا شهر پیامبر محل درگیری با عوامل یزید نباشد. باز هم، او در روز عرفه مکه را ترک کرد تا اینکه شهر خدا غرق در خون بیگناهان شود. حتی در شب قبل از عاشورا، او به یارانش آزادی داد تا خود را نجات دهند و در تاریکی بروند: «این من هستم که آنها میخواهند. وقتی شمع را فوت کردم، بروید.» اما میدانیم که آنها ماندند و ترجیح دادند که با امام خود بمیرند تا اینکه او را ترک کنند. این میل به نجات جان انسانها و ارزشمند دانستن جان هر انسان، درسی از امام است که به جهانی که به پناهندگان پشت میکند، کرامت آوارگان را انکار میکند و انسانهای بیگناه را «خسارت جانبی» میداند، فریاد میزند.
ما میگوییم «کلمات بیارزش هستند». خداوند ایمانی را میخواهد که در عمل بیان شود و نه فقط در کلمات. ایمان به خدا کافی نیست؛ ابلیس، شیطان، به وجود خدا ایمان دارد! آنچه خداوند میخواهد ایمانی است که در عمل بیان شود؛ انسانها باید از اوامر خدا اطاعت کنند و نواهی خدا را رعایت کنند. آنچه در مثال امام حسین میبینیم، مجموعهای از اعمال است که ایمان و توکل کامل او به خدا را نشان میدهد. حتی تا آخرین نفس در میدان کربلا. او با خانواده و یارانش به دل بلاتکلیفی بیابان میرود و تنها به این اعتماد دارد که خدا از آنها محافظت خواهد کرد. وقتی از کوفه خبر میرسد که از او استقبال نخواهد شد، او همچنان ادامه میدهد. وقتی حر و یارانش او را از کوفه به کربلا هدایت میکنند، ایمان او به خداست. وقتی آب به آنها نمیرسد و هوا پر از گریه کودکان میشود، وقتی احتمالات غیرممکن به نظر میرسد، وقتی آخرین درخواست «وفاداری کن یا همین جا بمیر» مطرح میشود، ایمان او به خدا در برابر هر چیزی است که او را وسوسه به تسلیم شدن میکند. تا آخرین لحظه، با دیدن قتل عام اعضای خانواده و یارانش در مقابل چشمانش و در آستانه مواجهه با همان سرنوشت، به خدا توکل میکند که تبرئه خواهد شد. قرنها بعد، سرمشق او برای تمام بشریت طنینانداز میشود: همه چیز را به خدا بسپارید، کسی که شما را رها نخواهد کرد و میتواند از شکستهای ظاهری، پیروزیهای بزرگی به ارمغان بیاورد.
حسین، به عنوان امامی الهام گرفته از الهام الهی، به ما بینشی از کیفیت رحمت خداوند میدهد. در سفرشان در بیابان، حر و یارانش سایه به سایه او را دنبال میکردند. در نهایت، حر آنها را به سمت میدان کربلا و مرگشان هدایت میکرد. در طول سفر، ثبت شده است که حر و یارانش سوار بر اسب به اردوگاه امام حسین رسیدند. آنها کثیف، خسته و تشنه بودند و روزها در گرما و شن و ماسه سرگردان بودند. امام به جای سرزنش آنها، دستور داد که فوراً به مردان و اسبها، آن گرانبهاترین کالای بیابان، یعنی آب، داده شود. این عمل نیک و مهربانی، قلب مردان را تحت تأثیر قرار داد، به طوری که آنها در صفوف پشت سر حسین صف کشیدند و به جماعت در نماز پیوستند. این عمل تأثیر بسیار عمیقتری بر حر گذاشت و در روزهای بعد در قلب او تأثیر گذاشت. در روز عاشورا، او صفوف را شکست و سوار بر اسب به سمت امام رفت تا از او طلب بخشش کند. باز هم، حسین او را سرزنش نمیکند. بلکه او بخشیده میشود، از خاک برمیخیزد و سپس بالاترین افتخار، یعنی تاج شهادت، به او عطا میشود؛ به حر اجازه داده میشود تا در کنار امام و در راه حق بمیرد. بخشش، انسان را فلج نمیکند، بلکه کرامت انسانی را بازمیگرداند. امام حسین بینش عمیقی از رحمت بیکران خداوند ارائه میدهد که در دسترس همه کسانی است که توبه میکنند و به دنبال آن هستند.
به سوی ابدیت اوج گرفت
اغلب، ما از ابدیت طوری صحبت میکنیم که انگار به معنای «زمان بسیار طولانی» است. این یک اشتباه است. ابدیت به معنای عدم محدودیت در زمان به هیچ وجه، فراتر از محدوده زمان است. وقتی میگوییم «خدا ابدی است»، منظورمان این است که خدا فراتر از محدودیتهای زمان است. زمان چیزی است که توسط خدا خلق شده است، که تنها کسی است که قبل از خلقت هر چیزی وجود داشته است. به این ترتیب، میتوانیم بگوییم که هر رویدادی در تجربه انسانی، آنچه ما «گذشته، حال و آینده» مینامیم، فراتر از زمان، در ابدیت، «اکنون» برای خدا حاضر است. به طور مشابه، خدا محدود به مکان نیست، خدا فراتر از محدودیتهای مکان است. هیچ «مکانی» وجود ندارد که خدا در آن باشد و هیچ «مکانی» وجود ندارد که خدا در آن نباشد. بنابراین، خدا فراتر از همه زمانها و مکانها است.
رویدادی در تاریخ بشر، مانند روز عاشورا و میدان کربلا، از منظر خداوند «اینجا و اکنون» است. این رویداد به ابدیت ارتقا یافته و بنابراین دائماً حضور دارد. وقتی آن رویدادها را به یاد میآوریم، آنها را در زندگی خود، در جامعه خود، در زمان خود حضور میدهیم. منظور شیعیان از اینکه میگویند «هر روز عاشورا و هر مکانی کربلا است» همین است. مبارزه با بیعدالتی، دعوت به احترام به تمام زندگی بشر، مطالبه ایمان که در عمل بیان میشود و دعوت به ابراز رحمت الهی، همگی در هر مکان و زمانی جاری هستند. هر ساله، از آغاز محرم تا بزرگداشت اربعین، از پیروان امام حسین دعوت میشود تا بار دیگر فداکاری خود را برای پیروی از الگوی او و «حضور کربلا در قلب و زندگی خود» همین جا و اکنون اعلام کنند. از نظر چرخه سالانه «حضور داشتن»، رویدادهای محرم در میان مهمترین رویدادهای تقویم شیعه قرار دارند. اما آنها متعلق به شیعه نیستند و نباید در آنجا باقی بمانند. بخشی از «حضور داشتن» به اشتراک گذاشتن معنا و اهمیت آنها با تمام بشریت است که به حق به آنها تعلق دارند.
در روزهای منتهی به اربعین، میلیونها مسلمان از سراسر جهان در کربلا گرد هم میآیند. در طول سفرشان، کسانی که از جوامع آنها عبور میکنند، از آنها حمایت خواهند کرد. به آنها غذا و آب، جای خواب، درخواست دعا، تشویق و پانسمان پاهای زخمی داده میشود. این اقدامات کسانی که حمایت خود را ابراز میکنند، نمونههایی از آن «روحیه کربلا» است. میلیونها نفر دیگر در سراسر جهان با افکار و دعاها به زائران خواهند پیوست. آیا این فقط یک رویداد «احساس خوب» برای کسانی است که از نظر جسمی یا روحی در این رویداد شرکت میکنند؟ حسین و یارانش جان خود را فدا نکردند تا پیروانشان بتوانند «احساس خوبی» داشته باشند و از یک تجربه نشاطآور لذت ببرند. کسانی که معنای عمیقتر این رویدادها را درک میکنند، وظیفه دارند از آنها الگو بگیرند و آنها را با همنوعان خود به اشتراک بگذارند. در بریتانیا، کمپین «حسین کیست؟» تلاش کرده است تا این کار را انجام دهد. مردم برای رفع تشنگی مسافران آب میدهند. مساجد جلسات اهدای خون برگزار میکنند تا مردم بتوانند به روشی عملی «خون خود را بریزند» تا رنج بشر را تسکین دهند. راههای جدیدی برای روشن کردن عناصر پیام برای نسلی دیگر و در فرهنگی بسیار متفاوت از عراق امروز یافت میشود.
همه اعمال انسانی بُعد سیاسی دارند. وقتی به مردم آب میدهیم، میپرسیم که چرا میلیونها نفر در روی زمین امروزه بدون دسترسی به آب تمیز زندگی میکنند و از بیماریهای ناشی از آن رنج میبرند. وقتی به گرسنگان غذا میدهیم، میپرسیم که چگونه ممکن است جوامع و ملتهای ثروتمند اجازه دهند گرسنگی و قحطی در کنار بیماریهای ناشی از پرخوری در جاهای دیگر وجود داشته باشد. وقتی به بیخانمانها پناه میدهیم، میپرسیم که چرا وضعیتی را تحمل میکنیم که در آن برخی سقفی بالای سر خود ندارند در حالی که برخی دیگر بیش از یک خانه و کاخهایی با اتاقهای خالی فراوان دارند. وقتی با قربانیان انواع جنگ و خشونت، کسانی که از خانههای خود رانده شدهاند، کسانی که مانند سوسک توسط موشکها، بمبها و پهپادها قتل عام میشوند، گریه میکنیم، باید بپرسیم چه کسی از این سلاحهای جنگی سود میبرد، چه کسی در سایه پشت مهاجمان ایستاده است و چرا جهان در سکوت نظارهگر است در حالی که بیعدالتی و استبداد اجازه رشد دارند.
———
دکتر کریس هیور پیشینهای در الهیات مسیحی، آموزش، مطالعات اسلامی و مطالعات بین ادیان دارد و از سال ۱۹۸۶ در زمینه مسلمانان در بریتانیا و روابط مسیحیان و مسلمانان فعالیت داشته است، ابتدا در مرکز مطالعات اسلام و روابط مسیحیان و مسلمانان در سلی اوک در بیرمنگام و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ به عنوان مشاور روابط بین ادیان اسقف بیرمنگام. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، او عضو سنت اتلبورگا در روابط مسیحیان و مسلمانان در لندن بود و دورههای آموزشی عمومی بزرگسالان، روزهای مطالعه و گفتگوهایی را در اطراف لندن بزرگ ارائه میداد. کار فعلی او تدریس روزهای مطالعه و دورههای اقامتی، توسعه منابع کتبی و الکترونیکی و در دسترس بودن برای مشاوره است. وبسایت او https://www.chrishewer.org/ است.
جهان اسلام
اربعین نشان میدهد که مسلمانان هنوز سنت امام حسین را در یادها دارند
دمیر نظروف، یک تازه مسلمان شده شیعه میگوید: «اربعین هر ساله جهانی را نشان میدهد که توسط ظالمان و شیطانپرستان اداره میشود، جهانی که صفوف فشرده مسلمانان هنوز سنت امام حسین (ع) را به یاد دارند و تجسم میکنند.»
نظروف در مصاحبهای با muslimpress درباره امام حسین (ع) و زیارت اربعین گفت: «زائران و هزاران مسلمان در سراسر جهان نماد ارادت به راه انقلابی امام حسین (ع) هستند و این حقیقت پیامی به نظام کفر است که مجموعهای از نبردهای سرنوشتساز هنوز در راه است.»
متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:
muslimpress: امام حسین (ع) به همراه دهها نفر از یارانش بیش از سیزده قرن پیش در نبردی نفسگیر علیه یزید، حاکم ستمگر زمان، به شهادت رسیدند. شما شخصاً چه احساسی نسبت به امام حسین (ع) و نحوه شهادت ایشان دارید؟
دمیر نظروف: امام حسین (ع) پیرو سنت مسیر انقلابی مبارزه با دنیای کفر و استبداد است و با الگوی خود نشان میدهد که یک مسلمان واقعی، صرف نظر از مذهبش، باید همیشه از عدالت دفاع کند و با هرگونه بیعدالتی در این جهان مبارزه کند. در مورد مرگ ظالمانه سرور شهیدان، این لحظه جوهره سیستم شیطانی دیکتاتوری را منعکس میکند. زمان نشان داده است که شیطانپرستان و دیکتاتوریهای شرور آنها همچنان از اقدامات هولناک مشابهی برای کشتن مسلمانان و رهبرانشان استفاده میکنند.
muslimpress: شهادت ایشان چگونه افکار و اعمال مسلمانان شیعه را در طول نسلهای مختلف شکل داده است؟
دمیر نظروف: کاملاً واضح است که مسیر انقلابی و شهادت امام حسین (ع) راه شیعه را در مبارزه برای عدالت و ظهور امام مهدی (ع) تقویت و کامل کرد. دشمنان اغلب میپرسند که چرا نسلهای بعدی شیعیان امامی مانند امام حسین عمل نکردند. پاسخ ساده است: این واقعیت که گروه کوچکی از امام حسین پیروی کردند، جامعه آن زمان را نشان داد که عمدتاً در کفر، ترس از مرگ و زوال فکری غرق بود. با نتیجهگیری و انجام رویکردی تحلیلی به آن وقایع، برای نسلهای آینده انقلابیون شیعه، مشخص شد که برای هر دوره زمانی از حکومت امام محلی، باید مسیر خاصی مطابق با واقعیتهای محلی وجود داشته باشد. نباید فراموش کنیم که روشنگری و دعوت شیعیان نسلهای بعدی به نوعی انقلاب تبدیل شد، انقلابی از آگاهی برای بسیاری از مسلمانان. در این امر، ما همچنین شایستگی امام حسین (ع) را میبینیم.
muslimpress: زیارت اربعین، که بزرگترین گردهمایی عمومی سالانه جهان است، در حال حاضر در کربلا، عراق در حال برگزاری است. نظر شما در مورد اهمیت این رویداد مذهبی چیست؟
دمیر نظروف: هر ساله اربعین، جهانی را که توسط ظالمان و شیطانپرستان اداره میشود، نشان میدهد که صفوف فشرده مسلمانان هنوز سنت امام حسین (ع) را به یاد دارند و تجسم میکنند. زائران و هزاران مسلمان در سراسر جهان نماد ارادت به راه انقلابی امام حسین (ع) هستند و این واقعیت پیامی به نظام کفر است که هنوز سلسله نبردهای سرنوشتسازی در راه است.
muslimpress: زیارت اربعین امسال در حالی برگزار میشود که عراق در حال بهبودی از چندین روز اعتراضات خشونتآمیز است. برخی از مفسران معتقدند که زمان این تحریکات نشان میدهد که عناصر تحت حمایت خارج به دنبال تضعیف زیارت اربعین هستند. نظر شما چیست؟
دمیر نظروف: بله، من موافقم که در بیشتر موارد، اعتراضات نه تنها برای ایجاد اختلال در روند اربعین، بلکه برای نابودی عراق از درون برنامهریزی شده بود. اما نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که هنوز یک سیستم فساد نسبتاً قوی در سراسر کشور وجود دارد که از حمله آمریکاییها (۲۰۰۳) ناشی شده است. من این لحظه را با اعتراضات از دو طرف درک میکنم. از یک طرف، نیروهای خارجی میخواهند به مسلمانان نشان دهند که عراق کشوری است که اربعین در آن برگزار میشود و در عین حال عراق یکی از فاسدترین کشورهای جهان است، این یک تناقض با سنت اسلامی و کاملاً همدستی است، اما نیروهای خارجی حقیقت را به ما نمیگویند که علل مشکلات عراق در توطئهای از سوی نیروهای شر در مقابل ایالات متحده، صهیونیسم، ایدههای لیبرال، شرکتهای مختلف و دستنشاندههای آنها در مقابل صندوق بینالمللی پول و دیگران نهفته است. از سوی دیگر، من ارتباط بین روند اربعین و اعتراضات را به عنوان یک مزیت برای مسلمانان، به ویژه عراقیها، میبینم، زیرا الگوی مبارزه امامان باید توسط خود عراقیها برای ساختن یک دولت اسلامی واقعی، به پیروی از الگوی ایران، اتخاذ شود و سپس آنها قادر خواهند بود به طور مشترک با نظام کفر جهانی مبارزه کنند.
غذای سالم و ناسالم | جسم مرکب روح انسان
رسانههای غربی میخواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند
امام حسین (ع) متعلق به همه بشریت است
چگونه در اربعین از گرمازدگی جلوگیری کنیم؟
چگونه حافظه خود را تقویت کنیم ؟
رسانههای غربی میخواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند
غذای سالم و ناسالم | جسم مرکب روح انسان
امام حسین (ع) متعلق به همه بشریت است
بحران دارو در غزه
هدف گیری و اصابت موشک های یمن به اسراییل بعد از ۷ اکتبر + اینفوموشن
هشدار سازمان جهانی بهداشت نسبت به بروز قحطی در غزه
جنگ غزه باعث محرومیت ۶۶۰ هزار دانش آموز از حضور در مدرسه و آموزش
