جهان اسلام
معادله ملی شیخ نعیم قاسم و فرصتی که برای حاکمیت واقعی به دولت لبنان داد
دبیرکل حزبالله در سخنرانی اخیر خود که در راستای مقابله با توطئه بزرگ آمریکایی-صهیونیستی علیه لبنان انجام شد، با لحنی منطقی و محتوایی قاطع، نقش مقاومت در بازدارندگی لبنان را یادآوری کرده و فرصتی نادر به دولت این کشور برای اعمال حاکمیت داد.
به دنبال تشدید فشارها و توطئههای آمریکا علیه لبنان و در تنگنا قرار دادن دولت این کشور برای خلع سلاح حزبالله که تنها قدرت بازدارندگی لبنان است، شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله جمعه شب با انجام یک سخنرانی قاطع، موضع اصولی مقاومت را مقابل این توطئهها بار دیگر شفافسازی کرد.
در همین راستا روزنامه الاخبار در مقالهای به قلم «علی حیدر» نویسنده برجسته لبنانی به بازخوانی سخنان شیخ نعیم قاسم و معادله جدیدی که ترسیم کرد، پرداخته که در زیر میآید:
در لحظهای سرنوشت ساز در تاریخ لبنان و جایی که فشارهای بین المللی با فرسایش داخلی تلاقی میکند و دولت این کشور در سایه باجگیری سیاسی و امنیتی آمریکا و تجاوزات مداوم رژیم صهیونیستی به سمت از دست دادن تعادل شکننده خود میرود، سخنرانی اخیر شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب الله یک رویکرد سیاسی جامع ارائه داد که فراتر از یک پاسخ موقت بود و مسیری را برای خروج از بنبستی که دولت آمریکا به ریاست دونالد ترامپ برای لبنان ایجاد کرده ترسیم میکند.
تشریح نقش مکمل مقاومت و دولت لبنان
اگر نهادهای دولتی لبنان به طور جدی با این رویکرد شیخ نعیم قاسم تعامل کنند، فرصتی برای ایجاد تغییر عمده در چشم انداز و گشودن افقهای جدید برای لبنان جهت اعمال حاکمیت خود و مقابله با تهدیدات فراهم میشود. شیخ نعیم قاسم در این سخنرانی خود رابطه میان مقاومت و دولت را نه بر اساس موازیکاری یا تضاد، بلکه بر مبنای مکمل بودن و استفاده مثبت از سلاح حزب الله بازتعریف کرد.
این رویکرد دبیرکل حزب الله با توجه به تشدید تهدیدات و تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه لبنان در کنار سناریوهای خطرناک ناشی از وضعیت سوریه و پیامدهای آن برای آینده، امنیت و موجودیت لبنان اهمیتی ویژه پیدا میکند. این سخنرانی همچنین برخلاف مواضع دفاعی پرتنش معمول در صحنه لبنان، روایتی منسجم ارائه داد که قابلیتهای سیاسی و قانونی برای این کشور ایجاد میکند تا در نبردی که دولت برای تثبیت موقعیت حاکمیتی خود در برابر دیکتههای خارجی پیش گرفته، به کار برود.
این سخنان شیخ نعیم قاسم نه نمایش قدرت نظامی بود و نه تکرار اصول ایدئولوژیک مقاومت؛ بلکه تاکید بر یک اقدام سیاسی ظریف بود، به طوری که مجدداً کارتها را تنظیم و بر جایگاه مقاومت به عنوان یک نهاد متحد کننده و غیر فرقهای لبنانی تاکید کند و نشان داد مقاومت یک بازوی دفاعی مستقل و نه یک تهدید امنیتی و به عنوان شریکی برای دولت در حفظ امنیت و نه حزبی که دولت را نادیده میگیرد، است.
این موضع شیخ نعیم قاسم با حضور نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان در خط مقدم مذاکرات تقویت میشود. نبیه بری پیش از اینکه رئیس پارلمان شود، رهبر یک جنبش مقاومتی بوده و هست و همیشه از تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه لبنان آگاه بوده و درباره آن هشدار داده است.
فرصت که شیخ نعیم به دولت لبنان برای مقابله با دیکتههای خارجی داد
در مواجهه با تهدیداتی که بر لبنان سایه افکنده، از تجاوزات مداوم رژیم صهیونیستی گرفته تا فشار آمریکا برای تکمیل دیکتههای خود به دولت لبنان و ایجاد اختلافات داخلی و کشاندن این کشور به درگیریهای خونین، مواضع شیخ نعیم قاسم در سخنرانی اخیر خود، به دولت لبنان فرصتی نادر داد تا حضور و قدرت تصمیم گیری خود را از موضع مشارکت ملی و نه اطاعت از دیکتههای طرفهای خارجی بازیابد.
از این منظر، سخنرانی شیخ نعیم قاسم نه تنها خطاب به مخالفان مقاومت بود، بلکه او نهادهای خودِ دولت را هم مورد خطاب قرار داده و تاکید کرد که مقاومت هرگز جایگزینی برای دولت نیست؛ بلکه بازتابی از قدرت آن است، البته در صورتی که دولت واقعاً بخواهد یک دولت مستقل بوده و در تصمیم گیریهای خود استقلال داشته باشد.
این سخنان دبیرکل حزب الله با تایید پایبندی مقاومت به توافقات قبلی و واگذاری جنوب لبنان به دولت بعد از آزادسازی، دریچهای را برای دولت لبنان میگشاید تا موضع خود را در مذاکره با طرف آمریکایی تقویت کند. شیخ نعیم قاسم در سخنرانی خود نشان داد که مقاومت با وجود همه فداکاریها نقش لازم خود را در توافق آتش بس ایفا کرده، اما این طرف صهیونیستی بود که آتش بس را نقض کرد و واشنگتن هم نه تنها زمینه لازم را برای نقض این توافق در اختیار اسرائیل قرار داده، بلکه در حالی که خودش را میانجی و ضامن اجرایی آتش بس معرفی میکرد، اکنون از خودش سلب مسئولیت کرده و میگوید که نمیتواند اسرائیل را مجبور به انجام کاری کند.
این مواضع شیخ نعیم قاسم به دولت لبنان اجازه میدهد به جای درگیر شدن در توافق جدیدی که در واقع پاداشی برای متجاوز بوده و برنامههای دشمن صهیونیستی را پیش میبرد، موضعی ملی و منطقی اتخاذ کند. افشای ریاکاری بین المللی توسط دبیرکل حزب الله هم فضای جدیدی برای مانور دیپلماتیک به لبنان میدهد؛ به ویژه اگر تصمیم بگیرد مسئله سلاح مقاومت را از حوزه محدود بحث داخلی خارج کرده و آن را در چارچوب یک معادله بازدارندگی و دفاع ملی قرار دهد.
معادله شیخ نعیم قاسم برای استراتژی امنیت و دفاع ملی
یک نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که این سخنرانی شیخ نعیم قاسم در را به روی بحث در مورد استراتژیهای امنیت و دفاع ملی نبست؛ بلکه آن را دوباره گشود، البته از منظری منطقی و تحت شرایط واقع بینانه، به طوری که ابتدا با خطرات قریبالوقوع مقابله شود، سپس گفتگو در مورد مسائل مورد اختلاف در داخل خود لبنان و میان لبنانیها آغاز گردد و هیچ طرف خارجی در آن مداخله نداشته باشد.
بنابراین سخنرانی شیخ نعیم قاسم لحظهای نادر از اجماع ملی را در لبنان ارائه داده و اولویتها را بر اساس تهدیدات واقعی و نه وفاداریهای محدود، دوباره مرتب کرد. دقیقاً همین جاست که بزرگترین فرصت برای دولت لبنان ایجاد میشود تا با تکیه بر این رویکرد و تغییر چارچوب بحث سیاسی و امنیتی، در راستای خدمت به یک پروژه دفاعی جامع و مستقل که جایگزینی واقعی برای پروژههای سلطه جویانه یا پیشنهادهای خارجی باشد، گام بردارد؛ به جای اینکه با تسلیم شدن در برابر دیکتههای خارجی، لبنان را تبدیل به عرصهای باز و بدون مصونیت و قدرت تصمیم گیری کند.
یادآوری نقش سلاح مقاومت در محافظت از حاکمیت لبنان
از این رو، شیخ نعیم قاسم مراقب بود که سخنرانی خود را با زبان آرام، اما با محتوای محکم و قاطع و لحنی منطقی انجام دهد. ساختار منطقی استدلالها و توالی ایدهها، این سخنرانی دبیرکل حزب الله را از محدوده احساسات به محدوده دانش و تدبیر سیاسی ارتقا میدهد و به آن ظرفیت واقعی برای متقاعد کردنِ حتی کسانی که خارج از جامعه مقاومت هستند، میبخشد.
زمانی که دبیرکل حزب الله میگوید سلاح هدف نیست، بلکه وسیله است و مقاومت یک نیروی نظامی کنترل نشده نیست، بلکه نگهبان حاکمیت کشور است، در واقع روایتی منسجم ارائه میدهد که دولت لبنان میتواند بدون تردید آن را در سطح بین المللی تثبیت کند.
علاوه بر موارد فوق، این سخنرانی فرصت ارزشمندی را برای تقویت وحدت داخلی در مواجهه با توطئههای خارجی فراهم کرد و به وضوح، قدرت اتحادهای استراتژیک مقاومت در محیط خود و عمق هماهنگی میان سه مقام اصلی لبنان یعنی رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس پارلمان را نشان داد.
بنابراین مواضعی که شیخ نعیم قاسم اتخاذ کرد، جایگاه مقاومت را به عنوان ستونی از خود دولت و گنجینهای واقعی که دولت میتواند بر اساس آن یک پروژه حاکمیتی جامع بسازد که اعتماد به نهادهای آن را بازگرداند، تثبیت نمود.
بازگرداندن لبنان به جایگاه واقعی
در سطح خارجی هم این سخنرانی شیخ نعیم قاسم معادله جدیدی را ترسیم کرد که لبنان را قادر میسازد جایگاه منطقهای و بین المللی خود را بهبود ببخشد، نه اینکه به عنوان یک کشور ضعیف که از دیگران التماس حمایت میکند، معرفی شود. این سخنرانی دبیرکل حزب الله، لبنان را نه به عنوان قربانی دائمی بحرانها، بلکه به عنوان یک بازیگر سیاسی دارای قدرت راهبردی، بازتعریف میکند.
از این منظر، سخنرانی شیخ نعیم قاسم صرفاً پاسخی به پروژه آمریکایی- صهیونیستی و دیکتههای واشنگتن علیه دولت لبنان نبود؛ بلکه به سطح یک پیشنهاد سیاسی جامع و مستقل رسید که جایگاه دولت را ارتقا میدهد و فرصتی نادر برای فرار دولت از رکود فراهم میسازد.
دبیرکل حزب الله در سخنرانی اخیر خود مقاومت را نه به عنوان باری بر دوش دولت، بلکه به عنوان یک عامل ثبات بخش معرفی کرد که سلاح را در خدمت دولت قرار میدهد، نه در تقابل با آن. این امر مستلزم اجماع ملی بر سر یک استراتژی دفاعی جامع است، نه راهبردی که واقعیت را با زور اسلحه یا تحت دیکتههای خارجی تحمیل کند.
در نهایت، این گفتمان شیخ نعیم قاسم نه خواستار یک حکم دائمی است و نه نیاز به بحث ملی آزاد را از بین میبرد؛ اما جایگزین کردن حاکمیت با وابستگی و امنیت با چانه زنی را مجاز نمیداند. بر همین اساس یک مسئله ملی در لبنان از نو طرح میشود، اینکه آیا لبنانیها دولتی قوی میخواهند که از موضع قدرت مذاکره کند یا دولتی که حتی آخرین عناصر مصونیت کشور را به بهانه «واقعگرایی سیاسی» از بین میبرد.
در پایان، روشن است که دبیرکل حزب الله یک فرصت واقعی ارائه داده و دولت لبنان باید بین شریک بودن در ایجاد یک توازن قدرت جدید یا گروگان ماندن در برابر دیکتههای تحمیلی خارجی و همچنین بین مقاومت به عنوان یک قدرت بازدارنده یا قرار دادن لبنان در معرض خطرات امنیتی، یکی را انتخاب کند.
منبع تسنیم
شاید دوست داشته باشید
جهان اسلام
رسانههای غربی میخواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند
مصاحبه اختصاصی مسلم پرس با کوین برت، مجری رادیو جهاد حقیقت، در مورد روز حقیقت رسانه هایا غربی و الهام بخشی شیعه از آموزه های عاشورا و میراث امام حسین (ع) انجام داد.
دکتر برت گفت: «ما خود را در موقعیتی نه چندان متفاوت از پیروان امام حسین مییابیم: ایستادن برای حقیقت و عدالت در برابر ارتشی بسیار قدرتمندتر که توسط ظالمان و ستمگران فرماندهی میشود.»
او همچنین به نقش رسانههای غربی در به حاشیه راندن مسلمانان شیعه اشاره کرد و گفت: «رسانهها به گونهای درباره مسلمانان شیعه گزارش میدهند که برای به حاشیه راندن آنها و جلوگیری از شنیده شدن پیام آنها توسط سایر مسلمانان و به طور کلی مردم مظلوم طراحی شده است.»
متن کامل مصاحبه در اینجا آمده است:
دکتر برت، میتوانید کمی در مورد وقایع روز عاشورا و آنچه میتوان از آن وقایع آموخت، برای ما بگویید؟
کوین برت: عاشورا یادآور شهادت امام حسین، یکی از تراژدیهای بزرگ تاریخ است. ما میتوانیم چیزهای زیادی از وقایع کربلا بیاموزیم، از جمله: *ما باید سعی کنیم از امام حسین و دیگر پیامبران، اولیا و معلمان خرد که صرف نظر از همه موانع، ایستادگی در راه حق و عدالت را انتخاب کردهاند، الگوبرداری کنیم؛ *ما باید بپذیریم که تبدیل حکومت اولیه اسلامی از یک جامعه تحت هدایت الهی تحت رهبری حضرت محمد (ص) به یک امپراتوری به رهبری افراد فاسد و تشنه قدرت، این واقعیت تأسفبار را نشان میدهد که سازمانهای سیاسی در مقیاس بزرگ همیشه به سمت فساد گرایش دارند. *ما مجبوریم این واقعیت دردناک را بپذیریم که برای پیروزی در جهان بعدی، گاهی اوقات ممکن است مجبور به شکست در نبردهای این دنیا شویم.
شما شخصاً چه احساسی نسبت به امام حسین (ع) و شهادت ایشان دارید؟
کوین برت: من کاملاً با وضعیت او همذاتپنداری میکنم و سعی میکنم در مسیر او قدم بردارم، در حالی که سعی میکنم در مواجهه با سختیها، اگر نگوییم سختیهایش، از حقیقت و عدالت دفاع کنم. من و همکارانم در جنبش حقیقتیاب ۱۱ سپتامبر سعی میکنیم مردم آمریکا را متقاعد کنیم که ۱۱ سپتامبر را به عنوان کودتایی توسط صهیونیستها و امپریالیستها به رسمیت بشناسند، خود را در موقعیتی مییابیم که بیشباهت به موقعیت پیروان امام حسین نیست: ایستادن برای حقیقت و عدالت در برابر ارتشی بسیار قدرتمندتر که توسط ظالمان و ستمگران فرماندهی میشود.
از روزی که امام حسین (ع) به شهادت رسید، شهادت ایشان چگونه افکار و اعمال مسلمانان شیعه را در طول نسلهای مختلف شکل داده است؟
کوین برت: شهادت امام حسین، مسلمانان شیعه را به نوعی حزب مخالف دائمی در جامعه بزرگتر مسلمانان تبدیل کرده است. گاهی اوقات این مخالفت با دنیاگرایی و بیعدالتی به شکل فعالیت سیاسی در میآید، در حالی که گاهی اوقات خود را به صورت سکوت عرفانی ابراز میکند. در بهترین حالت، هر دو را در بر میگیرد، مانند مورد امام خمینی که هم عارف و هم فعال سیاسی در بالاترین سطح بود.
وقایع عاشورا چه نسبتی با زمان ما دارد؟ یزیدهای زمان ما چه کسانی هستند و عدالت خواهی مانند امام حسین (ع) و یارانش در آن زمان را دنبال می کنند؟
کوین برت: یزیدهای زمان ما به راحتی قابل شناسایی هستند. کسانی که برجسته هستند، متکبرترین و ستمگرترین افراد هستند، به ویژه صهیونیستها. شخصیتهایی مانند آریل شارون و بنیامین نتانیاهو که از ستم به فلسطینیها شکوه میکنند، یزیدهای آشکار هستند. به همین ترتیب، شیوخ میلیاردر نفتی خلیج فارس، و واضحتر از همه بن سلمان، که در حال ایجاد کربلای دیگری در یمن است. اما اکثر چهرههای قدرتمند جهان، یزیدهایی از هر نوع هستند. ارتش ایالات متحده، با دکترینهای دیوانهوار جنگ هستهای خود، به نظر میرسد که قصد دارد کل سیاره را به کربلا تبدیل کند.
با وجود اینکه اکثر مسلمانان شیعه به شیوههای غیرخشونتآمیز برای شهادت امام حسین عزاداری میکنند، رسانههای غربی سعی میکنند مسلمانان شیعه را افرادی خشن نشان دهند. نظر شما در مورد نحوه به تصویر کشیدن مسلمانان شیعه در رسانهها چیست؟
کوین برت: رسانههای غربی میخواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند. رهبران غربی میترسند که مسلمانان از همه مکاتب فکری برای حقیقت و عدالت متحد شوند. بنابراین رسانهها به گونهای درباره مسلمانان شیعه گزارش میدهند که برای به حاشیه راندن آنها و جلوگیری از شنیده شدن پیام آنها توسط سایر مسلمانان و به طور کلی مردم مظلوم طراحی شده است. مسلمانان شیعه باید با کماهمیت جلوه دادن فرقهگرایی، اتحاد با مسلمانان سنی و سایر گروههای غیرشیعه و قرار دادن «ترویج حقیقت و عدالت» به جای «ترویج اسلام شیعی» در اولویت اصلی خود، با این امر مقابله کنند.
دکتر کوین برت ، دارای مدرک دکترا در رشته عربشناسی و اسلامشناسی، یکی از شناختهشدهترین منتقدان جنگ علیه تروریسم در آمریکا است. او مجری برنامه رادیویی «حقیقت جهاد» است؛ یک برنامه رادیویی هفتگی و زنده. او همچنین بارها در فاکس، سیانان، پیبیاس و دیگر رسانههای پخش برنامه داشته و الهامبخش داستانهای بلند و سرمقالههایی در نیویورک تایمز، کریستین ساینس مانیتور، شیکاگو تریبون و دیگر نشریات برجسته بوده است.
جهان اسلام
امام حسین (ع) متعلق به همه بشریت است
نوشته دکتر کریس هیور
وقتی به امام حسین فکر میکنیم، باید جایگاه او را در نظم بزرگ جهانی به خاطر بسپاریم. فقط یک خدا، یک خانواده انسانی و بنابراین یک پروژه انسانی وجود دارد که عبارت است از زیستن کامل این زندگی در اطاعت از هدایت خداوند و در نتیجه پذیرفته شدن در بهشت در زندگی آینده. عنصر کلیدی در اینجا هدایت خداوند است. خداوند عادل است و بنابراین هدایت باید در اصل در همه نسلها و مکانها یکسان باشد. بنابراین هر چیزی که بیانگر آن هدایت باشد یا هر کسی که هدایت خداوند را نشان دهد، الگویی برای همه بشریت در تمام اعصار است. این به اهمیت حسین بن علی اشاره دارد.
قرآن خود را هدایت برای همه بشریت مینامد. حضرت محمد (ص) رحمتی برای همه جهانیان است. در فهم شیعه، امامانی که از سوی خداوند برای هدایت جامعه پس از رحلت پیامبر منصوب شدهاند نیز از گناه و خطا مصون هستند. این بدان معناست که حسین (ع) که از جانب خدا منصوب شده است، الگویی الهام گرفته از جانب خداوند برای همه بشریت است. حسین (ع)، زندگی، اعمال و مرگ او، متعلق به همه بشریت است. همه انسانها میتوانند از الگوی او درس بگیرند.
یکی از احادیث منسوب به پیامبر میگوید: «بزرگترین جهاد ، گفتن کلمه حق در برابر ظالم است». این پیام غالبی است که باید از امام حسین (ع) بیاموزیم. او در موقعیتی قرار گرفت که چشم جامعه به او به عنوان الگو دوخته میشد: آیا تسلیم میشد و با یزید ظالم بیعت میکرد؟ استبداد در هر عصری وجود دارد. برخی از ظالمان از ارتش و زور، یا قدرت اقتصادی، یا دروغ و تحریف حقیقت برای اعمال فشار بر مردم استفاده میکنند. آیا باید تسلیم شد یا «کلمه حق» را به پیروی از امام حسین (ع) گفت؟
در عصری که ریختن خون بیگناهان، و در واقع «دشمن»، بیارزش است، باید درس دیگری از امام حسین بگیریم. پیامبر در حدیبیه با مکیان پیمان بست تا از خونریزی جلوگیری شود. امام علی دستور داد که هیچ انتقامی علیه امت قاتل او گرفته نشود. به همین ترتیب، امام حسین از مدینه حرکت میکند تا شهر پیامبر محل درگیری با عوامل یزید نباشد. باز هم، او در روز عرفه مکه را ترک کرد تا اینکه شهر خدا غرق در خون بیگناهان شود. حتی در شب قبل از عاشورا، او به یارانش آزادی داد تا خود را نجات دهند و در تاریکی بروند: «این من هستم که آنها میخواهند. وقتی شمع را فوت کردم، بروید.» اما میدانیم که آنها ماندند و ترجیح دادند که با امام خود بمیرند تا اینکه او را ترک کنند. این میل به نجات جان انسانها و ارزشمند دانستن جان هر انسان، درسی از امام است که به جهانی که به پناهندگان پشت میکند، کرامت آوارگان را انکار میکند و انسانهای بیگناه را «خسارت جانبی» میداند، فریاد میزند.
ما میگوییم «کلمات بیارزش هستند». خداوند ایمانی را میخواهد که در عمل بیان شود و نه فقط در کلمات. ایمان به خدا کافی نیست؛ ابلیس، شیطان، به وجود خدا ایمان دارد! آنچه خداوند میخواهد ایمانی است که در عمل بیان شود؛ انسانها باید از اوامر خدا اطاعت کنند و نواهی خدا را رعایت کنند. آنچه در مثال امام حسین میبینیم، مجموعهای از اعمال است که ایمان و توکل کامل او به خدا را نشان میدهد. حتی تا آخرین نفس در میدان کربلا. او با خانواده و یارانش به دل بلاتکلیفی بیابان میرود و تنها به این اعتماد دارد که خدا از آنها محافظت خواهد کرد. وقتی از کوفه خبر میرسد که از او استقبال نخواهد شد، او همچنان ادامه میدهد. وقتی حر و یارانش او را از کوفه به کربلا هدایت میکنند، ایمان او به خداست. وقتی آب به آنها نمیرسد و هوا پر از گریه کودکان میشود، وقتی احتمالات غیرممکن به نظر میرسد، وقتی آخرین درخواست «وفاداری کن یا همین جا بمیر» مطرح میشود، ایمان او به خدا در برابر هر چیزی است که او را وسوسه به تسلیم شدن میکند. تا آخرین لحظه، با دیدن قتل عام اعضای خانواده و یارانش در مقابل چشمانش و در آستانه مواجهه با همان سرنوشت، به خدا توکل میکند که تبرئه خواهد شد. قرنها بعد، سرمشق او برای تمام بشریت طنینانداز میشود: همه چیز را به خدا بسپارید، کسی که شما را رها نخواهد کرد و میتواند از شکستهای ظاهری، پیروزیهای بزرگی به ارمغان بیاورد.
حسین، به عنوان امامی الهام گرفته از الهام الهی، به ما بینشی از کیفیت رحمت خداوند میدهد. در سفرشان در بیابان، حر و یارانش سایه به سایه او را دنبال میکردند. در نهایت، حر آنها را به سمت میدان کربلا و مرگشان هدایت میکرد. در طول سفر، ثبت شده است که حر و یارانش سوار بر اسب به اردوگاه امام حسین رسیدند. آنها کثیف، خسته و تشنه بودند و روزها در گرما و شن و ماسه سرگردان بودند. امام به جای سرزنش آنها، دستور داد که فوراً به مردان و اسبها، آن گرانبهاترین کالای بیابان، یعنی آب، داده شود. این عمل نیک و مهربانی، قلب مردان را تحت تأثیر قرار داد، به طوری که آنها در صفوف پشت سر حسین صف کشیدند و به جماعت در نماز پیوستند. این عمل تأثیر بسیار عمیقتری بر حر گذاشت و در روزهای بعد در قلب او تأثیر گذاشت. در روز عاشورا، او صفوف را شکست و سوار بر اسب به سمت امام رفت تا از او طلب بخشش کند. باز هم، حسین او را سرزنش نمیکند. بلکه او بخشیده میشود، از خاک برمیخیزد و سپس بالاترین افتخار، یعنی تاج شهادت، به او عطا میشود؛ به حر اجازه داده میشود تا در کنار امام و در راه حق بمیرد. بخشش، انسان را فلج نمیکند، بلکه کرامت انسانی را بازمیگرداند. امام حسین بینش عمیقی از رحمت بیکران خداوند ارائه میدهد که در دسترس همه کسانی است که توبه میکنند و به دنبال آن هستند.
به سوی ابدیت اوج گرفت
اغلب، ما از ابدیت طوری صحبت میکنیم که انگار به معنای «زمان بسیار طولانی» است. این یک اشتباه است. ابدیت به معنای عدم محدودیت در زمان به هیچ وجه، فراتر از محدوده زمان است. وقتی میگوییم «خدا ابدی است»، منظورمان این است که خدا فراتر از محدودیتهای زمان است. زمان چیزی است که توسط خدا خلق شده است، که تنها کسی است که قبل از خلقت هر چیزی وجود داشته است. به این ترتیب، میتوانیم بگوییم که هر رویدادی در تجربه انسانی، آنچه ما «گذشته، حال و آینده» مینامیم، فراتر از زمان، در ابدیت، «اکنون» برای خدا حاضر است. به طور مشابه، خدا محدود به مکان نیست، خدا فراتر از محدودیتهای مکان است. هیچ «مکانی» وجود ندارد که خدا در آن باشد و هیچ «مکانی» وجود ندارد که خدا در آن نباشد. بنابراین، خدا فراتر از همه زمانها و مکانها است.
رویدادی در تاریخ بشر، مانند روز عاشورا و میدان کربلا، از منظر خداوند «اینجا و اکنون» است. این رویداد به ابدیت ارتقا یافته و بنابراین دائماً حضور دارد. وقتی آن رویدادها را به یاد میآوریم، آنها را در زندگی خود، در جامعه خود، در زمان خود حضور میدهیم. منظور شیعیان از اینکه میگویند «هر روز عاشورا و هر مکانی کربلا است» همین است. مبارزه با بیعدالتی، دعوت به احترام به تمام زندگی بشر، مطالبه ایمان که در عمل بیان میشود و دعوت به ابراز رحمت الهی، همگی در هر مکان و زمانی جاری هستند. هر ساله، از آغاز محرم تا بزرگداشت اربعین، از پیروان امام حسین دعوت میشود تا بار دیگر فداکاری خود را برای پیروی از الگوی او و «حضور کربلا در قلب و زندگی خود» همین جا و اکنون اعلام کنند. از نظر چرخه سالانه «حضور داشتن»، رویدادهای محرم در میان مهمترین رویدادهای تقویم شیعه قرار دارند. اما آنها متعلق به شیعه نیستند و نباید در آنجا باقی بمانند. بخشی از «حضور داشتن» به اشتراک گذاشتن معنا و اهمیت آنها با تمام بشریت است که به حق به آنها تعلق دارند.
در روزهای منتهی به اربعین، میلیونها مسلمان از سراسر جهان در کربلا گرد هم میآیند. در طول سفرشان، کسانی که از جوامع آنها عبور میکنند، از آنها حمایت خواهند کرد. به آنها غذا و آب، جای خواب، درخواست دعا، تشویق و پانسمان پاهای زخمی داده میشود. این اقدامات کسانی که حمایت خود را ابراز میکنند، نمونههایی از آن «روحیه کربلا» است. میلیونها نفر دیگر در سراسر جهان با افکار و دعاها به زائران خواهند پیوست. آیا این فقط یک رویداد «احساس خوب» برای کسانی است که از نظر جسمی یا روحی در این رویداد شرکت میکنند؟ حسین و یارانش جان خود را فدا نکردند تا پیروانشان بتوانند «احساس خوبی» داشته باشند و از یک تجربه نشاطآور لذت ببرند. کسانی که معنای عمیقتر این رویدادها را درک میکنند، وظیفه دارند از آنها الگو بگیرند و آنها را با همنوعان خود به اشتراک بگذارند. در بریتانیا، کمپین «حسین کیست؟» تلاش کرده است تا این کار را انجام دهد. مردم برای رفع تشنگی مسافران آب میدهند. مساجد جلسات اهدای خون برگزار میکنند تا مردم بتوانند به روشی عملی «خون خود را بریزند» تا رنج بشر را تسکین دهند. راههای جدیدی برای روشن کردن عناصر پیام برای نسلی دیگر و در فرهنگی بسیار متفاوت از عراق امروز یافت میشود.
همه اعمال انسانی بُعد سیاسی دارند. وقتی به مردم آب میدهیم، میپرسیم که چرا میلیونها نفر در روی زمین امروزه بدون دسترسی به آب تمیز زندگی میکنند و از بیماریهای ناشی از آن رنج میبرند. وقتی به گرسنگان غذا میدهیم، میپرسیم که چگونه ممکن است جوامع و ملتهای ثروتمند اجازه دهند گرسنگی و قحطی در کنار بیماریهای ناشی از پرخوری در جاهای دیگر وجود داشته باشد. وقتی به بیخانمانها پناه میدهیم، میپرسیم که چرا وضعیتی را تحمل میکنیم که در آن برخی سقفی بالای سر خود ندارند در حالی که برخی دیگر بیش از یک خانه و کاخهایی با اتاقهای خالی فراوان دارند. وقتی با قربانیان انواع جنگ و خشونت، کسانی که از خانههای خود رانده شدهاند، کسانی که مانند سوسک توسط موشکها، بمبها و پهپادها قتل عام میشوند، گریه میکنیم، باید بپرسیم چه کسی از این سلاحهای جنگی سود میبرد، چه کسی در سایه پشت مهاجمان ایستاده است و چرا جهان در سکوت نظارهگر است در حالی که بیعدالتی و استبداد اجازه رشد دارند.
———
دکتر کریس هیور پیشینهای در الهیات مسیحی، آموزش، مطالعات اسلامی و مطالعات بین ادیان دارد و از سال ۱۹۸۶ در زمینه مسلمانان در بریتانیا و روابط مسیحیان و مسلمانان فعالیت داشته است، ابتدا در مرکز مطالعات اسلام و روابط مسیحیان و مسلمانان در سلی اوک در بیرمنگام و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ به عنوان مشاور روابط بین ادیان اسقف بیرمنگام. از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، او عضو سنت اتلبورگا در روابط مسیحیان و مسلمانان در لندن بود و دورههای آموزشی عمومی بزرگسالان، روزهای مطالعه و گفتگوهایی را در اطراف لندن بزرگ ارائه میداد. کار فعلی او تدریس روزهای مطالعه و دورههای اقامتی، توسعه منابع کتبی و الکترونیکی و در دسترس بودن برای مشاوره است. وبسایت او https://www.chrishewer.org/ است.
جهان اسلام
اربعین نشان میدهد که مسلمانان هنوز سنت امام حسین را در یادها دارند
دمیر نظروف، یک تازه مسلمان شده شیعه میگوید: «اربعین هر ساله جهانی را نشان میدهد که توسط ظالمان و شیطانپرستان اداره میشود، جهانی که صفوف فشرده مسلمانان هنوز سنت امام حسین (ع) را به یاد دارند و تجسم میکنند.»
نظروف در مصاحبهای با muslimpress درباره امام حسین (ع) و زیارت اربعین گفت: «زائران و هزاران مسلمان در سراسر جهان نماد ارادت به راه انقلابی امام حسین (ع) هستند و این حقیقت پیامی به نظام کفر است که مجموعهای از نبردهای سرنوشتساز هنوز در راه است.»
متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:
muslimpress: امام حسین (ع) به همراه دهها نفر از یارانش بیش از سیزده قرن پیش در نبردی نفسگیر علیه یزید، حاکم ستمگر زمان، به شهادت رسیدند. شما شخصاً چه احساسی نسبت به امام حسین (ع) و نحوه شهادت ایشان دارید؟
دمیر نظروف: امام حسین (ع) پیرو سنت مسیر انقلابی مبارزه با دنیای کفر و استبداد است و با الگوی خود نشان میدهد که یک مسلمان واقعی، صرف نظر از مذهبش، باید همیشه از عدالت دفاع کند و با هرگونه بیعدالتی در این جهان مبارزه کند. در مورد مرگ ظالمانه سرور شهیدان، این لحظه جوهره سیستم شیطانی دیکتاتوری را منعکس میکند. زمان نشان داده است که شیطانپرستان و دیکتاتوریهای شرور آنها همچنان از اقدامات هولناک مشابهی برای کشتن مسلمانان و رهبرانشان استفاده میکنند.
muslimpress: شهادت ایشان چگونه افکار و اعمال مسلمانان شیعه را در طول نسلهای مختلف شکل داده است؟
دمیر نظروف: کاملاً واضح است که مسیر انقلابی و شهادت امام حسین (ع) راه شیعه را در مبارزه برای عدالت و ظهور امام مهدی (ع) تقویت و کامل کرد. دشمنان اغلب میپرسند که چرا نسلهای بعدی شیعیان امامی مانند امام حسین عمل نکردند. پاسخ ساده است: این واقعیت که گروه کوچکی از امام حسین پیروی کردند، جامعه آن زمان را نشان داد که عمدتاً در کفر، ترس از مرگ و زوال فکری غرق بود. با نتیجهگیری و انجام رویکردی تحلیلی به آن وقایع، برای نسلهای آینده انقلابیون شیعه، مشخص شد که برای هر دوره زمانی از حکومت امام محلی، باید مسیر خاصی مطابق با واقعیتهای محلی وجود داشته باشد. نباید فراموش کنیم که روشنگری و دعوت شیعیان نسلهای بعدی به نوعی انقلاب تبدیل شد، انقلابی از آگاهی برای بسیاری از مسلمانان. در این امر، ما همچنین شایستگی امام حسین (ع) را میبینیم.
muslimpress: زیارت اربعین، که بزرگترین گردهمایی عمومی سالانه جهان است، در حال حاضر در کربلا، عراق در حال برگزاری است. نظر شما در مورد اهمیت این رویداد مذهبی چیست؟
دمیر نظروف: هر ساله اربعین، جهانی را که توسط ظالمان و شیطانپرستان اداره میشود، نشان میدهد که صفوف فشرده مسلمانان هنوز سنت امام حسین (ع) را به یاد دارند و تجسم میکنند. زائران و هزاران مسلمان در سراسر جهان نماد ارادت به راه انقلابی امام حسین (ع) هستند و این واقعیت پیامی به نظام کفر است که هنوز سلسله نبردهای سرنوشتسازی در راه است.
muslimpress: زیارت اربعین امسال در حالی برگزار میشود که عراق در حال بهبودی از چندین روز اعتراضات خشونتآمیز است. برخی از مفسران معتقدند که زمان این تحریکات نشان میدهد که عناصر تحت حمایت خارج به دنبال تضعیف زیارت اربعین هستند. نظر شما چیست؟
دمیر نظروف: بله، من موافقم که در بیشتر موارد، اعتراضات نه تنها برای ایجاد اختلال در روند اربعین، بلکه برای نابودی عراق از درون برنامهریزی شده بود. اما نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که هنوز یک سیستم فساد نسبتاً قوی در سراسر کشور وجود دارد که از حمله آمریکاییها (۲۰۰۳) ناشی شده است. من این لحظه را با اعتراضات از دو طرف درک میکنم. از یک طرف، نیروهای خارجی میخواهند به مسلمانان نشان دهند که عراق کشوری است که اربعین در آن برگزار میشود و در عین حال عراق یکی از فاسدترین کشورهای جهان است، این یک تناقض با سنت اسلامی و کاملاً همدستی است، اما نیروهای خارجی حقیقت را به ما نمیگویند که علل مشکلات عراق در توطئهای از سوی نیروهای شر در مقابل ایالات متحده، صهیونیسم، ایدههای لیبرال، شرکتهای مختلف و دستنشاندههای آنها در مقابل صندوق بینالمللی پول و دیگران نهفته است. از سوی دیگر، من ارتباط بین روند اربعین و اعتراضات را به عنوان یک مزیت برای مسلمانان، به ویژه عراقیها، میبینم، زیرا الگوی مبارزه امامان باید توسط خود عراقیها برای ساختن یک دولت اسلامی واقعی، به پیروی از الگوی ایران، اتخاذ شود و سپس آنها قادر خواهند بود به طور مشترک با نظام کفر جهانی مبارزه کنند.
غذای سالم و ناسالم | جسم مرکب روح انسان
رسانههای غربی میخواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند
امام حسین (ع) متعلق به همه بشریت است
چگونه در اربعین از گرمازدگی جلوگیری کنیم؟
چگونه حافظه خود را تقویت کنیم ؟
رسانههای غربی میخواهند مسلمانان را تقسیم و تسخیر کنند
غذای سالم و ناسالم | جسم مرکب روح انسان
امام حسین (ع) متعلق به همه بشریت است
بحران دارو در غزه
هدف گیری و اصابت موشک های یمن به اسراییل بعد از ۷ اکتبر + اینفوموشن
هشدار سازمان جهانی بهداشت نسبت به بروز قحطی در غزه
جنگ غزه باعث محرومیت ۶۶۰ هزار دانش آموز از حضور در مدرسه و آموزش
