جهان اسلام
بازیِ همزمان آمریکا در زمین لبنان و سوریه/ پشتپرده عجله واشنگتن برای خلعسلاح حزبالله
بهدنبال تشدید نگرانی لبنانیها از تحولات سوریه و ایجاد تردید میان کسانی که پیشتر مشتاق خلعسلاح مقاومت بودند، آمریکا سعی دارد فشارهای خود را بر دولت لبنان برای حذف سلاح حزبالله، و درواقع خلعسلاحشدن کامل این کشور، بیشتر کند.
بهدنبال سفر جدید تام باراک، فرستاده آمریکا به بیروت و لحن گستاخانهای که مقابل مقامات لبنانی اتخاذ کرد؛ بهنظر میرسد که واشنگتن برای خلعسلاح حزبالله طبق یک جدول زمانی بسیار فشرده عجله دارد و انگار که با زمانِ سوریه رقابت میکند؛ به این معنا که تحولات سوریه موجب ایجاد تغییراتی در افکار عمومی لبنان در مورد سلاح و عملکرد آن شده است و لبنانیها نگرانند سرنوشتی مشابه سوریه بعد از خلعسلاحشدن آن پیدا کنند.
چرا تحولات سوریه لبنانیها را نگران کرده است؟
به گزارش المیادین، احساس ترس و اضطراب میان مردم لبنان برای آینده خود، از زمان حوادثی که در ساحل سوریه و بعد از آن سویداء در نتیجه جنایات تروریستی و وحشیانه عناصر وابسته به ابومحمد جولانی رئیس دولت موقت سوریه و سپس مداخله رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد، بیشتر شده است.
در این میان گروهی از لبنانیها که تصور میکردند با خلعسلاح مقاومت، فضایی برای نفس کشیدن به لبنان داده میشود و این سلاح کارکرد سهگانه خود مقابل اسرائیل یعنی حفاظت، بازدارندگی و آزادسازی را از دست داده است، بعد از مشاهده تحولات سوریه مجبورند در محاسبات خود بازنگری کنند.
اتفاقاتی که اخیراً در سوریه رخ داد، یک زنگ خطر را میان اقشار مختلف لبنان و نهتنها دروزیها، بلکه مسیحیان، علویها، شیعیان و سنیها به صدا درآورد و به همین دلیل رویکرد افراطی کسانی که مخالف سلاح مقاومت بودند، متعادلتر شده است.
همچنین ورود قبایل عرب به بحران سویداء در سوریه نشان داد بازیگر جدیدی در حال ظهور است که پیش از این دستکم گرفته میشد؛ بهویژه با توجه به اینکه محیط قبیلهای و طایفهای در کشورهای عربی و مشخصاً سوریه نزدیکترین محیط به افراطیگری و در اغلب موارد، پناهگاهی برای افراطگرایان بوده است؛ زیرا افراطگرایی در گستردهترین مکاتب خود به بادیهنشینان نزدیکتر است.
روشن است که لبنان بهدلیل ملاحظات تاریخی، جغرافیایی و جمعیتی همواره شکنندهترین کشور در همسایگی سوریه بوده و همیشه تحت تأثیر مستقیم بحرانهای این کشور قرار داشته است، علت عمده این امر به شکنندگی ساختار دولت و نهادهای لبنان برمیگردد که اتحاد و هویت ملی واحد ندارند، بنابراین نگرانی لبنانیها بیدلیل نیست و اولویتهای آنها را در شرایط کنونی تغییر میدهد.
بازی دوگانه آمریکا در سوریه؛ از ادعا برای شکوفایی تا هرجومرج و تجزیه
در زمان حاضر واشنگتن نگران مهار اوضاع در سویداء از طریق حلوفصل و مماشات است تا بتواند بحران را بهگونهای مدیریت کند که تعادلی میان منافع متضاد متحدان خود در منطقه بهویژه در داخل و اطراف سوریه ایجاد کند، اما مسلماً منافع رژیم صهیونیستی برای آمریکا همواره در اولویت قرار دارد و این رژیم هم چیزی جز سرکوبگری و توحش نمیشناسد و به چیزی کمتر از تسلیمِ طرف مقابل راضی نمیشود، بر همین اساس، آمریکا برای راضینگه داشتنِ همزمانِ برخی متحدان عرب خود جهت امتیازگیری و بهرهبرداری از آنها و اسرائیل، با چالش پیچیدهای مواجه است.
اما آمریکا با وجود ادعاهای خود درباره شکوفایی سوریه و کمک به این کشور بعد از سقوط دولت بشار اسد، در عمل چیز دیگری را نشان داده است؛ جایی که تام باراک، فرستاده آمریکا در مورد وحدت سوریه حرف میزند، اما عملکرد آمریکاییها در راستای فدرالیزاسیون فرقهها و قومیتهای مختلف در سوریه و تجزیه این کشور است، همچنین آمریکا نهتنها در لبنان، بلکه در سوریه هم هیچ فشاری به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر برای توقف تجاوزاتش وارد نمیکند؛ بلکه زمینه لازم را برای ادامه و گسترش این تجاوزات فراهم میسازد، در این میان جامعه بینالمللی هم حتی قصدی برای محکوم کردن و تقبیح رفتارهای رژیم صهیونیستی ندارد و با سکوت خود، چتر حمایتی لازم را برای این رژیم و جنایاتش فراهم میسازد.
پشتپرده بازیِ همزمان آمریکا در زمین لبنان و سوریه
بنابراین از همه اینها چه نتیجهای میتوانیم بگیریم و رابطه ثبات لبنان و سلاح آن چیست؟ مهمترین نتیجهای که میتوان گرفت این است که سوریه تا اطلاع ثانوی رنگ ثبات را نخواهد دید و رژیم صهیونیستی اجازه نمیدهد سوریها آنگونه که آرزو داشتند وارد مرحله بهبود و شکوفایی شوند و بهعبارت دیگر، امنیت و ثبات در سوریه در سایه شرایط کنونی رؤیایی دستنیافتنی است،
این بدان معناست که آمریکا بهخلاف ادعاهای خود در زمینه تلاش برای ثبات سوریه، حتی اگر با سیاستهای رژیم صهیونیستی در این کشور مخالف هم باشد، هرگز فشار کافی به این رژیم وارد نخواهد کرد یا آن را در قبال رفتارهایش پاسخگو نمیکند، بنابراین چه دولت موقت سوریه بهحکومت ابومحمد جولانی و چه سایر کشورهای عربی، نباید دل به وعدههای آمریکا ببندند و روی آن حساب کنند.
نکته خطرناکتر این است که دولت جدید سوریه صراحتاً ثابت کرده است علاوه بر نداشتن قدرت نظامی، فاقد سیاست لازم برای تضمین مدیریت صحیح دوره انتقالی و گشودن نظام سیاسی جدید این کشور بهروی همه فرقههاست، در واقع حکومت جولانی که چهره تروریستی خود را در برخورد با فرقهها و اقلیتهای مختلف فاش کرده است، اگر به همین منوال ادامه دهد، با یک مقاومت داخلی بزرگ مواجه خواهد شد که موجودیت آن را به خطر میاندازد.
اما وضعیت سوریه چهتأثیری بر لبنان خواهد داشت؟ کاملاً واضح است که تفرقه داخلی دروزیهای سوریه و مخالفت برخی از گروههای دروزی با رژیم صهیونیستی و تلاش برخی دیگر از این گروهها برای پیوستن به این رژیم، به دروزیهای لبنان نیز سرایت خواهد کرد، همچنین وقوع هرجومرج در مرزهای شرقی و شمالی سوریه میتواند بر کل لبنان تأثیر بگذارد و خطرْ همه فرقهها، نهادها و بخشهای این کشور را تهدید خواهد کرد.
چرا آمریکا برای خلعسلاح حزبالله عجله دارد؟
بنابراین، تام باراک، فرستاده آمریکا تلاش دارد زمانی که وضعیت استان سویداء در سوریه از آرامش نسبی و شکننده بعد از تحولات اخیر برخوردار شده است، دولت لبنان را برای خلعسلاح حزبالله در سریعترین زمان ممکن تحت فشار قرار دهد؛ زیرا هم آمریکا و هم اسرائیل میدانند که بعد از اجرای سناریوی هرجومرج گسترده در سوریه که خیلی هم دور نیست، بسیاری از کسانی که در داخل لبنان مشتاق خلعسلاح حزبالله بودند از این سلاح حمایت خواهند کرد تا به سرنوشت سوریه بعد از خلعسلاحشدن آن توسط رژیم صهیونیستی بهدنبال سقوط دولت بشار اسد، دچار نشوند،
بر همین اساس، پیشبینی میشود که طی روزهای آینده فشارهای آمریکا بر لبنان برای خلعسلاح حزبالله بهاشکال مختلف افزایش یابد و در این میان دولت لبنان اگر واقعاً نگران منافع ملی این کشور باشد، باید بداند خلعسلاح مقاومت یعنی خلعسلاح کامل لبنان و قرار گرفتن این کشور در معرض تهدیدات و تجاوزات دائمی و سناریوهایی بهمراتب بدتر از آنچه در سوریه شاهد آن هستیم.
منبع: تسنیم

شاید دوست داشته باشید
-
محکوم کردن حماس به معنای محکوم کردن حق فلسطینیان برای مقاومت در برابر ظلم است
-
اسرائیل قصد دارد کشتار را پس از ‘توقف موقت’ ادامه دهد
-
یکی دانستن یهودیت و صهیونیسم تنها اسرائیل را تقویت میکند؛ مصاحبه با تونی گرینشتاین
-
اینترنت هندسه تبلیغات را تغییر داده است؛ اسرائیل دیگر نمیتواند روایت را کنترل کند
-
کودکان غزه با بمبهای ساخت آمریکا کشته میشوند؛ کریس گالووی استاد دانشگاه سویینبرن
-
وقتی از امضای سوگند وفاداری به اسرائیل امتناع کردم، از کنگره اخراج شدم؛ نماینده سابق کنگره آمریکا
جهان اسلام
بحران دارو در غزه
اوضاع درمانی نوار غزه در بحبوبه تداوم محاصره و تجاوزات روزافزون به سطح فاجعهباری رسیده و آمارها نشان میدهد که ۵۹ درصد از داروهای ضروری در بازارها پایان یافته همچنین ۳۷ درصد از تجهیزات پزشکی دیگر موجود نیست؛ امری که درد و رنج بیماران و مجروحان را عمیقتر کرده است.
«یوسف ابو الریش»، قائممقام وزیر بهداشت غزه در این باره گفت که به علت بسته بودن گذرگاههای مرزی، ۱۳ هزار بیمار در انتظار فرصتی برای سفر به خارج از فلسطین و طی مراحل درمان خود هستند. علاوه بر این، هشدارها نسبت به افزایش موارد مرگومیر کودکان به دلیل سوءتغذیه یا کم خونی ناشی از جلوگیری از ورود کمکهای غذایی افزایش یافته به طوری که تاکنون ۵۲ کودک در نتیجه سوء تغذیه جان خود را از دست دادهاند.
ابوالریش در دیدار با «سوزانا تکالیچ»، سرپرست هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه به چالشهای بیسابقه بیمارستانهای غزه اشاره کرد و گفت که بیمارستانها فاقد ایستگاههای اکسیژن و ژنراتور برق هستند که برای ادامه کار بخشهای حیاتی مراکز درمانی در رسیدگی به وضعیت مجروحان و بیماران ضروری است و به دلیل کمبود سوخت، قطعات یدکی، روغنها و فیلترهای لازم برای تضمین تداوم فعالیت، هر لحظه ممکن است از کار بیفتند.
در همین ارتباط، خبرنگار المیادین در نوار غزه گزارش داد که «وضعیت انسانی در غزه بغرنج است و بیمارستانها قادر به ارائه خدمات به مجروحان با توجه به بسته بودن گذرگاهها و جلوگیری از ورود دارو نیستند.»
به گفته ابوالریش، از منظر زیست محیطی هم خطرات بهداشتی در نتیجه خرابی خطوط آب افزایش یافته؛ امری که منجر به گسترش بیماریها و مشکلات بهداشتی در بین مردم شده است.
قائم مقام وزیر بهداشت غزه همچنین از شهادت ۲۷۴ کودک فلسطینی در تجاوزات رژیم صهیونیستی و از کار افتادن کامل ۱۶ مرکز بهداشتی درمانی از مجموع ۵۲ مرکز خبر داد که این امر باعث افزایش بار بر دوش مابقی مراکز درمانی شده است.
شمار شهدای نوار غزه طی ساعات گذشته به ۴۶ نفر در نتیجه بمباران مداوم اسرائیل علیه این باریکه رسیده است.
آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی (آنروا) روز شنبه گذشته خبر داد که مردم غزه درد و رنجی وصفناپذیر را تجربه میکنند و از سرگیری آتش بس، رفع محاصره و اجازه ورود کمکهای بشردوستانه به غزه امری ضروری است.
منبع: سایت خبری دفاع پرس
جهان اسلام
پیامی که تحولات این روزهای سوریه برای همگان دارد
تحولات سوریه نشان میدهد که دیپلماسی با گرگها نه تنها به صلح نمی انجامد و سایه جنگ را از سر کشورها بر نمیدارد، بلکه زمینه ساز جنگها و اشغالگریها میشود. دشمن آمریکایی- صهیونی فقط زبان زور را متوجه می شود و راه مقابله با آن نه دیپلماسی و سازش بلکه مقاومت مسلحانه است که می تواند برای بازدارندگی به صورت پیش دستانه علیه رژیم صهیونی و منافع غرب در منطقه اجرایی شود.
سوریه در روزهای اخیر از یک سو صحنه حملات نیروهای جولانی به مناطقی همچون سویداست که اکثریت جمعیت آن را دروزیها تشکیل میدهد و از سوی دیگر رژیم صهیونی نیز به بهانه مقابله با آنچه قدرت یابی سوریه مینامد و نیز ادعای حمایت از دروزیها، کشتارها و اشغالگری گسترده در این کشور را در پیش گرفته است. در کنار بمباران هوایی ارتش اشغالگر صهیونی با یورش به روستاهای استان قنیطره در جنوب سوریه، بیش از 70 غیرنظامی از جمله کودکان را ربود. این جنایت جدید، در ادامه سلسله تجاوزات روزانه این رژیم به خاک سوریه و با مشارکت لشکر 210 و گردان 7012 صورت گرفته است. در همین حال بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونی در توجیه کشتارها و اشغالگریها اعلام کرد که ما در سوریه فعالیت کرده و به حفظ جنوب سوریه به عنوان یک منطقه عاری از سلاح پایبند هستیم. این سخنان نشان میدهد که در کنار آنکه نتانیاهو بقای سیاسی خود را در استمرار کشتارها و جنگها می بیند، طراحی صهیونیستها استمرار تجاوز به سوریه و در ابعاد وسیعتر کل منطقه است.
وعدههایی که هرگز عملی نشد
سرکوبگریها و جنایات جولانی از یک سو و اشغالگری و جنایات جنگی رژیم صهیونی در سوریه در حالی ادامه دارد که غرب سالها بود که سرنگونی نظام اسد و دست کشیدن مردم سوریه از مقاومت را راه خوشبختی این سرزمین مینامید. اکنون ماههاست که نه از اسد خبری هست و نه مقاومت و سوریه بیش از گذشته در حال سوختن در آتش و بحرانهاست، در حالی که غرب نیز صرفاً اقدامات ظاهری با ادعای برداشتن تحریمهای سوریه و توسعه روابط با آن را سر میدهد، اما در عمل نابودی سوریه و البته غارت منابع آن در مناطقی خاص را دنبال می کند. نه بازسازی است و نه ثبات، بلکه آشوب، فرسایش ساختاری و تضعیف حاکمیت ملی است. در حالی که افکار عمومی جهان انتظار بازگشت تدریجی آرامش و شکوفایی را داشتند، حملات پیدرپی رژیم صهیونی به مواضع نظامی سوریه و بی تفاوتی غرب در برابر آن شکلگیری یک واقعیت ژئوپلیتیک تلخ را آشکار کرده است: سوریه باید ضعیف بماند تا تهدیدی برای نظم مطلوب رژیم صهیونی نباشد و در این میان نابود شدن تمام سوریه و قربانی شدن میلیونها سوری هیچ اهمیتی ندارد.
طراحی برای نابودی استقلال ابدی کشورها
روند تحولت سوریه و البته به تبع آن کل منطقه نشان میدهد که رژیم صهیونی بر آن است تا مدیریت تحولات را چنان پیش ببرد که دیگر هیچ کشوری در منطقه توان تصمیم گیری مستقل را نداشته و چنان تضعیف نظامی و اجتماعی شده باشد که هر تصمیم خلاف خواست صهیونیستها یا با حمله نظامی همراه شود و یا آشوب داخلی. رژیم صهیونی با چراغ سبز ایالات متحده، زیرساختهای نظامی سوریه را هدف قرار میدهد تا کنترل فضای امنیتی کشور از بیرون ممکن شود. این مداخله نظامی مستمر، تنها بخشی از پازلی است که در آن خطوط قرمز امنیتی به شکلی یکطرفه و تحمیلی ترسیم شدهاند. اگر سوریه تصمیمی اتخاذ کند که با منافع رژیم صهیونی در تضاد باشد، باید منتظر اقدام نظامی باشد. این قاعده نانوشته، اکنون به یک رویه عملیاتی تبدیل شده که از منظر استراتژیک، میتواند به الگویی برای مواجهه با سایر کشورهای مستقل منطقه نیز تبدیل شود. نمود عینی این وضعیت را در لبنان میتوان مشاهده کرد، چنانکه در حالی بر اساس آتشبس، لبنان اقدام نظامی علیه رژیم صهیونی صورت نمیدهد که در مقابل، این رژیم به بهانه های واهی به کشتارها ادامه می دهد، به طوری که رژیم صهیونی بار دیگر با بمباران منطقه وادی فعرا در بقاع شرقی لبنان، جنایتی تازه رقم زد. در این حمله هوایی سهگانه، دستکم 12 نفر از جمله هفت تبعه سوری به شهادت رسیدند. این حملات در حالی صورت می گیرد که همزمان آمریکا با اعمال فشار بر دولت لبنان به دنبال اجرای طرح خلع سلاح حزب الله است تا لبنان بی دفاع شده در برابر هر خواستهای تسلیم گردد، همانگونه که امروز سوریه اینگونه است.
تسلیحات و حمایتهای اطلاعاتی و سیاسی از تجاوزگری رژیم صهیونیستی رسما توسط آمریکا صورت می گیرد چنانکه پس از چند ساعت از تجاوز رژیم صهیونیستی به حریم ایران و جنایات گستردهاش آمریکا برخلاف ادعای قبلی خویش از نقش خود در این حملات خبر داد. از سوی دیگر چنانکه صدر اعظم آلمان گفته اسرائیل کارهای کثیف غرب در منطقه را انجام می دهد لذا بی اطلاعی از تحرکات و جنایاتش یک دروغ و فریب بزرگ است.
تکرار دروغ آمریکایی
جنایات صهیونیستها در منطقه و بخصوص در سوریه در حالی ادامه دارد که آمریکاییها به دنبال سفید سازی و تطهیر سازی خود هستند و سعی دارند تا خود را از این جنایات مبرا سازند. در همین راستا یک مقام دفاعی آمریکا ادعاهای رسانههای رژیم صهیونی مبنی بر اینکه حملات هوایی اخیر اسرائیل علیه سوریه با هماهنگی آمریکا انجام شده است را رد کرد. این ادعا در حالیست که از یک سو تسلیحات و حمایتهای اطلاعاتی و سیاسی از تجاوزگری رژیم صهیونی رسماً توسط آمریکا صورت می گیرد، چنانکه پس از چند ساعت از تجاوز رژیم صهیونی به حریم ایران و جنایات گستردهاش آمریکا برخلاف ادعای قبلی خویش از نقش خود در این حملات خبر داد. از سوی دیگر چنانکه صدر اعظم آلمان گفته اسرائیل کارهای کثیف غرب در منطقه را انجام می دهد لذا بی اطلاعی از تحرکات و جنایاتش یک دروغ و فریب بزرگ است.
دیپلماسی با جنایتکاران جنگ میآورد نه صلح
تجاوز به سوریه در حالی صورت می گیرد که جولانی در هفتههای اخیر بیشترین تحرکات را برای جلب نظر صهیونیستها و سازش با آنها داشته و حتی گفته می شود که در سفرش به جمهوری آذربایجان با مقامات این رژیم دیدار نموده است. همزمان نیز آمریکاییها و اروپاییها چنان ترویج می کنند که مذاکره با آنها و نیز سازش با رژیم صهیونی صلح و امنیت پایدار میآورد. تحولات سوریه نشان میدهد که دیپلماسی با گرگها نه تنها به صلح نمی انجامد و سایه جنگ را از سر کشورها بر نمیدارد، بلکه زمینه ساز جنگها و اشغالگریها میشود. دشمن آمریکایی- صهیونی فقط زبان زور را متوجه می شود و راه مقابله با آن نه دیپلماسی و سازش، بلکه مقاومت مسلحانه است که می تواند برای بازدارندگی به صورت پیش دستانه علیه رژیم صهیونی و منافع غرب در منطقه اجرایی شود.
جنگ از بیرون فروپاشی از درون
روند تحولات نشان می دهد، در حالی که حملات رژیم صهیونی نقش مهمی در ویرانی زیر ساختهای این کشور داشته، اما نباید از بحرانهای داخلی، چنددستگیهای سیاسی و ضعف در بازسازی که ناشی از طراحیهای سیاسی- امنیتی خاص می باشد غافل شد. دشمنان منطقهای دقیقاً از همین نقاط ضعف بهره میبرند تا سناریوی فشار چندلایه را به اجرا بگذارند: فشار بیرونی از طریق حملات و تحریم، و فشار درونی از طریق بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و قومیتی. این طراحی چنان است که از یک سو حملات نظامی از بیرون علیه کشور هدف صورت میگیرد تا توان نظامی آن تضعیف گردد و همزمان با تحریک گسلهای قومی و عقیدتی و همزمان اقدام علیه نهادهای انتظامی و امنیتی، گرفتار سازی کشورها در آشوب داخلی پیگیری میشود تا در نهایت طرح تجزیه محقق شود. در سوریه نیز در حالی رژیم صهیونی عملا تمام توان نظامی این کشور را ویران کرده است که همزمان با تحریک ساختارهای قومی و قبیلهای و ایجاد درگیریهای داخلی سناریوی تکه تکه کردن سوریه را اجرا میکند. در باب سوریه مسئله سرکوب دروزیها در استان سویداء در جنوبیترین نقطه سوریه توسط حکومت ابومحمد جولانی، بار دیگر تبدیل به یکی از رویدادهای برجسته این کشور شده است. سازمان دیدهبان حقوق بشر اعلام کرد که تعداد تلفات درگیریهای استان سویدا در جنوب سوریه از روز یک شنبه تاکنون بالغ بر ۲۰۳ نفر بوده است. این تحرکات با هر عنوانی که صورت گرفته باشد در نهایت بازی در زمین صهیونیستها در سناریوی حمله بیرونی و بحرانی داخلی برای رسیدن به مرحله تجزیه است.
منبع سایت بصیرت
جهان اسلام
صهیونیسم و دستانی که کارهای کثیف غرب را انجام میدهند
صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس، در سخنانی تاملبرانگیز، به نقش مخرب رژیم صهیونی در تحولات منطقهای اذعان کرد و با توصیف اقدامات تجاوزکارانه اخیر این رژیم علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان «کار کثیف»، عملاً به ماهیت غیرقانونی و غیرانسانی این عملیاتها اعتراف کرد.
صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس، در سخنانی تاملبرانگیز، به نقش مخرب رژیم صهیونی در تحولات منطقهای اذعان کرد و با توصیف اقدامات تجاوزکارانه اخیر این رژیم علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان «کار کثیف»، عملاً به ماهیت غیرقانونی و غیرانسانی این عملیاتها اعتراف کرد. وی که در حاشیه نشست گروه هفت (G ۷) در کانادا با شبکه تلویزیونی ZDF آلمان گفتوگو میکرد، اظهار داشت: «این کار کثیفی است که اسرائیل برای همه ما انجام میدهد.» این سخنان در حالی اعترافی آشکار به نقش علنی و رسمی اروپا و آمریکا در جنایت رژیم صهیونی در تجاوز به ایران و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان و غیر نظامیان است که نگاهی به کارنامه یک قرن اخیر غرب بیانگر ابعاد گستردهای از نقش صهیونیستها در کارهای کثیف غرب در غرب آسیا و جهان است.
یک صد سال پیش جنگ جهانی اول در حالی با میلیونها کشته و آواره از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ رقم خورد که کانون اصلی آن را طراحی کثیف غرب با محوریت صهیونیسم برای نابودی غرب آسیا و سلطه بر این منطقه تشکیل میداد. سایکس پیکو در سال ۱۹۱۶ که میان فرانسه و انگلیس امضا شد و امپراطوری عثمانی را تجزیه و میان خود تقسیم کردند از این اقدامات کثیف بود. طرحی با محوریت صهیونیسم انجام شد و انگلیس با قیمومیت بر سرزمین فلسطین زمینه را برای ساختن رژیم جعلی و تحمیلی به منطقه به نام رژیم صهیونی بنا نهاد. از آن زمان غربیها با آژانس یهود و نظامیان خویش اشغال فلسطین و جمعیت سازی برای رژیم جعلی را رقم زدند.
غرب چنان منطقه را تکه تکه کرد که پس از سالها کشورهای کوچک عربی بدون داشتن توان ملی و نظامی مستقل ایجاد شدند تا مطیع غرب باشند. جنگ جهانی دوم را نازیهای صیهونیست رقم زدند تا بُعد دیگری از دستان کثیف غرب برای سلطه بر جهان بویژه غرب آسیا محقق شود. دستان کثیفی که دهها میلیون نفر را قربانی کردند و با دروغهای رسانهای تأسیس رژیم جعلی صهیونی را اجرا کردند تا نابودی کل منطقه و سلطه صهیونیسم بر کشورهای عربی و اسلامی غرب را یکه تاز غارت منابع آنها سازد. غرب با دستان صهیونیست، مردان استقلال خواه و آزادی خواه اسلامی را حذف کردند و با تحمیل کمپ دیویدها، غزه اریحا، وادی عربه، اسلو و. هزمان با تقویت صهیونیست ها، حذف توان نظامی، سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه را اجرا کردند بگونهای که هیچ کشوری توان برخواستن و آزادی خواهی نداشته باشد.
در سال ۲۰۰۱ در حالی که جهان علیه صهیونیسم در دوربان دو جمع شده بود، بازهم غرب دستان کثیف خود را با ۱۱ سپتامبر و با کارکرد صهیونیسم به کار گرفت که نتیجه آن آغاز طرح خاورمیانه جدید بود که با اشغال افغانستان، عراق، لیبی و تجزیه سودان و… آغاز گردید که هدف نهایی آن سلطه بر کل منطقه بود. این توطئه چنان بود که رایس وزیر خارجه وقت آمریکا از آن با عنوان زایش خاورمیانه جدید یاد کرد که البته ایستادگی حزب الله آن را ناکام گذاشت. کارهای کثیف غرب پس از آن با دستان صهیونیسم در قالب ایجاد گروههای تروریستی شکل گرفت که سوریه و عراق را در بر میگرفت. تروریسمی که زخمیهای آن رسماً در بیمارستانهای رژیم صهیونی در جولان اشغالی مداوا و نتانیاهو از آنها بازدید کرد. شکست این طراحی با مردانی همچون شهید سپهد قاسم سلیمانی رقم خورد، اما فتنه غربی-صهیونی همچنان ادامه یافت. غرب که یکصد سال پیش سایکس پیکو را به جهان تحمیل کرده بود با صهیونیست دیگری به نام زلنسکی در اوکراین تئوری یک جانبه گرایی غرب و مقابله با نظم نوین را آغاز کرد و جنگ را به روسیه تحمیل نمود، در حالی که اروپا و آمریکا کارهای کثیف خود را با دستان صهیونیستی به نام زلنسکی اجرا کردهاند. در طول دو سال گذشته غرب در توهم ساختن خاورمیانهای جدید با سایکس پیکویی که اساس آن را تجزیه تمام کشورهای منطقه شکل میدهد در پیش گرفتند.
غرب آسیا دورانی پر التهاب و حساس را سپری میکند. رژیم صهیونی که در طول ۲۰ ماه گذشته از هیچ جنایتی و کشتاری در غزه، لبنان و سوریه فروگذار نبوده از ۲۳ خرداد با حمایت و مشارکت تمام قد آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تجاوزی سراسری به ایران داشته است. تجاوزی که البته با وحدت و همدلی سراسری ایرانیان و نیز توان و قدرت نظامی نیروهای مسلح ایران، میرود تا سرنوشتی شوم را برای این رژیم رقم زند، چنانکه ایران تاکید کرده که دستان ایران گریبان این جنایتکاران را رها نخواهد کرد و آنها تا پشیمانی کامل مجازات خواهد کرد. هر چند که روند جنگ بیانگر اقتدار ایران است، اما همزمان یک اصل مهم را باید همگان در منطقه و جهان در نظر داشته باشند و آن اینکه چنانکه صدر اعظم آلمان اذعان کرده این رژیم دست کثیف غرب در منطقه است. روند تحولات در سالهای اخیر نشان میدهد که غرب یک رویا را در سر دارد و آن اینکه پس از یک قرن سایکس پیکوی جدیدی را در منطقه ایجاد نماید.
حاصل آن رویکرد و تجزیه طلبی ایجاد رژیم صهیونی بوده که همواره زمینه ساز بحران در منطقه است. شواهد امر بیانگر آن است که غرب بار دیگر به دنبال تکرار آن وضعیت است که محور آن را تجزیه تمام کشورهای منطقه تشکیل میدهد. آنها حتی به فلسطین کوچک نیز رحم نکرده و بر آنند تا غزه و کرانه باختری را به چند منطقه تقسیم کنند. این طرح با استقرار جولانی در سوریه نیز دنبال شده و ادامه این طرح تا عراق، ایران، پاکستان، افغانستان، ترکیه، کشورهای عربی منطقه از عربستان گرفته تا اردن و مصر و… را در بر میگیرد.
به عبارتی دیگر غرب با تکه تکه کردن منطقه بر آن است تا از ادامه روند استقلالخواهی منطقه جلوگیری نماید و از سوی دیگر چین و روسیه را نیز از منطقه اخراج و تجزبه و فروپاشی آنها را رقم زنند. امروز دیوانهای به نام نتانیاهو مجری این طراحی شده است، لذا ایستادگی ملت ایران و توان دفاعی آن امروز فرصتی برای کشورهای منطقه است تا مقابلهای واحد در برابر این طراحی داشته باشند. چین و روسیه نیز با حمایتهای سیاسی و لجستیکی و خروج از بازیهای دیپلماتیک میتوانند در این مهم نقش آفرینی داشته باشند. امروز تمام منطقه و بزرگان شرق باید بدانند که در یک کشتی نشستهاند و مقابله واحد با رژیم صهیونی و غرب برای حفظ آن یک ضرورت است. امروز دوباره کارهای کثیف غرب با دستان صهیونیسم در حال اجراست و وحدت و یکپارچگی پیروان نظم چند جانبه و امنیت بومی محور برای مقابله با آن ضروری است.
منبع سایت بصیرت


حقوق همسایه در اسلام + موشن گرافیک

محکوم کردن حماس به معنای محکوم کردن حق فلسطینیان برای مقاومت در برابر ظلم است

اسرائیل قصد دارد کشتار را پس از ‘توقف موقت’ ادامه دهد

یکی دانستن یهودیت و صهیونیسم تنها اسرائیل را تقویت میکند؛ مصاحبه با تونی گرینشتاین

اینترنت هندسه تبلیغات را تغییر داده است؛ اسرائیل دیگر نمیتواند روایت را کنترل کند

هشدار سازمان جهانی بهداشت نسبت به بروز قحطی در غزه

حقوق همسایه در اسلام + موشن گرافیک

یکی دانستن یهودیت و صهیونیسم تنها اسرائیل را تقویت میکند؛ مصاحبه با تونی گرینشتاین

اینترنت هندسه تبلیغات را تغییر داده است؛ اسرائیل دیگر نمیتواند روایت را کنترل کند

پروژه خطرناک اسرائیل برای تجزیه کشورهای عربی از دروازه سوریه

بحران دارو در غزه

هدف گیری و اصابت موشک های یمن به اسراییل بعد از ۷ اکتبر + اینفوموشن

هشدار سازمان جهانی بهداشت نسبت به بروز قحطی در غزه

جنگ غزه باعث محرومیت ۶۶۰ هزار دانش آموز از حضور در مدرسه و آموزش
