با ما همراه باشید

مصاحبه و مقالات

موضع ضد هژمونی ایران تقویت شده و آن را به مستقل‌ترین کشور منطقه تبدیل کرده است؛ مروا عثمان

مسلم‌پرس مصاحبه‌ای اختصاصی با مروی عثمان، تحلیلگر سیاسی مقیم بیروت انجام داده است.

وی گفت: «انقلاب ایران پیامدهای بین‌المللی انفجاری داشت» و افزود که انقلاب اسلامی «پایگاه سیاسی آمریکا در ایران را نابود کرد و تمام اقدامات دشمنان ایران در چهل سال گذشته برای مقابله با انقلاب اسلامی بوده است

متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:

از زمان انقلاب، دولت‌های متوالی آمریکا تمام تلاش خود را برای خنثی‌کردن تأثیرات آن به کار گرفته‌اند. آیا دولت ترامپ نیز همین رویه را دنبال می‌کند؟

مروی عثمان: جمهوری اسلامی با اقدامات خود پایگاه سیاسی آمریکا در ایران را نابود کرد، و تمام حرکات دشمنان ایران در چهل سال گذشته برای مقابله با انقلاب اسلامی بوده است. در رأس این لیست، ایالات متحده قرار دارد. البته دولت‌های متوالی آمریکا تمام تلاش خود را برای مقابله با تأثیرات انقلاب به کار گرفته‌اند، اما سایر عوامل دست‌نشانده آمریکا نیز همین کار را کرده‌اند.

اسرائیل در حال انجام رزمایش‌های گسترده نظامی برای آماده‌سازی خود برای یک جنگ احتمالی مجدد علیه ایران است. عربستان سعودی، از ترس ظهور گروهی شبیه به حزب‌الله در یمن، یک کمپین تهاجمی ضعیف را علیه مردم یمن به راه انداخته تا به اصطلاح «نفوذ ایران» را خنثی کند، در حالی که به‌طور مداوم بر شدت rhetoric جنگ علیه ایران می‌افزاید. کشورهای خلیج [فارس] میلیاردها دلار برای خرید سلاح‌های جدید صرف می‌کنند، تنها به این بهانه که ایران را «تحت کنترل» بگیرند. حالا دونالد ترامپ با زیر پا گذاشتن توافق هسته‌ای ایران که توسط باراک اوباما منعقد شده بود، همه چیز را بدتر کرده است.

نظر شما درباره استقلال ایران و موضع محکم آن در برابر قدرت‌های هژمونیک چیست؟

مروی عثمان: از اهداف انقلاب اسلامی، مقاومت در برابر قدرت‌های مستکبر و مقابله با ستم آن‌هاست. مبارزه با استکبار ریشه در مخالفت اسلام با هر نوع ستم‌گری یا تسلیم‌شدن در برابر ستم دارد. به عبارت دیگر، از یک سو اسلام با ستم علیه دیگران مخالفت می‌کند و از سوی دیگر به مردم توصیه می‌کند که در برابر ستم تسلیم نشوند و با آن مبارزه کنند.

از آنجا که این استراتژی هم در حکومت‌داری داخلی و هم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اعمال می‌شود، معتقدم موضع ضد هژمونی ایران نه‌تنها محکم باقی خواهد ماند، بلکه با گذشت زمان تقویت نیز خواهد شد و ایران را به قوی ترین کشور مستقل منطقه تبدیل خواهد کرد.

چهل سال از زمانی که مردم ایران به خیابان‌ها آمدند و انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را تحت رهبری ولایت فقیه محقق کردند، می‌گذرد. چه عواملی اصلی منجر به وقوع انقلاب اسلامی شد؟

مروی عثمان: جامعه‌ای که میان سنت و مدرنیته غربی، فقر و رفاه، دیکتاتوری و آرزوی دموکراسی، دوپاره شده بود. دلایل بیشمارند، اما برای پاسخ کامل به این سؤال، نباید انقلاب ۱۳۵۷ را به‌عنوان یک اتفاق منفرد دید، بلکه این انقلاب نقطه اوج بیش از یک قرن مبارزه برای پایان دادن به قدرت دیکتاتوری شاهان، حذف نفوذ خارجی از سیاست ایران، توزیع ثروت در عین تضمین رفاه اقتصادی، و ایجاد قانون‌اساسی‌ای بود که هم دموکراتیک باشد و هم بخش سنتی و مذهبی جامعه را حذف نکند.

اهمیت انقلاب اسلامی و نقش ولایت فقیه در آن چه بود؟

مروی عثمان: جهان از انقلاب ایران که توسط آیت‌الله روح‌الله خمینی در تبعید در پاریس رهبری شد، شگفت‌زده و متحیر شد. شخصیت ولایت فقیه ایران در بازتعریف نقش ایران در منطقه حیاتی بود. پیشینه، کاریزما و عطش ولایت فقیه برای قیام به‌خاطر مردم ایران، فضایی را ایجاد کرد که به انقلاب انجامید.

می‌توان شخصیت و باورهای امام خمینی را با بررسی پیشینه ایشان درک کرد. ایشان با سبک زندگی زاهدانه و ساده‌ای که بر امور معنوی متمرکز بود، اکثریت جامعه ایران را که در فقر به سر می‌بردند، جذب کردند. بسیاری از این شهروندان سنتی به شهرهای مدرن مهاجرت کردند تا فرصت‌های بهتری بیابند، اما در نهایت در حلبی‌آبادها اسیر شدند. زندگی پررنج امام خمینی و بازگشت نهایی ایشان به ایران، میراثی از تجربه شیعیان را تکرار کرد.

امام خمینی به‌صورت قاطع با سلطنت مخالفت کرد و استدلال نمود که تنها حکومت توسط یک فقیه برجسته به‌عنوان ولایت فقیه می‌تواند تضمین کند که حکومت واقعاً اسلامی است.

ولایت فقیه معتقد بود که ایران باید به سمت خودکفایی حرکت کند. او برخی عناصر فرهنگ غرب را ذاتاً منحرف و فاسدکننده جوانان می‌دانست. دیدگاه نهایی او این بود که کشورهای اسلامی باید به‌سمت همگرایی و تبدیل شدن به یک قدرت واحد حرکت کنند، از نزدیکی با هر دو بلوک (غرب یا شرق) پرهیز نمایند، و او معتقد بود که این اتفاق در آینده‌ای نزدیک رخ خواهد داد.

تأثیرات فوری انقلاب اسلامی بر ژئوپلیتیک منطقه چه بود؟

مروی عثمان: یک ائتلاف گسترده از نیروهای مخالف برای سرنگونی یک رژیم دیکتاتوری گرد هم آمدند. این ائتلاف نه‌تنها بر نارضایتی‌های اجتماعی دیرینه، بلکه بر احساسات ملی‌گرایانه علیه حکومتی که مطیع منافع خارجی دیده می‌شد، تکیه داشت.

تأثیر فوری انقلاب اسلامی بر ژئوپلیتیک منطقه، پیش از هر چیز، یک اتحاد مردمی کلاسیک بود که به جهان مدرن آموخت که استواری و وحدت یک ملت می‌تواند دیکتاتوری را سرنگون کند و جامعه‌ای سالم به‌وجود آورد.

تأثیر انقلاب بر جنبش‌های سیاسی اسلامی در منطقه و جهان چه بود؟

مروی عثمان: انقلاب ایران پیامدهای بین‌المللی انفجاری داشت. تلاش‌های مداومی برای صدور انقلاب به کشورهای همسایه صورت گرفت که رقابت‌های منطقه‌ای را تشدید کرد و شرایطی را به‌وجود آورد که به جنگ‌های بین‌الدولی منجر شد.

تلاش‌های انقلاب ایران برای ترویج منافع ملی و گسترش خود، به‌زودی به یک امپراتوری در حال احیا شباهت پیدا کرد که ردپای فرانسه و روسیه به‌ویژه در آن دیده می‌شد. این روندها تضادهایی را ایجاد کردند؛ از یک سو برخی نیروهای منطقه از انقلاب الهام گرفتند و از سوی دیگر، برخی مانند صدام حسین با برچسب‌زنی ولایت فقیه به‌عنوان یک موبد زرتشتی و ترس از به‌اصطلاح هلال شیعی، سعی کردند نفرت فرقه‌ای را در کشورهای اطراف ایران دامن بزنند تا از امواج انقلابی در کشورهای تحت حکومت دیکتاتوری، به‌ویژه در خلیج [فارس] جلوگیری کنند.

درباره مروی عثمان:

مروی عثمان دانشجوی دکترا و ساکن بیروت، لبنان است. او مدرس دانشگاه در دانشگاه بین‌المللی لبنان و دانشگاه معارف است و سابقاً مجری برنامه سیاسی «خاورمیانه» در شبکه انگلیسی الاتجاه بوده است. او عضو شبکه رسانه‌ای صلح آبی و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در چندین رسانه بین‌المللی و منطقه‌ای از جمله RT، پرس‌تی‌وی، المنار و العالم است. نوشته‌های او در چندین پایگاه خبری از جمله Khamenei.IR، مد دیپلماسی، شفقنا و ایتالیا اینسایدر منتشر شده است.

مصاحبه و مقالات

محکوم کردن حماس به معنای محکوم کردن حق فلسطینیان برای مقاومت در برابر ظلم است

فعال مدنی در گفتگو با مسلم پرس :  محکوم کردن جنبش مقاومت فلسطین حماس به خاطر حملات ۷ اکتبر به معنای محکوم کردن حق مردم مظلوم فلسطین برای مقاومت است.

فیل ویلایتو، سردبیر ویرجینیا دیفندر، در مصاحبه‌ای با مسلم پرس  استدلال کرد که مردمی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌اند، حق دارند در برابر ظلم و ستم مقاومت کنند.

او گفت: «اینکه آنها چگونه این کار را انجام می‌دهند، تصمیم خودشان است. ما ممکن است با روش‌های آنها موافق یا مخالف باشیم، اما شکی نیست که آنها حق مقاومت دارند.»

او همچنین گفت اسرائیل آشکارا مسئولیت نسل‌کشی علیه مردم نوار غزه را بر عهده می‌گیرد.

متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:

شما استدلال کرده‌اید که «محکوم کردن حماس به خاطر حملات ۷ اکتبر به این معنی است که ما باید شورش‌های بردگان» و سایر شورش‌های مردم ستمدیده علیه ستمگرانشان را نیز محکوم کنیم. می‌توانید بیشتر توضیح دهید که چرا فکر می‌کنید اینطور است؟

در هر درگیری، اولین چیزی که باید پرسید این است که چه کسی ظالم و چه کسی مظلوم است؟ بدیهی است که افرادی که مورد ظلم قرار می‌گیرند حق مقاومت دارند. اینکه چگونه این کار را انجام می‌دهند، تصمیم خودشان است. ما ممکن است با روش‌های آنها موافق یا مخالف باشیم، اما شکی نیست که آنها حق مقاومت دارند. در آمریکای شمالی، این موضوع در مورد بومیانی که با مهاجران سفیدپوست می‌جنگیدند، در مورد سیاه‌پوستان برده که علیه کسانی که فرض می‌کردند صاحبان آنها هستند شورش می‌کردند، صادق بود و امروز در مورد مردم فلسطین که علیه دولت اسرائیل شورش می‌کنند، صادق است. در هر یک از این موارد، ممکن است از روش‌هایی استفاده شود که ما از آنها حمایت نمی‌کنیم، اما محکوم کردن خود مقاومت به معنای محکوم کردن حق مظلومان برای مقاومت است، که ما هرگز این کار را نخواهیم کرد.

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، هشدار داده است که اگر اسرائیل در جنگ فعلی خود با حماس که با داعش نیز مقایسه شده است، شکست بخورد، ایالات متحده و اروپا هدف حملات تروریستی قرار خواهند گرفت. پاسخ شما به این سوال چیست؟ آیا فکر می‌کنید این اظهارات به عنوان چیزی که «هسبارا» نامیده می‌شود، محسوب می‌شود؟

پیش از محاصره فعلی غزه توسط اسرائیل، اداره تحقیقات فدرال ایالات متحده (FBI) حماس را تهدیدی برای مردم این کشور نمی‌دانست. این ارزیابی اکنون تغییر کرده است. قتل عام فوق‌العاده وحشیانه‌ای که توسط ارتش اسرائیل علیه مردم عمدتاً بی‌دفاع نوار غزه انجام می‌شود، جنایتی است که توسط دولت ایالات متحده تأمین مالی و از نظر سیاسی توجیه می‌شود. و ناگزیر منجر به افزایش شدید نفرت و خصومت، توسط مردم در سراسر جهان، علیه یهودیان و آمریکایی‌ها شده است. یورش مداوم، هر دو گروه را در معرض خطر قرار داده است و هر چه قتل عام بیشتر ادامه یابد، نفرت بیشتر خواهد شد، که نتیجه انزجار جهان از نسل‌کشی‌ای است که اکنون علیه مردم فلسطین انجام می‌شود.

برداشت من از کلمه عبری «هسبارا» این است که به معنای تلاشی برای توضیح و توجیه چیزی است، چه آن چیز توضیح داده شده قابل توجیه باشد و چه نباشد. در ایالات متحده، ما به این کار «چرخش» یا «پروپاگاندا» می‌گوییم. بر اساس سابقه خود دولت اسرائیل، باور کردن هر چیزی که می‌گوید غیرممکن است، مطمئناً نه در مورد ظلمی که به فلسطینیان می‌کند. من این را به زبان‌شناسان واگذار می‌کنم که تصمیم بگیرند آیا این «هسبارا» محسوب می‌شود یا خیر.

اسرائیل بزرگترین دریافت کننده کمک‌های خارجی آمریکا است. همچنین، از زمان آغاز جنگ رژیم تل آویو علیه غزه، آمریکا ناوهای هواپیمابر خود را برای حمایت از اسرائیل به دریای مدیترانه اعزام کرده است. آمریکا تا چه حد مسئول قتل عام غزه است؟

دولت آمریکا اکنون سالانه ۳.۸ میلیارد دلار به اسرائیل می‌فرستد و اسرائیل را به بزرگترین دریافت‌کننده «کمک» خارجی ایالات متحده تبدیل می‌کند. اکنون رئیس جمهور بایدن و اکثریت کنگره می‌خواهند میلیاردها دلار دیگر برای حمایت از اسرائیل در تجاوز فعلی‌اش علیه مردم فلسطین ارسال کنند. بدون این حمایت مادی، همراه با پوشش دیپلماتیکی که ایالات متحده در سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی فراهم می‌کند، اسرائیل قادر به انجام این نسل‌کشی نخواهد بود. برخی معتقدند که یهودیان دولت ایالات متحده را کنترل می‌کنند و به همین دلیل است که ایالات متحده از اسرائیل حمایت می‌کند. من معتقدم که این یک سوء تعبیر اساسی از واقعیت سیاسی است. ایالات متحده از اسرائیل حمایت می‌کند زیرا اسرائیل تنها متحد قابل اعتماد آن در خاورمیانه است که بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان را در اختیار دارد و هر کسی که این منابع را کنترل کند، جهان را کنترل می‌کند. اسرائیل در واقع یک پایگاه نظامی ایالات متحده است که آماده است هر زمان که واشنگتن لازم بداند از منافع ایالات متحده محافظت کند. محاصره فعلی غزه از نظر بیگانه کردن بسیاری از مردم جهان، مشکلات واقعی را برای ایالات متحده ایجاد می‌کند، اما تا زمانی که اسرائیل یک دولت وابسته نظامی مفید باشد، اسرائیل را رها نخواهد کرد.

از آغاز جنگ، رهبران ارشد اسرائیل آشکارا از پاکسازی قومی فلسطینیان حمایت کرده‌اند. این اظهارات را چگونه باید تفسیر کرد؟

در ۹ اکتبر، یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، اظهار داشت: «ما با حیوانات انسان‌نما می‌جنگیم و بر این اساس عمل می‌کنیم.» در حالی که او به طور خاص به جنگجویان حماس اشاره می‌کرد، در ادامه گفت: «ما غزه را کاملاً محاصره می‌کنیم. برق، غذا، آب و سوخت وجود نخواهد داشت. همه چیز بسته خواهد شد.» این یک سیاست نسل‌کشی است.

در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۱۳ اکتبر، اسحاق هرتزوگ، رئیس جمهور اسرائیل، با اشاره به حمله ۷ اکتبر حماس گفت: «تمام ملت مسئول این حمله هستند.»

نتانیاهو در یک سخنرانی تلویزیونی در تاریخ 30 اکتبر، حمله اسرائیل به غزه را «ماموریت مقدس» خواند و از یک دشمن افسانه‌ای که بنی‌اسرائیل باستان، ظاهراً به دستور الهی، او را قتل عام کردند، نام برد. این دستور در کتاب مقدس (اول سموئیل 15:3) آمده است: «اکنون بروید و عمالیق را شکست دهید و هر آنچه دارند را کاملاً نابود کنید و بر آنها رحم نکنید؛ بلکه زن و مرد، نوزاد و شیرخوار، گاو و گوسفند، شتر و الاغ را بکشید.» بسیاری از مردم اشاره نتانیاهو به عمالیق را به عنوان فراخوانی برای نسل‌کشی علیه مردم غزه تفسیر کرده‌اند.

این اظهارات چقدر نیاز به تفسیر دارد؟ این رهبران خواستار مجازات دسته جمعی علیه کل یک ملت هستند. و آنها این مجازات دسته جمعی را اجرا کرده‌اند که منجر به مرگ بیش از ۱۱۰۰۰ مرد، زن، کودک و نوزاد تا ۱۷ نوامبر شده است. تمام غزه هدف آنهاست. این بدان معناست که دولت اسرائیل آشکارا مسئولیت نسل کشی، یک جنایت جنگی عظیم که هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد، را بر عهده می‌گیرد.

اکنون همه مردم با یک چالش اخلاقی اساسی روبرو هستند: با تمام وجود خود با این قتل عام مداوم مردم فلسطین مخالفت کنند و برای روزی تلاش کنند که تمام فلسطین “از رودخانه تا دریا” آزاد شود. این فراخوانی برای نسل کشی علیه قوم یهود نیست. این امیدی در برابر امید است که روزی یک فلسطین متحد وجود داشته باشد که در آن مسلمانان، یهودیان و مسیحیان – همه مردم – بتوانند در صلح، هماهنگی و برابری زندگی کنند. هر چه این نسل کشی بیشتر ادامه یابد، تحقق آن رویا دورتر خواهد شد.

https://twitter.com/PhilWilayto1

 

ادامه مطلب

مصاحبه و مقالات

اسرائیل قصد دارد کشتار را پس از ‘توقف موقت’ ادامه دهد

متن کامل مصاحبه با خانم مارجوری کوهن، استاد ممتاز بازنشسته دانشکده حقوق توماس جفرسون با سایت خبری مسلم پرس:

 

 ارزیابی شما از توقف موقت انسان‌دوستانه بین حماس و اسرائیل چیست؟ آیا این توقف در درگیری‌ها احتمالاً مسیر جنگ را تغییر خواهد داد؟

اسرائیل فشار بین‌المللی برای توقف نسل‌کشی علیه فلسطینیان در غزه و همچنین فشارهای داخلی برای آزادی گروگان‌ها را احساس کرده است. این «توقف موقت» به این منظور طراحی شده که اسرائیل را پاسخگو به فشارهای انسان‌دوستانه نشان دهد، در حالی که هیچ پاسخی به درخواست‌ها برای توقف نسل‌کشی وجود ندارد. اسرائیل قصد قطعی دارد کشتار را پس از «توقف موقت» ادامه دهد، کشتاری که تاکنون در کمتر از دو ماه، تعداد بیشتری از زنان و کودکان را نسبت به یک سال و نیم جنگ در اوکراین به کام مرگ فرستاده است. دولت آمریکا با مخالفت با آتش‌بس دائمی، به تکرار ادعاهای اسرائیل مبنی بر اینکه آتش‌بس فقط به نفع حماس خواهد بود و به روزنامه‌نگاران اجازه می‌دهد تا ویرانی‌ها را مستند کنند و افکار عمومی را علیه اسرائیل بسیج نمایند، ادامه می‌دهد. هنگامی که این «توقف» به پایان برسد، اسرائیل قصد خود را برای ادامه کشتار ساکنان غزه اعلام کرده است. حماس نیز به مقاومت در برابر اشغال مجازات‌گرانه اسرائیل در غزه ادامه خواهد داد.

 دیدگاه شما درباره حمایت آمریکا از نسل‌کشی اسرائیل علیه مردم فلسطین در نوار غزه چیست؟

آمریکا وظیفه خود تحت کنوانسیون نسل‌کشی و قوانین بین‌المللی عرفی برای پیشگیری از نسل‌کشی را نقض کرده است. آمریکا با ارائه حمایت نظامی بی‌قید و شرط به اسرائیل به شکل پول و تسلیحات سنگین، و با دادن پوشش سیاسی و دیپلماتیک به اسرائیل برای ادامه نسل‌کشی از طریق وتوی قطعنامه‌های شورای امنیت که خواستار آتش‌بس و لغو دستور اسرائیل برای فرار بیش از نیمی از جمعیت غزه در حالی که مرزها را بسته نگه داشته است، عمل کرده است. این اقدامات به معنی مشارکت رییس جمهور آمریکا، وزیر امور خارجه آمریکا و  وزیر دفاع در نسل‌کشی است.

چه اقداماتی می‌توان از طریق کانال‌های حقوقی بین‌المللی برای مسئول دانستن اسرائیل و آمریکا انجام داد؟

درخواست‌هایی برای مسئول دانستن بایدن و دیگر رهبران آمریکایی به دلیل نسل‌کشی در دیوان کیفری بین‌المللی وجود دارد. مرکز حقوق قانون اساسی در نیویورک شکایتی را در دادگاه فدرال آمریکا علیه رییس جمهور آمریکا به دلیل عدم پیشگیری از نسل‌کشی و مشارکت در نسل‌کشی ثبت کرده است. همچنین هر کشوری می‌تواند از دیوان بین‌المللی دادگستری درخواست کند که اعلام کند اسرائیل در حال ارتکاب نسل‌کشی در غزه است و دستور توقف آن را صادر کند.

 جنبش‌هایی مانند BDS چگونه می‌توانند در افشای جنایات اسرائیل و افزایش آگاهی در مورد مسئله فلسطین نقش داشته باشند؟

جنبش تحریم، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم (BDS) یک ابتکار عمل غیرخشونت‌آمیز از سوی جامعه مدنی فلسطین است که برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل به منظور پایان دادن به اشغال، تأمین حقوق برابر برای فلسطینیان و اجازه دادن به حق بازگشت آنان به سرزمین‌هایشان مطابق با قوانین بین‌المللی ایجاد شده است. جنبش BDS تاکنون موفقیت‌های قابل توجهی داشته است، تا حدی که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، BDS را «تهدیدی وجودی» برای اسرائیل اعلام کرده است. جنبش BDS همچنین عملکرد آموزشی مهمی در سطح جهانی در مورد نقض قوانین بین‌المللی توسط اسرائیل داشته است.

لینک توئیتر:
https://twitter.com/marjoriecohn

 

ادامه مطلب

مصاحبه و مقالات

یکی دانستن یهودیت و صهیونیسم تنها اسرائیل را تقویت می‌کند؛ مصاحبه با تونی گرینشتاین

فعال یهودی بریتانیایی می‌گوید اسرائیل در حال از دست دادن حمایت یهودیان پراکنده‌ای است که آن را دولتی نژادپرست، نیمه‌فاشیست و قوم‌گرا می‌دانند.

تونی گرینشتاین در مصاحبه با سایت خبری مسلم پرس گفت که مشاهده رشد چشمگیر حمایت از فلسطین در غرب بسیار دلگرم کننده است.

هم چنین  خاطرنشان کرد که یهودستیزی در غرب در سال‌های اخیر افزایش یافته است

اوافزود: اعتراضات علیه حمایت آمریکا از اسرائیل توسط سازمان‌های یهودی مانند «صدای یهودیان برای صلح» و «اگر نه حالا» رهبری شده است.

با یکی دانستن یهودیان و صهیونیسم، شما صرفاً صهیونیسم و در نتیجه اسرائیل را تقویت می‌کنید.

متن کامل مصاحبه به شرح زیر است:

از زمان آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه در ۷ اکتبر، مسئله تمایز قائل شدن بین یهودی بودن و صهیونیست بودن بسیار مهم‌تر شده است. همین امر در مورد یکی دانستن ضد صهیونیسم بودن با یهودستیزی نیز صدق می‌کند. در مورد این مسائل چه می‌توانید بگویید؟

صهیونیسم کار یهودیان نبود. اولین صهیونیست‌ها، مبلغان مسیحی بودند – افرادی مانند لرد پالمرستون و شافتسبری. ایده یک دولت یهودی … نه یک ایده یهودی، بلکه یک ایده امپریالیستی مسیحی. سیاستمداری که بیشترین ارتباط را با صهیونیسم دارد، آرتور بالفور از اعلامیه بالفور است. بالفور یک یهودستیز متعهد بود که در سال ۱۹۰۵، به عنوان نخست وزیر، قانون بیگانگان را که برای جلوگیری از ورود پناهندگان یهودی از روسیه تزاری به بریتانیا طراحی شده بود، معرفی کرد.

حییم وایزمن، اولین رئیس جمهور اسرائیل، گفتگویی را که با بالفور داشته است، شرح می‌دهد که به او گفته است با کوزیما واگنر، بیوه آهنگساز، ریچارد واگنر، ملاقات کرده است. بالفور توضیح می‌دهد که «او بسیاری از فرضیات یهودستیزانه او را به اشتراک گذاشته است.» به جای اعتراض به وایزمن، «اشاره کرد که ما نیز… توجه را به این واقعیت جلب کرده‌ایم که آلمانی‌های پیرو فرقه موزائیک، پدیده‌ای نامطلوب و تضعیف‌کننده روحیه هستند…»

صهیونیسم یک جنبش سیاسی است، نه مذهبی. وقتی جنبش صهیونیستی برای اولین بار در پایان قرن نوزدهم شکل گرفت، سرسخت‌ترین مخالفان آن یهودیان بودند. تنها عضو کابینه جنگ لوید جورج که با اعلامیه بالفور مخالفت کرد، تنها عضو یهودی آن، سر ادوین مونتاگو، بود که نوشت:

اینکه بگوییم یک انگلیسی یهودی و یک مور یهودی از یک ملت هستند، به همان اندازه درست است که بگوییم یک انگلیسی مسیحی و یک فرانسوی مسیحی از یک ملت هستند.

صهیونیسم تنها پس از هولوکاست که در آن ۶ میلیون یهودی جان باختند، به نیروی اکثریت در میان یهودیان غربی تبدیل شد. پیش از آن، صهیونیسم در همه جا در اقلیت بود. تخمین زده می‌شود که در سال ۱۹۳۳ تنها ۲٪ از یهودیان آلمان صهیونیست بودند.

چرا تمایز قائل شدن بین یهودی بودن و صهیونیست بودن مهم است؟ به چند دلیل:

یک. از آنجایی که صهیونیسم یک پدیده یهودی نیست، با حمله به یهودیان، به ریشه مشکل نخواهید پرداخت. به عنوان مثال، در ایالات متحده، سرسخت‌ترین حامیان صهیونیست، نه یهودی، بلکه مسیحیان انجیلی هستند. مسیحیان متحد برای اسرائیل، به رهبری کشیش جان هاگی، بیش از یک میلیون طرفدار دارند. آنها به ویژه در حزب جمهوری‌خواه بسیار تأثیرگذار هستند. این مسیحیان صهیونیست به دلیل عشق به یهودیان از اسرائیل حمایت نمی‌کنند. بسیاری از آنها، به عنوان مثال دونالد ترامپ، هم صهیونیست و هم یهودستیز هستند.

دوم. در سال‌های اخیر، شاهد رشد یهودستیزی در غرب بوده‌ایم. اعتراضات علیه حمایت ایالات متحده از اسرائیل توسط سازمان‌های یهودی مانند «صدای یهودیان برای صلح» و «اگر نه حالا» رهبری شده است. با یکی دانستن یهودیان و صهیونیسم، شما صرفاً صهیونیسم و در نتیجه اسرائیل را تقویت می‌کنید.

همانطور که رمان‌نویس اسرائیلی، ای.بی. یهوشوا، اظهار داشت:

«ضدصهیونیسم محصول غیریهودیان نیست. برعکس، غیریهودیان همیشه صهیونیسم را تشویق کرده‌اند، به این امید که به خلاص شدن آنها از شر یهودیان در میانشان کمک کند. حتی امروز، به شکلی انحرافی، یک یهودستیز واقعی باید یک صهیونیست باشد.»

سوم. حمله به یهودیان به عنوان منبع حمایت از صهیونیسم، این واقعیت را نادیده می‌گیرد که اسرائیل به حمایت امپریالیسم غرب، به ویژه ایالات متحده، وابسته است. ایالات متحده از اسرائیل حمایت نمی‌کند زیرا یهودیان را دوست دارد، بلکه به این دلیل که اسرائیل یک پایگاه پایدار و شهرک‌نشینی در منطقه است. به گفته الکساندر هیگ، وزیر امور خارجه رونالد ریگان، اسرائیل یک ناو هواپیمابر غرق‌نشدنی است و ارزش هر پنی را دارد. یا همانطور که جو بایدن گفت، اگر اسرائیل وجود نداشت، باید ایجاد می‌شد.

حمایت روزافزون از فلسطین و همچنین بیداری نسبت به حقیقت جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان در کشورهای غربی را چگونه می‌بینید؟

دلگرم‌کننده است. بریتانیا شاهد مجموعه‌ای از تظاهرات عظیم بوده است که دو هفته پیش به یک راهپیمایی میلیونی منجر شد. امروز، من در یکی از آنها که حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر در لندن حضور داشتند، شرکت کردم. سوئلا بریورمن، وزیر کشور محافظه‌کار و مرتجع، پس از تلاش و شکست در متقاعد کردن پلیس برای ممنوعیت تظاهرات، اخراج شد.

می‌توانید در مورد فعالیت‌های خودتان و اهمیت چنین فعالیت‌هایی در افزایش آگاهی در غرب توضیح دهید؟

من در یک خانواده‌ی ارتدکسِ صهیونیستِ مذهبی بزرگ شدم. با این حال، من یک سوسیالیست هم بودم و در سنین جوانی تصمیم گرفتم که صهیونیسم یک ایدئولوژی انحصارطلب و نژادپرستانه است که غیریهودیان، به ویژه اعراب، را پست‌تر می‌بیند. من بیشتر عمرم را وقف مبارزه علیه صهیونیسم و به نفع فلسطینیان کرده‌ام. وقتی در سن ۱۶ سالگی از صهیونیسم جدا شدم، تعداد بسیار کمی یهودیِ ضدصهیونیست وجود داشت. این روزها هزاران یهودی ضدصهیونیست و سازمان‌های بسیار زیادی وجود دارند. اسرائیل در حال از دست دادن وفاداری یهودیان مهاجر است که آن را یک دولت نژادپرست، نیمه‌فاشیست و قوم‌محور می‌دانند که ایجاد شده است.

کشورهای غربی، علیرغم ادعاهایشان مبنی بر حمایت از حقوق بشر و نظم بین‌المللی مبتنی بر قانون، از نسل‌کشی اسرائیل در غزه حمایت کرده‌اند. نظر شما در این مورد چیست؟

ریاکاری غرب یک واقعیت شناخته شده است. نگرانی آنها در مورد حقوق بشر بستگی به این دارد که آیا آن کشور دوست غرب است یا دشمن آن. به همین دلیل است که ایالات متحده بیش از نیم قرن است که کوبا را تحریم کرده است، ظاهراً به دلایل حقوق بشری، در حالی که از انواع دولت‌های پلیسی استبدادی در آمریکای لاتین، از شیلی پینوشه گرفته تا آرژانتین تحت حکومت نظامی که بین سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ حکومت می‌کرد، حمایت و آنها را مسلح می‌کند.

ما فقط باید به روسیه در اوکراین نگاه کنیم. غرب از مقاومت مردم در برابر تهاجم روسیه حمایت می‌کند اما مبارزان فلسطینی علیه اسرائیل را «تروریست» می‌نامد. استانداردهای دوگانه برای همه کسانی که نابینا نیستند، آشکار است. نگرانی‌های حقوق بشری در غرب ناشی از منافع سیاست خارجی است، نه استانداردهای اخلاقی.

نظر شما در مورد دستورالعمل هانیبال چیست، به خصوص با توجه به افشاگری اخیر مبنی بر اینکه ارتش اسرائیل در 7 اکتبر مردم خود را کشته است؟

قرار بود دستورالعمل هانیبال که خواستار استفاده از نیروی عظیم برای جلوگیری از دستگیری گروگان‌های اسرائیلی، حتی در صورت کشته شدن گروگان در این فرآیند، است، در سال ۲۰۱۶ لغو شود، اما واضح است که این اتفاق نیفتاد. مشخص شد که تعداد زیادی از اسرائیلی‌های کشته شده در ۷ اکتبر، نه توسط حماس یا مبارزان فلسطینی، بلکه توسط تانک‌ها و هلیکوپترهای آپاچی اسرائیلی کشته شده‌اند. در حال حاضر، رسانه‌های اسرائیلی مشغول از بین بردن شواهد این موارد هستند.

من اخیراً کتابی با عنوان «صهیونیسم در دوران هولوکاست» منتشر کرده‌ام که به طور خاص به سوابق صهیونیست‌ها در طول کشتار یهودیان و دیگران توسط نازی‌ها می‌پردازد.

ادامه مطلب
تبلیغات

برترین ها